حجتالاسلام کلانتری: در عصر غیبت فقط ولایتفقیه جامع شرایط بر امور جامعه اسلامی مشروعیت دارد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، جلسه سی و هشتم از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" با تدریس حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری رییس انجمن علمی انقلاب اسلامی و تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار شد.
حجت الاسلام کلانتری در ابتدای این جلسه، گفت: چهارمین دلیل قرآنی نظریه «ولایت فقیه»، نهی از «پذیرش ولایت کافران و تکیه بر ظالمان» است.
این استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون دلیل چهارم اظهار کرد: توجه همزمان به مفاد صریح آیاتی از قرآن کریم نتیجه روشنی را در موضوع محل بحث در اختیار می گذارد که خود می تواند دلیل قرآنی مستقلی در مبحث نظریه سیاسی اسلام در همه عصرها و از جمله عصر غیبت بشمار آید. این آیات را میتوان در چهار گروه جمعبندی کرد.
وی در توضیح اولین گروه آیات قرآن کریم که مبنای دلیل چهارم هستند، گفت: گروه اول، آیاتی هستند که با صراحت مؤمنان را از پذیرش ولایت کافران نهی نموده اند: «یا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا لا تَتَخِذُوا الکافِرِینَ أَولِیاءَ مِن دُونِ المُؤمِنِینَ أَ تُرِیدُونَ أَن تَجعَلُوا لِلَهِ عَلَیکُم سُلطاناً مُبِینا»، ای کسانی که ایمان آورده اید؟ غیر از مؤمنان، کافران را ولی خود قرار ندهید؛ آیا میخواهید (با این عمل) دلیل آشکاری برضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟
تولیت حرم مطهر، ادامه داد: مفاد آیه بالا در سوره آل عمران، آیه28 نیز تکرار شده است: «لا یَتَخِذِ المُؤمِنُونَ الکافِرِینَ أَولِیاءَ مِن دُونِ المُؤمِنِینَ وَ مَن یَفعَل ذلِکَ فَلَیسَ مِنَ اللَهِ فِی شَیء.»، مؤمنان نباید کافران را بجای مؤمنان دوست و ولی خود قرار دهند و هرکس چنین کند از لطف و ولایت خدا بی بهره است.
تولیت حرم مطهر در ادامه به آیه نفی سبیل اشاره کرد و گفت: قرآن کریم در سوره نساء، آیه 141 بر این مطلب تصریح می کند که خداوند هرگز سلطه ای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است: «وَ لَن یَجعَلَ اللَهُ لِلکافِرِینَ عَلَی المُؤمِنِینَ سَبِیلاً». مفاد آیات بالا چنین است که نه خداوند سلطه کافران را برمؤمنان تشریع کرده و نه مؤمنان خود مجازند کافران را ولی و سرپرست خود قرار دهند، بلکه مؤمنان فقط مجاز به پذیرش ولایت و سرپرستی مؤمنان می باشند. رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح دومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم گفت: این گروه شامل آیاتی هستند که به صراحت، ظلم را نکوهش و مؤمنان را از تکیه بر ظالمان نهی نموده اند: «وَ سَیَعلَمُ الَذِینَ ظَلَمُوا أَیَ مُنقَلَب یَنقَلِبُونَ»، و کسانی که ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه عذابی گرفتار خواهد شد. «وَ لا تَرکَنُوا اِلَی الَذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَکُمُ النَارُ وَ ما لَکُم مِن دُونِ اللَهِ مِن أَولِیاءَ ثُمَ لا تُنصَرُونَ» و بر ظالمان تکیه ننمائید، که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد و در آن حال هیچ ولی و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت و یاری نمی شوید. تولیت حرم مطهر در توضیح عبارت «لا تَرکَنُوا» در آیه 113 سوره هود که به آن اشاره شد، گفت: «رکون» از ماده «رکن» به معنای تکیه کردن و اعتماد کردن است، و «الذین ظلموا» گر چه مصادیق گوناگونی دارد و ظلم به نفس، ظلم به دیگران و ظلم به خداوند را شامل می شود، اما مصداق بارز آن کسانی هستند که از سر عمد و آگاهی دست به ظلم و فساد در میان بندگان خدا زده اند و جامعه را از مسیر مستقیم بندگی خدا به انحراف و عصیان کشانده اند. مفهوم نهایی این آیات چنین خواهد بود که ظلم از گناهان بزرگ است و مؤمنان مجاز نیستند در زندگی فردی و اجتماعی خود ظالمان را دوست، تکیه گاه و مورد اعتماد خود قرار دهند. قرآن کریم در آیه ای دیگر بر این مطلب تصریح میکند که خداوند هرگز مسئولیتی همچون امامت و پیشوایی امت را که عهدی الهی است به ظالمان اعطاء نمی کند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به توضیح سومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم پرداخت و گفت: گروه سوم آیاتی هستند که عدل و عدالت را به عنوان یک ارزش بزرگ الهی در روابط فردی و اجتماعی آدمیان مطرح و همگان را به آن فرا میخوانند. در آیه 90 سوره نحل می خوانیم «اِنَ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسان...» ، خداوند به عدل و نیکوکاری امر می کند. همچنین در آیه 8 سوره مائده آمده است: «اعدِلُوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَقوی وَ اتَقُوا اللَهَ» ، عدالت ورزید که این به تقوی نزدیکتر است و از (معصیت) خدا بپرهیزید.
وی در ادامه، ضمن اشاره به مجموعه دیگری از آیات قرآن در باب عدل و عدالت، گفت: در نگاه قرآن، رعایت عدالت، هم در امور فردی از قبیل سخن گفتن، روابط بین همسران، نوشتن اسناد مالی، و...، و هم در امور اجتماعی از قبیل گواهی دادن، قضاوت کردن، روابط بین اقوام، حکومت کردن یک واجب الهی بشمار می آید. قرآن کریم برای انسانی که به عدل امر می کند و در مسیر مستقیم الهی گام برمیدارد ارزش قایل خاصی است و چنین انسانی را بر کسی که واجد این ویژگی ها نیست برتر می شمرد.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری خاطرنشان کرد: افزون بر ارزش ذاتی عدالت و برتری انسان عادل بر غیر عادل، قرآن کریم به صراحت به رعایت عدالت در حکومت بر مردم امر می کند. در لسان قرآن با اینکه پیامبران الهی افزون بر مقام نبوت به حکومت نیز منصوب شدهاند، با این وجود خداوند به آنان دستور میدهد که فقط بر اساس عدالت با مردم رفتار نمایند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح چهارمین گروه آیات قرآن که موید ادله چهارم اثبات نظریه «ولایت فقیه» هستند، گفت: گروه چهارم: شامل آیاتی هستند که برای سه گروه از انسان ها، ارزش و برتری خاصی قائلند. نخست؛ اهل ایمان، دوم؛ عالمان و دانشمندان و سوم؛ با تقواترین مردم.
وی در ادامه به ذکر نمونه هایی از این آیات پرداخت و گفت: در سوره مجادله آیه 11 می خوانیم «یَرفَعِ اللَهُ الَذِینَ آمَنُوا مِنکُم وَ الَذِینَ أُوتُوا العِلمَ دَرَجات وَ اللَهُ بِما تَعمَلُونَ خَبِیر»، خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که از علم برخوردار شده اند درجات بزرگی می بخشد. همچنین در سوره سجده، آیه 18 خداوند متعال می فرماید «أَ فَمَن کانَ مُؤمِناً کَمَن کانَ فاسِقاً لا یَستَوُونَ»، آیا کسی که با ایمان باشد همچون کسی است که فاسق است؟ نه، هرگز این دو برابر نیستند. و در سوره زمر آیه 9 آمده است: «قُل هَل یَستَوِی الَذِینَ یَعلَمُونَ وَ الَذِینَ لا یَعلَمُونَ اِنَما یَتَذَکَرُ أُولُوا الألبابِ»، (ای پیامبر) بگو: آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر می شوند.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بر همین اساس، قرآن کریم عالِمان را مرجع مردم قرارداده و از ناآگاهان میخواهد که برای آگاهی از امور خود به آنان مراجعه نمایند: «فَسئَلُوا أَهلَ الذِکرِ اِن کُنتُم لا تَعلَمُونَ»، اگر نمی دانید از آگاهان سؤال کنید. «اِنَ أَکرَمَکُم عِندَ اللَهِ أَتقاکُم»، گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. تقوا درجات بسیاری دارد و بی گمان هر درجه ای از تقوا نزد خداوند بزرگ از ارزش خاص خود برخوردار است، اما براساس آیه بالا، باارزشترین انسان ها در پیشگاه خداوند افرادی هستند که به بالاترین مدارج تقوا صعود کرده اند. براساس این گروه از آیات، از منظر قرآن کریم انسان های مؤمنی که در مدارج علم و تقوا گام برداشته و از همگنان خود پیشی گرفته اند از ارزش و جایگاه برتری برخوردار می باشند.
تولیت حرم مطهر در ادامه به جمع بندی مفاد آیات گروه های چهارگانه پرداخت و گفت: گروه اول از آیات یاد شده از مؤمنان می خواهد که کافران را ولی خود قرار ندهند و با صراحت اعلام می کند که چنین ولایتی از ناحیه خداوند هیچ مشروعیتی نخواهد داشت. از آنجا که در این آیات، نهی از ولی قرار دادن کفار اطلاق دارد، به همین سبب هر نوع ولایتی و از جمله ولایت سیاسی را شامل می شود. از این رو مؤمنان مجاز نیستند در اداره جامعه خود کافران را ولی و سرپرست جامعه خود قرار دهند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در جمع بندی مفاد آیات گروه دوم گفت: آیات یاد شده به صورت مطلق هرگونه تکیه و اعتمادی را بر ظالمان مردود می شمرد و چنین اطلاقی یقینا تکیه بر ظالمان در امور سیاسی را نیز شامل می شود. از این رو سپردن اداره امور جامعه اسلامی به ظالمان مشروعیت نداشته و برخلاف نص صریح قرآن کریم خواهد بود. بر اساس آیات گروه اول و دوم، کافران و ظالمان فاقد مشروعیت الهی برای اداره جامعه اسلامی می باشند. محصول منطقی این مطلب این است که مؤمنان در کلیه امور فردی و جمعی و از جمله اداره جامعه خود باید مؤمنان عادل را تکیه گاه و ولی خود قرار دهند.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری در جمع بندی مفاد آیات گروه سوم گفت: قرآن کریم در آیات گروه سوم به صورت ایجابی به ارزش عدل و رعایت عدالت در همه امور اعم از فردی و اجتماعی پرداخته و با صراحت، همگان و از جمله حاکمان را به رعایت عدالت فرا خوانده است. از این رو می توان گفت از منظر قرآن ولایت اجتماعی مؤمنان آن گاه مشروعیت دارد که به زیور عدالت آراسته باشد.
وی در جمع بندی مفاد آیات گروه چهارم گفت: گروه چهارم از آیات یاد شده، افزون بر اینکه بر برتری مؤمنان بر غیرمؤمنان تصریح می ورزند، بر تقدم و برتری عالمان و پرهیزگاران نیز تصریح نموده اند. اطلاق این آیات نیز بیانگر این حقیقت است که از منظر قرآن کریم عالمان و پرهیزگاران به تناسب درجات علم وتقوا برغیر عالمان و غیر پرهیزگاران در کلیه تعاملات فردی واجتماعی تقدم وبرتری دارند. تولیت حرم مطهر، در پایان از مباحث مطروحه و آیات مذکور، نتیجه گرفت که از منظر قرآن کریم فقط ولایت مؤمنان عادل بر امور جامعه اسلامی مشروعیت دارد و در میان مؤمنان عادل، تقدم و برتری با مؤمنان عادلی است که در مدارج علم وتقوا بر سایر مؤمنان عادل پیشی گرفته اند. مصداق بارز چنین انسانی در عصر پیامبر گرامی (ص) شخص آن حضرت و در عصر امامان معصوم (ع) همان حضرات و در عصر غیبت، عالمترین و با تقواترین مؤمنان عادل، یعنی فقیهان جامع شرایط می باشند.
پایان پیام /