خسران نوام چامسکی بهخاطر عدم آشنایی با نمایشگاه کتاب تهران
نوآم چامسکی گفت عدم آشناییاش با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و ناشران ایرانی برایش موجب خسران است.
نوآم چامسکی گفت عدم آشناییاش با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و ناشران ایرانی برایش موجب خسران است.
به گزارش خبرگزاری مهر، نوآم چامسکی زبانشناس و متفکر، فیلسوف، دانشمند علوم شناختی، مورخ، منتقد اجتماعی و فعال سیاسی آمریکایی درباره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گفت: متأسفانه اخباری از نمایشگاه کتاب تهران نخواندهام و در نتیجه میزان شناختم از این نمایشگاه و همچنین شناخت و آشناییام از ناشران ایرانی کم است؛ این عدم آشنایی خسران بزرگی برای من است و باید این آشنایی پیشتر حاصل میشد.
چامسکی یکی از چهرههای اصلی در فلسفه تحلیلی و یکی از بنیانگذاران حوزه علوم شناختی است و با عنوان «پدر زبانشناسی مدرن» نیز در نظامهای آکادمیک شهرت دارد. وی استاد بازنشسته در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) است. او نویسنده بیش از 150 کتاب در موضوعات مختلف مانند زبانشناسی، جنگ، سیاست و رسانههای جمعی است. بسیاری از آثار او به فارسی نیز ترجمه شده که از جمله آنها میتوان به «ساختهای نحوی» و «زبان و ذهن» اشاره کرد.
وی با بیان اینکه بیشک کتاب جایگاه والایی در دیپلماسی فرهنگی دارد، افزود: باید این جایگاه را درک و اهمیت آن را برای همگان تبیین کرد تا ترویج فرهنگ صورت گیرد. من مقالات و مصاحبههای مختلفی در خصوص اهمیت فرهنگ منتشر کردهام. برای نمونه در سال 1984 نیز این موضوع را در مصاحبهای بیان کردم؛ به این شرح که باید توجه داشت انسان دارای سیستمی از ساختارهای شناختی است که به همان شکلی که اندامهای فیزیکی بدن رشد و نمو دارند، رشد میکنند. یعنی در خصلت اساسی خود فطری هستند؛ شکل اصلی آنها توسط ساختار ژنتیکی ارگانیسم تعیین میشود.
چامسکی گفت: البته نکته این است که آنها تحت شرایط محیطی خاص رشد میکنند، با فرض شکل خاصی که برخی از تغییرات را میپذیرند. بسیاری از چیزهای متمایز بین انسانها، شیوه خاصی است که در آن انواع ساختارهای شناختی مشترک رشد میکنند.
استاد بازنشسته دانشگاه MIT آمریکا در ادامه گفت: شاید پیچیدهترینِ این ساختارها زبان باشد. در مطالعه زبان میتوان بسیاری از ویژگیهای اساسی این ساختار شناختی، سازماندهی آن و نیز استعدادهای ژنتیکی که پایه و اساس رشد آن را فراهم میکند، کشف کرد.
وی در تبیین اهمیت فرهنگ بر ساختارهای شناختی انسان گفت: ساختارهای فیزیکی و ساختارهای فکری انسان به طور کلی به روشهای مختلف مورد مطالعه قرار میگیرند. فرض بر این است که ساختارهای فیزیکی به صورت ژنتیکی به ارث میرسند و ساختارهای فکری آموخته شدهاند. البته این فرض اشتباه است؛ هیچیک از این ساختارها آموخته نشده است، همه آنها رشد میکنند. آنها به روشهای قابل مقایسه رشد میکنند. شکل نهایی آنها به شدت به استعدادهای ژنتیکی وابسته است؛ لذا اگرچه ساختارهای اساسی برای رفتار ما ذاتی است. جزئیات خاص نحوه رشد آنها به تعامل با محیط بستگی دارد.
چامسکی در پایان گفت: بر این اساس خواستم نقش تعاملات محیطی و فرهنگ را که بر رفتار انسان تأثیر میگذارند، مشخص کنم.