پنج‌شنبه 8 آذر 1403

حملات تند کیهان به دو اصلاح طلب معروف / با شهرام جزایری کله پاچه خوری و رفاقت دارید

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
حملات تند کیهان به دو اصلاح طلب معروف / با شهرام جزایری کله پاچه خوری و رفاقت دارید

روزنامه کیهان به خاطر یک یادداشت عباس عبدی به او حمله کرد.

به گزارش اقتصادنیوز، کیهان نوشت:

روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی نوشته است که فرضیه بنده این است که اجباری کردن حجاب شرعی و برخورد با زنان در قالب گشت ارشاد، شیوه غیرموثر در مسئله حجاب است، آثار کوتاه‌مدت آن در برابر آثار منفی میان و بلندمدت آن بسیار ناچیز است، و عوارض جانبی این اقدام چنان هولناک است که به ضد هدف اولیه تبدیل شده است. درباره اولین استدلال باید گفت که قانون جزا مبتنی بر مجرمانه دانستن افعال، فقط در مواردی کاربرد دارد که عدم رعایت آن فعل، نظم اجتماعی را دچار اختلال می‌کند. سرقت، قتل، مستی در حال رانندگی، اختلاس، جاسوسی و... و موارد مشابه، جملگی نظم اجتماعی را مختل می‌کنند، لذا به تناسب برای آنها مجازات تعیین می‌شود. اصولا کسی نیست که با جرم دانستن این موارد مخالف باشد. ولی در جامعه ایران پوشش شرعی (و نه پوشش به معنای عام) چنین وضعی را ندارد.

نویسنده می‌افزاید: ما در خانه به نحوی لباس می‌پوشیم که طبعا در عرصه عمومی متفاوت از آن می‌پوشیم، ولی اگر محتوای کلی پوشش و نه شکل و ظاهرش در خانه و عرصه عمومی در تضاد باشند، یعنی در جمع‌های خانوادگی و مهمانی به گونه‌ای لباس بپوشند که در تقابل با اجبار آن در عرصه عمومی است، فرد را دچار دوگانگی رفتاری می‌کند، به ویژه برای کودکان و نوجوانان غیرقابل پذیرش و فهم است؛ لذا آنان به این تعارض و دوگانگی تن نمی‌دهند. به احتمال فراوان دهه هشتادی‌ها در مواجهه با مسئله حجاب چنین تجربه‌ای را دارند که زیر بار این حد از تعارض نمی‌روند. البته تحقق این قاعده که؛ «مردم از هر چه منع شوند به آن حریص‌تر می‌شوند» نیز اثر بلندمدت دیگری است که موجب تشدید گرایش به برداشتن حجاب می‌شود.

درباره این نوشته روزنامه اعتماد چند نکته گفتنی است. اولا این که با متخلف از یک قانون چه برخوردی باید کرد، یک بحث است و انکار ضرورت آن، بحثی دیگر. و نویسنده عمدا این دو را خلط می‌کند. ثانیا باید دید نویسنده یا مدیر روزنامه اعتماد، چه چیز‌هایی را عقلانی و مشروع و به نفع نظم اجتماعی می‌دانند و چه چیزهایی را بد نمی‌دانند. مثلا نویسنده وطن فروشی که سابقه فروش اطلاعات به بیگانگان را دارد و به همان جرم محکوم هم شده، طبیعی است که در قضاوت درباره حجاب و عفاف، همان گونه نظر بدهد که دشمنان همان ملت به امثال او دیکته کرده‌اند. یا مثلا مدیر روزنامه‌ای که چند بار تحریریه اجاره‌ای اش پر و خالی شده و بسیاری از آنها سر از بی‌بی سی و صدای آمریکا و دیگر رسانه‌های بدنام ضد انقلاب در خارج کشور سر در آورده‌اند و عارش نیامده، و ضمنا به طور اتفاقی مشغول رفاقت و کله پاچه خوری با شهرام جزایری (مفسد اقتصادی بزرگ دوره اصلاحات) بوده، طبیعی است که حمله به حیا و عفاف و حجاب اصلا برایش مسئله نباشد بلکه در زمین همان جریانی بازی کند که در خارج کشور، رسما برهنگی کامل و انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی را تبلیغ می‌کنند.

ثالثا، اگر صرف این استدلال که منع افراد موجب حریص‌تر شدن می‌شود، استدلال کافی برای نفی الزام قانونی حجاب باشد، بنابراین باید هر الزام قانونی دیگر درباره هر مسئله اقتصادی و اجتماعی و حقوقی را در ایران و دنیا باید، تخطئه کرد!

رابعا جریان بدسابقه‌ای در کشور وجود دارد که روی موج سازی‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی بیگانگان سوار می‌شود و هیچ عارش نمی‌آید که با هر فشار مخرب خارجی، زبان به طعنه و شماتت بگشاید یا همان فشار دشمن را ابزار فشار به نظام برای طلبکاری و چانه زنی و جبران ورشکستگی سیاسی خود قرار ندهد.

خامسا، حریم خصوصی افراد را نباید با حریم عمومی و خیابان اشتباه گرفت. این که کسی در حریم خصوصی و خانوادگی چقدر مقید به احکام اسلامی و اخلاق است، یک بحث است و به خود و خانواده‌اش خسارت می‌زند، اما عدم مراعات ضوابط شرعی و اخلاقی و اجتماعی در محیط عمومی، موضوعی جداگانه است و به همین دلیل، حتی در غرب هم برای پوشش، ضوابط الزامی و اجباری قائل شده‌اند. منتها طبیعی است که این بحث‌ها را باید برای افراد بی‌غرض و مرض مطرح کرد. و گرنه از نگاه این جماعت، انواع خیانت‌هایی که مرتکب می‌شوند، اختلالی در نظم اجتماعی نمی‌کند!

همچنین بخوانید