یک‌شنبه 14 بهمن 1403

خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم

طراحی تمثال زیبای شهدا در بلوار جمهوری شهر یاسوج مدتی است که توجه خیلی ها را جلب کرده است، نقاشی های چهره ای که باعث می شود با دیدنشان حس خوبی به انسان دست دهد، به سراغ نقاش این چهره ها رفتیم و با وی مضاحبه خواندنی و جذابی داشتیم که می خوانید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل ازصبح زاگرس، طراحی تمثال زیبای شهدا در بلوار جمهوری شهر یاسوج مدتی است که توجه خیلی ها را جلب کرده است، نقاشی های چهره ای که باعث می شود با دیدنشان حس خوبی به انسان دست دهد، به سراغ نقاش این چهره ها رفتیم و با وی مضاحبه خواندنی و جذابی داشتیم که می خوانید.

صبح زاگرس -بیوگرافی از خودتان بفرمائید؟

سید علی قاسمیان و متولد 52 هستم، دیپلم رشته تجربی دارم که از سال 75 کار نقاشی را آغاز کردم.

از بچگی به نقاشی علاقه داشتم و چند سالی هست که به صورت حرفه ای فعالیت می کنم، قریب به 20 سال است که حرفه ای کار می کنم، چند سال آموزشگاه نقاشی داشتم، بیشتر کار نقاشی دیوار را در جنوب کشور انجام داده ام، می توان گفت که در کل کشور نسبت به هنرمندانی که هم سن خودم هستند بیشترین نقاشی چهره را بر روی دیوار انجام داده ام.

کارم را از طراحی آغاز کردم، مدل ها و رتبه های مختلف کشوری را نیز کسب کرده ام.

صبح زاگرس -در طول روز چند ساعت کار نقاشی انجام می دادید؟

در طول روز قریب به 10 ساعت به کار نقاشی مشغول بودم، خیلی کم اتفاق می افتد که بیکار باشم، تقریبا می توان گفت که همیشه مشغول کار هستم.

صبح زاگرس - چرا به سمت نقاشی آمدید؟

به نقاشی علاقه بسیار خاصی داشتم، همه کودکان از بچگی به نقاشی علاقه مند هستند، برخی سمت موسیقی و تئاتر و سایر هنرهای دستی می روند، نقاشی به استعداد زیادی نیاز ندارد، فقط درصد کمی از آن به استعداد مربوط می شود، هر کار تخصصی به ویژه نقاشی به تمرین و کار کردن نیاز دارد، این موضوع برای من خیلی تاثیر گذار بوده است ساعت ها تمرین می کردم.

من در این حیطه کتاب های زیادی را مطالعه می کردم یعنی در کنار این کار عملی به صورت تئوری نیز اطلاعاتی را کسب می کردم، هر فعالیتی که قرار است داشته باشیم باید اطلاعات عمومی مناسبی در آن خصوص نیز داشته باشیم.

صبح زاگرس -خانواده شما با حضورتان در رشته هنر مخالفت نکردند؟

چرا طبیعی است، معمولا هر فردی به سمت هنر می آیید با مخالفت خانواده رو به رو می شود، یکی از دلایل آن این است که می گویند این حرفه خیلی درآمد زایی ندارد و بچه ها تشویق می کنند به سمت رشته های دیگیری بروند، خانواده من خیلی شدید مخالفت می کردند اما من به این کار و حرفه علاقه مند بودم و نمی توانستم به کار دیگری مشغول باشم.

هر کاری که انجام می دادم ولی باز به سراغ نقاشی باز می گشتم، من اکنون برادر کوچک ترم نیز اکنون آموزشگاه دارد و نقاشی می کند.

صبح زاگرس -اکنون بعد از گذشت سالها نظر خانواده و فامیل در خصوص شما چیست؟

نظرشان اکنون مثبت شده است، و دیگاه خوبی نسبت به هنر ارند، اکنون خیلی ها در استان و خارج از استان ما را می شناسند برخی فکر می کنند با هنر و نقاشی نمی توان در امد زایی نیز داشت اما اینگونه نیست، با هنر هم می شود پول درآورد. خیلی ها در خانه نشسته اند و هیچ فعالیتی نمی کنند، به صورت تخصصی دنبال یک کار نمی روند و بعد انتظار دارند پول بیاید.

من خیلی تمرین کردم سختی های بسیار زیادی را طی کردم، در هوای داغ عسلویه بر روی دیوار نقاشی می کشیدم. چون که به کارم علاقه دارم. اکنون خیلی سرم شلوغ است و گاهی خیلی از کارها را قبول نمی کنم نه تنها در استان بلکه از سایر استان ها نیز با من تماس می گیرند.

صبح زاگرس -شما اکنون مدتی است که طراحی چهره شهدا را در خیابان جمهوری شهر یاسوج شروع کرده اید، این اولین کار شما در خصوص شهدا است یا نه قبلا هم انجام داده اید؟

در استان بوشهر بلکه طراحی چهره چند شهید را انجام دادم اما نه به این تعداد، اکنون چهره بیش از 100 شهید در بخش های مشخص شده شهر باید نقاشی شود، این کار نیز بسیار زمان بر است چرا که به حوصله و وقت زیادی نیاز است، شاید در کشور کسی نباشد که 100 چهره را پشت سر هم نقاشی کرده باشد.

من به شهدا علاقه ویژه ای دارم و این کار را قبول کردم، این نقاشی ها یک کار ماندگار در شهر خواهد شد، اینکه به من اعتماد کردند این کار را انجام بدهم ارزشمند است.

صبح زاگرس -تا کنون چه اندازه حضور شهدا را در زندگی تان احساس کردید؟

واقعیت این است که هر گاه نقاشی از شهدا کار می کنم برایم برکت داشته است، بعد از هر نقاشی شهدا یک اتفاق خوب برایم رخ داده است، درست است که سختی زیادی دارد اما وقتی کارم را به سرانجام می رسانم حس رضایت خوبی دارم، همیشه برایم برکت داشته است.

صبح زاگرس -چند فرزند دارید و آیا به نقاشی علاقه ای دارند؟

دو دختر دارم، تمایل دارم که به سمت هنر بروند اما این کار سختی است، اکنون یکی از دخترهایم پشت کنکوری است و دوست دارد رشته پزشکی بخواند و یکی دیگر نیز کلاس چهارم ابتدایی است، طراحی هر دو دخترم نیز خوبی است به ویژه دختر کوچک خیلی علاقه مند است.

صبح زاگرس -آقای قاسمیان وقتی دلش می گیرد یا ناراحت می شود برای آرام شدن چه کاری انجام می دهد؟

من هر گاه ناراحت می شوم و نگرانی برایم ایجاد می شود، اول تلاش می کنم افکار منفی را از خودم دور کنم، به سمت کارهایی بروم که حالم را تغییر می دهد. معمولا با کار نقاشی حالم بهتر می شود چرا که نقاشی مستقیما با روح انسان در ارتباط است به ویژه سراغ منظره و طبیعت می روم. این کار تاثیر خوبی بر روی حالم دارد.

گاهی پیش آمده خیلی ناراحت و نگران بودم پای نقاشی نشستم بعد از یک ساعت اصلا یادم رفت ناراحت بودم.

صبح زاگرس -یک خاطره شیرین از مدتی که کار نقاشی می کنید بگویید؟

خاطرات زیاد است اما اینجا خاطره کشیدن نقاشی یک پدر و پسر شهید را می گویم، یک روز نقاشی را به من دادند که انجام دهم، موضوع نقاشی نیز پدر و پسر شهیدی بود که ابتدا پدر شهید شده بود و بعد از مدتی پسر خوابی دیده بود و به اطرافیان گفته بود من فردا پدرم را می بینم.

این را من به این شکل کشیدم که پسر و پدر همدیگر را در آغوش گرفته اند و پسر یک بال دارد و گریه می کند. برای نقاشی این اشک نیاز بود که یک قطره اشک بر روی گونه این پسر نقاشی کنم که اتفاق جالبی افتاد.

در همین حین که داشتم رنگ ها را می ساختم که بر روی گونه پسر اشکی قرار دهم، با وجود اینکه هوا ابری نبود و تابستان هم بود یک قطره آب از آسمان آمد و درست در جایی قرار گرفت که می خواستم قطره اشک را نقاشی کنم. این قطره آب نقاشی ام را کامل کرد و نیاز به هیچ کار دیگری نبود که انجام دهم.

صبح زاگرس -چه صحبتی با جوانان دارید؟

من مدتی که اینجا هستم جوانان زیادی می آیند و با هم حرف می زنیم، بخش زیادی از جوانان ما بیکار هستند و وقت شان الکی در فضای مجازی و یا پرسه زدن در خیابان های تلف می شود، مثلا برخی می گویند لیسانس گرفته ایم و بیکار هستیم، اما به نظر من مشکل اساسی که وجود دارد در خود این افراد است.

ما تا چه وقت می خواهیم لیسانس بگیریم و در خانه بنشینیم ببینیم چه کسی به ما کار می دهد، شاید اصلا کسی به ما کار ندهد تا چه زمانی باید فقط بنیشینیم و حسرت بخوریم. از خودمان بپرسیم در چه رشته ای درس خوانده ایم، به چه چیزی علاقه داریم تخصص مان در چیست؟

جوانان ما باید بگردند و 5 مورد از علایق ذهن شان را پیدا کنند و بر روی یکی از آن ها کار کند، و تخصصی وارد شوند. من تا زانی که تخصصی کار نکردم کسی به من پولی نمی داد. باید کارمان را تخصصی کنیم، هر شلوغی که باشد باید تخصصی کار کنیم.

کتاب های بسیار زیادی برای مطالعه وجود دارد، کتاب های انگیزشی بسیار زیادی وجود دارد، همین فضای مجازی را در نظر بگیریم از این فض استفاده بسیار زیادی می توانیم ببریم، اکنون که کرونا است وقت آزاد بیشتری داریم می توانیم از این فضا خیلی استفاده کنیم. خیلی ها به واسطه این فضا پیشرفت های زیادی داشته اند. یکی از دوستان من دیپلم دارد اما می گوید 700 کتاب خوانده است و چندین اختراع دارد مدرک دانشگاهی هم ندارد.

ما نباید مدرک دانشگاهی را ملاک قرار دهیم، شاید در دانشگاه اصلا هیچ چیزی به ما آموزش ندهند خودمان باید کاری کنیم، باید پیگیر باشیم و از نقطه ای شروع کنیم. باید هدف مشخص کنیم برای رسیدن به این هدف وقت بگذاریم باید زحمت بکشیم.

موفقیت نیازی به حمالی ندارد فقط بای فکرمان را به کار بیندازیم، روزی چند ساعت در خصوص علایقی که داریم کار کنیم، برای همه شغل هست فقط باید برای چیزی که به ان علاقه مند هستند تلاش کنند.

صبح زاگرس -شما خودتان چقدر در زندگی به آرزوهایتان رسیده اید؟

تلاش زیادی انجام می دهم، برنامه ریزی بسیار دقیقی برای کارهای روزانه ام دارم، مشخص است که در طول یک روز قرار است چه کارهایی انجام دهم، هر چند مثلا گاهی ممکن است حوادث غیر قابل پیش بینی رخ دهد که جای خود دارد، اما صبح که بیدار می شوم مشخص است که تا آخر روز قرار است چه کاری انجام دهم.

معمولا من 6 و نیم صبح بیدارکم و 20 دقیقه را به ورزش و دوچرخه سواری اختصاص می دهم، بدنم را توانمند می کنم که بتوانم فعالیتم را با قدرت ادامه دهم، قریب به 20 سال است که هر صبح ورزش می کنم، بدن به ورزش کردن نیاز دارد.

تا جایی که بتوانم برای رسیدن به اهدافم تلاش می کنمف مثلا اکنون به این شکل نیست که بگویم من دیگر همه چیز را می دانم و نیاز به یادگیری بیشتر ندارم اصلا اینگونه نیست، هدف های بزرگتری دارم و به دنبال آن ها هستم.

صبح زاگرس - کشیدن هر چهره مثلا هر شهید چند روز طول می کشد؟

بستگی به چهره دارد، مثلا برخی چهره ها متعلق به خیلی سال قبل است و کیفیت بسیار پایینی دارد تا اینکه بخواهم به کیفیت و چهره اصلی برگدانم زمان بر است، برخی 4 روز برخی می بینیم یک هفته زمان می برد.

این رنگ هایی که استفاده کنم رنگ خودرو است، اکنون بهترین کیفیت را این رنگ دارد که کار با آن برای نقاشی چهره بسیار سخت است و برای ماندگاری از این رنگ استفاده می کنم سریع خشک می شود، ماندگاری بالایی دارد.

صبح زاگرس - شما یک هنرمند هستید خانه محل زندگی تان چقدر با خانه یک فرد عادی متفاوت است؟

من اکنون چندین تابلو زیبا در خانه دارم، دیوار خالی انرژی منفی را به انسان منتقل می کند اما وقتی منظره زیبایی در رو به روی شما قرار گرفته باشد شما نیز حس خوبی دارید، ما اطرافمان را با وسایل مختلف شلوغ می کنیم اما هیچوقت پولمان را برای هنر صرف نمی کنیم در حالی که هنر در کشورهای خارج بسیار ارزشمند است و در خانه هایشان زیاد استفاده می کنند.

ما مقدار زیادی برای خانه مان صرف می کنیم اما ار هنر استفاده نمی کنیم، هنر ذهن را نیز خوب می کند.

صبح زاگرس -چقدر مطالعه دارید؟

روزانه حداقل یک ساعت مطالعه دارم، بدون مطالعه شب را نمی توانم صبح کنم، من دنبال تولید یک پکیج آموزشی هستم که صبح ها معمولا سراغ آن می روم.

صبح زاگرس -این روزها با توجه به شرایطی که وجود دارد از جمله کرونا و قرنطینه شدن، برخی ها حالشان خوب نیست به عنوان یک هنرمند با مردم صحبت کنید؟

ما اکنون در شرایط کرونایی هستیم خیلی از شرکت های بزرگ اینترنتی با این شرایط بسیار پیشرفت کردند، نیازی به دفتر و نمایندگی نداشتند و در فضای مجازی فعالیت داشتند و پیشرفت داشته اند، برخی از مردم از این شرایط استفاده خوب کرده اند و پیشرفت خوبی داشته اند، یک مثال می زنم مثلا شرکت نوکیا می دیدیم که مدتی برند و بر سر زبان ها بود اما مدتی خاموش شد و فعالیت خاصی نداشت که یک باره شرکت ساموسنگ آمد و جلو افتاد، اینکه بگوییم کرونا است و دست رو دست بگذاریم که نمی شود.

ما با فکرمان و با ذهنمان می توانیم حالمان را خوب کنیم ایده داشته باشیم، چرا جوانان ما ایده پرداز نیستند از ذهنشان استفاده نمی کنند، خداوند از روح خودش در انسان دمیده است پس توانمند هستیم، باید تلاش کنیم با کمک خداوند به نتیجه می رسیم ما همیشه منفی باف هستیم به این کار عادت کرده ایم، چرا خدا را شاکر نیستیم نعمت های زیادی داریم باید تلاش کنیم نباید ساکت بنشینیم.

انتهای پیام /

خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 2
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 3
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 4
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 5
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 6
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 7
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 8
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 9
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 10
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 11
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 12
خاطره زیبا از نقاشی‌کردن چهره پدر و پسر شهید / برای اهدافم سعی می‌کنم هر روز بیاموزم 13