خوداتکایی عامل اصلی رفع محرومیت
اینکه همه به محرومان یک منطقه کمک کنند اما باز هم آن منطقه محروم باشد یک آسیب است. ممکن نیست کسی فاقد هرگونه توانایی باشد و باید افراد را به خودکفایی و خوداتکایی رساند.
اینکه همه به محرومان یک منطقه کمک کنند اما باز هم آن منطقه محروم باشد یک آسیب است. ممکن نیست کسی فاقد هرگونه توانایی باشد و باید افراد را به خودکفایی و خوداتکایی رساند.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ محبوبه فردوسی گلستان متولد سال 1352 روان درمانگر، روانشناس بالینی و مدیر عامل مؤسسه خیریه «فردای پرامید و پرنشاط» است. او از کودکی سختیهای بسیاری کشیده است. یکی از این سختیها دوری از پدر و مادر به خاطر علاقه به تحصیل بود. آنها در روستا زندگی میکردند و خانم فردوسی برای تحصیل باید به اصفهان میرفت.
او پس از فارغالتحصیلی در مقطع کارشناسی ازدواج کرد و دوباره تحصیل در رشته روانشناسی را آغاز کرد. دو فرزند خانم فردوسی در مدرسه تیزهوشان درس خواندهاند و افرادی موفق هستند. همین مسئله زمینهای شد که در سال 1398 با همکاری جمعی از مادرانی که فرزندانشان در مدارس تیزهوشان تحصیل میکردند برای مؤسسه از فرمانداری مجوز فعالیت دریافت کند.
او همیشه به دنبال توانمند کردن افراد نیازمند بود و برای ایجاد آرامش در جامعه و رفع فقر و مشکلات تلاش میکرد. خانم فردوسی از همان ابتدا با دادن بستههای ارزاق و کمکهایی از این جنس به نیازمندان مخالف بود. به همین دلیل سعی کرد کارهای کوچک و بزرگ را به مردم و جامعه هدف معرفی کرده و اشتغالزایی کند.
روال کار این مؤسسه اینگونه است که به فرد نیازمند یا بیکار پول نقد نمیدهند بلکه شغلی برای او مییابند. با کمک خانواده و دوستان افراد کارآفرین را پیدا کرده و نیازمندان را به آنها مرتبط میکنند.
البته در کنار آن کارهایی مانند تهیه جهیزیه برای دختران دمبخت نیازمند، حمایت از دانشآموزان بااستعداد و توانمند یا هر دانشآموزی که در مدرسه نیاز مالی داشته باشد و معرفی افراد مبتلا به بیماری صعب العلاج به خیرین را نیز انجام میدهند.
هدف این مؤسسه کاهش آسیبهای اجتماعی است. آنها تاکنون کارگاههای مختلفی در حوزه خانواده برگزار کردهاند که حتی در دوران کرونا لغو نشد و به صورت مجازی در همه محلههای اصفهان ادامه داشت که خیلی از مردم در آن عضو شده و از این دورهها بهره میبردند.
خانم فردوسی دو مسئله را به عنوان آسیبهای کار خیریه به مسئولان تذکر داده است. اول این که یک منطقه را به عنوان منطقه هدف قرار گیرد و سیل امکانات و پرداختیها به آنجا برود و دیگری هم موازیکاری.
اینکه همه به محرومان یک منطقه کمک کنند اما باز هم آن منطقه محروم باشد یک آسیب است. او معتقد است اگر زنی خانهدار یا فرد معلولی جزو نیازمندان است در حد توانمندی خود قادر به فعالیت خواهد بود. مثلاً خانمی بود که پیاز سرخ میکرد و در همین حوزه به کار گرفته شد. ممکن نیست فرد فاقد هرگونه توانایی باشد. بنابراین اگر میخواهیم کمکی انجام دهیم باید افراد را از موقعیت مددجویی به خودکفایی و خوداتکایی برسانیم.