حیف و میل بیتالمال برای یک آرمان پوچ / معماری که مهندس باخت شد!
فدراسیون والیبال در دولت دوازدهم یکی از پرافتوخیزترین سالهای خود را سپری کرد؛ از دیدن ردای معاونت به تن رئیس خود تا ناکامی در آرمانگرایی و رسیدن به قعر رؤیاها در المپیک توکیو.
به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بازیهای المپیک 2020 توکیو در حالی به اتمام رسید که یکی از ضعیفترین نمایشها در دهکده ساحلی مربوط به بلندقامتان والیبالیست تیم ملی کشورمان بود. فدراسیون والیبال که آرمان متعالی خود در فستیوال توکیو را ایستادن در جمع 4 تیم برتر پایانی میدانست، با نتیجهای بهغایت تلختر و ناکامتر از المپیک 2016 ریو مواجه شد.
ماجرای ناکامی فدراسیون والیبال در المپیک 2020 توکیو که در عملکرد ضعیف تیم ملی متجلی شد، از زمان رفتوبرگشت مکرر آقای رئیس به ساختمان وزارتخانه و فدراسیون استارت خورد. محمدرضا داورزنی که در برههای مسئولیت تؤامان ریاست بر فدراسیون والیبال و معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزشوجوانان را نیز برعهده داشت، در بازگشت خود به ساختمان مجموعه ورزشی آزادی چنان میراثی از خود بر جای گذاشت که شاید جبران آن دشوارتر از فتح قله قاف باشد. رئیس فعلی فدراسیون والیبال که پس از خروج از مهمترین سمت معاونتی وزارتخانه مستقیما به محل صدارتش در یکی از مهمترین ورزشهای المپیکی بازگشت، از همان ابتدای دوره جدید ریاست خود سیستم مدیریتی جدیدی را اتخاذ کرد که درنهایت منجر به فاجعه در توکیو 2020 شد. پس از پایان همکاری فدراسیون والیبال با ایگور کولاکوویچ و پرداخت غرامت ارزی به این سرمربی صرب، محمدرضا داورزنی بهجای تسریع فرآیند تعیین جانشین وی اقدام به گام نهادن در مسیر انفعالی و بیتفاوتی نهاد تا همهچیز به ماههای پایانی پیش از آغاز رقابتهای لیگ ملتهای والیبال 2021 ریمینی گره بخورد. در حالی که سهمیه المپیک 2020 توسط کادرفنی قبلی کسب شده بود و امکان تداوم همکاری با آنها نیز وجود داشت، محمدرضا داورزنی برای تحقق رؤیای دور و دراز سکوی المپیک توکیو همه معادلات را برهم زد و برخلاف توصیههای کارشناسان و مشاورین، راه خودش را پیش گرفت. در همان روزهایی که بهدلیل شرایط نابهسامان اقتصادی کشور و تأکید مسئولین کشور بر جلوگیری از هدررفت منابع ارزی بیتالمال نسبت به بهکارگیری مربیان جدید خارجی نگرش مثبتی وجود نداشت و البته در والیبال ایران هم سرمایههای سرمربیگری ارزشمندی پیدا میشد، ولادیمیر آلکنو در فاصله کمتر از 3 ماه تا آغاز رقابتهای لیگ ملتها وارد ایران شد و رسما بهعنوان جدیدترین سرمربی تیم ملی والبیال کشورمان انتخاب گردید. تانک روسی که مدتها دیرتر از توافق اولیه خود با فدراسیون والیبال به تهران آمد و علت این تأخیر را در وجود مشغلههای باشگاهی میشد جست، پیش از ورود به ایران بارها و بارها از پیشنهاد جذاب مالی فدراسیون والیبال بهعنوان عاملی مهم و کارآمد در قبول هدایت سروقامتان ایرانی یاد کرده بود، موضوعی که پس از ورودش به ایران هیچگاه تکرار نشد. محمدرضا داورزنی بهعنوان مسئول نخست و متولی فدراسیون والیبال ایران، حمایت بیچونوچرایی را لااقل در حرف از سرمربی روسی بهعمل آورد اما برخی رفتارهای دوگانه و اظهارات ضدونقیض وی مشخص کرد که چندان ارتباط خوبی هم بین آقای رئیس و آلکنو نیست و اوضاع چندان خوب پیش نمیرود. رئیس فدراسیون والیبال مدعی بود که از ولادیمیر آلکنو وعده تحقق آرمان فدراسیون را گرفته اما سرمربی روس رسما این ادعا را تکذیب کرد. ولادیمیر آلکنو همچنین در مسئله حضور پرحاشیه فرهاد قائمی در اردوی تیم ملی والیبال پیش از آغاز بازیهای المپیک 2020 توکیو، تلویحا از دخالت محمدرضا داورزنی در امور فنی تیم گله کرده بود و حضور قائمی در تیم را تصمیمی از سوی خود و کادرفنیاش نمیدانست؛ موضوعی که ستاره پیشین تیم ملی والیبال ایران هم بر آن صحه گذاشته بود. با این حال حضور ولادیمیر آلکنو بهعنوان یک مربی کلاس جهانی و فردی از جمع 10 مربی والیبال برتر دنیا، پرستیژ و جذابیت رسانهای خاصی به تیم ملی والیبال کشورمان اعطا کرده بود اما در عمل هیچ آوردهای برای ایران در توکیو نداشت؛ تا جایی که والیبالیستهای ایرانی حتی از عملکرد مناسب خود در المپیک 2016 ریو و کسب عنوان پنجمی مشترک هم نتوانستند دفاع کنند تا مسیر هبوط و سقوط والیبال با این سیستم مدیریتی، بیش از پیش پررنگ شود. اگر محمدرضا داورزنی بهجای استفاده از ولادیمیر آلکنو در فاصله 4 ماه مانده به المپیک، فردی را انتخاب میکرد که حداقل یک سال پیش از آغاز بازیها در خدمت تیم ملی باشد، ممکن بود نمایش بهتری را از والیبالیستها در توکیو ببینیم اما حتی برترین سرمربیهای دنیا هم نمیتوانند با کمتر از 30 جلسه تمرین به موفقیت برسند. سیاست غلط فدراسیون والیبال مبنی بر تعطیلی تمام و کمال تمرینات و اردوهای تیم ملی در سال شیوع ویروس کرونا در کشور که عموما بهدلیل مسائل مالی و صرفهجویی اقتصادی در پرداخت حقوق و دستمزد به کادرفنی اجرایی شد، کاملا دارای استاندارد دوگانه و متناقضنماست. فدراسیون والیبال در حالی صدها هزار دلار برای عدمموفقیت ولادیمیر آلکنو با والیبال ایران در توکیو خرج کرده که با نصف همین هزینهها میشد به شرایط بهتر و پایدارتری رسید. برای مثال بسیاری از فدراسیونهای المپیکی نظیر کشتی هم در دوران پاندمی کرونا و در حالی که شرایط بهداشتی کشور مناسب نبود، اقدام به برگزاری اردوهای پیدرپی تیمهای ملی خود برای المپیک کردند که از ثبات کادرفنی نشأت میگرفت؛ موضوعی که فدراسیون والیبال پس از خولیو ولاسکو دیگر حس نکرده و موقعیتهای طلایی نیز در آتش بیتدبیری مسئولین میسوزند. درنهایت فردی که خود را معمار نوین والیبال ایران میدانست و سعی بر این داشت که نقش تمامی رؤسای پیش از خود را به نحوی از تاریخ موفقیتهای والیبال ملی ایران پاک کند، حالا تبدیل به مهندس تخریب و آوار والیبال شده. وزارت ورزشوجوانان دولت دوازدهم هم که با میدان دادن وسیع به داورزنی، دست او را در تمام امور باز گذاشت تا هم در نقش معاون وزیر و هم در نقش رئیس فدراسیون، به هر آنچه میل دارد، برسد. این رویه اشتباه و این ترکتازی محمدرضا داورزنی از ساختمان خیابان سئول جاری شد، جایی که بابت تصمیمات خودسرانه از او هیچ بازخواست و پرسشی به عمل نیامد تا مدیر دردانه مسعود سلطانیفر، فدراسیون والیبال را با آرمانگرایی پوچ و بیمنطق خود به ورطه نابودی بکشاند. انتهای پیام /