یک‌شنبه 4 آذر 1403

خودتحقیری سیستماتیک در شب پیروزی دوزیست‌ها

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
خودتحقیری سیستماتیک در شب پیروزی دوزیست‌ها

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، محمد صالح سلطانی طی یادداشتی با عنوان «خودتحقیری سیستماتیک ارشاد و جشنواره فجر در شب پیروزی دوزیست‌ها» نوشت: سیاستمدار‌ها به سلبریتی‌ها نیاز دارند. این را هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند. شهرت بازیگران، کارگردانان و اهالی هنر‌های نمایشی آن‌قدر وسوسه‌برانگیز هست که هر صاحب‌قدرتی را برای به‌چنگ‌آوردن این سرمایه اجتماعی، حریص کند. طمع بهره‌برداری از وجهه...

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، محمد صالح سلطانی طی یادداشتی با عنوان «خودتحقیری سیستماتیک ارشاد و جشنواره فجر در شب پیروزی دوزیست‌ها» نوشت: سیاستمدار‌ها به سلبریتی‌ها نیاز دارند. این را هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند. شهرت بازیگران، کارگردانان و اهالی هنر‌های نمایشی آن‌قدر وسوسه‌برانگیز هست که هر صاحب‌قدرتی را برای به‌چنگ‌آوردن این سرمایه اجتماعی، حریص کند. طمع بهره‌برداری از وجهه مشهور هنرمندان از آن جیز‌هایی است که بین تمامی اهالی سیاست مشترک است. چپ و راست هم ندارد. گاهی در سیمرغ‌دادن‌های دولت احمدی‌نژاد به فلان‌بازیگر پرحاشیه دیده می‌شود و گاهی در تمنای حقیرانه مدیران ارشاد دولت روحانی برای سیمرغ‌دادن به پرحاشیه‌هایی از جنس دیگر. جشنواره فجر38، چالش‌های دشواری داشت. حوادث آبان‌ماه و واقعه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی، شماری از اهالی سینما را به صرافت تحریم جشنواره‌ی امسال انداخت. مسعود کیمیایی پیش افتاد و پشت سر او بابک حمیدیان، هایده‌صفی‌یاری، پیمان معادی و چند نفر دیگر، گفتند به جشنواره سی‌وهشتم نخواهند آمد. تحریم جشنواره البته هرگز به «موج» تبدیل نشد و تعداد تحریم‌کنندگان آن‌قدر زیاد نبود که جشنواره را از رونق بیندازد. استقبال چشمگیر مردم از پیش‌فروش بلیت‌ها و صف‌های طولانی برای شماری از فیلم‌های جشنواره هم نشان داد تحریم، حربه‌ی موثری نبوده و جشنواره همچنان میان مردم و اهالی سینما محبوب است. این، یک فرصت طلایی برای وزارت ارشاد بود تا با نمایش اقتدار در برابر تحریمی‌ها، کنار مردم و دوستداران سینما بایستند و درس بزرگی به تحریم‌کنندگان بدهد. ارشادی‌ها، اما مثل همیشه، توپ را در برابر دروازه‌ی خالی اوت کردند. آن‌چه در اختتامیه جشنواره فجر38 اتفاق افتاد، در یک کلام، اقدام مسلحانه‌ی ارشاد علیه خودش بود! اهدای سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد به کسی که جشنواره را تحریم کرده‌بود، نشانه‌ی تام‌وتمامی از خودتحقیری ارشادی‌ها و شاید تصویری نمادین از کل جشنواره امسال بود. مدیران ارشاد، با نادیده‌گرفتن هنرمندانی که به قواعد جشنواره احترام گذاشتند، یکی از مهم‌ترین سیمرغ‌ها را به کسی دادند که پیش از آغاز جشنواره، تلویحا آن را تحریم کرده‌بود. بی‌اعتنایی پیمان معادی به جشنواره، عدم حضورش در نشست خبری فیلم درخت گردو و البته غیبت در مراسم اختتامیه نشان داد معادی از تحریم جشنواره عقب ننشسته، اما داوران جشنواره، بدون توجه به این مساله، سیمرغ را روی دوش معادی نشاندند. آن هم در شرایطی که فرامرز قریبیان، جواد عزتی و امیر جدیدی با بازی‌های درخشان خود در سه فیلم خروج، شنای پروانه و روز صفر برای کسب این سیمرغ، شایستگی‌های لازم را داشتند و البته علاوه بر شایستگی‌های تکنیکی، جشنواره و ساختارهایش را محترم شمرده‌بودند. گذشته از افتضاح سیمرغ معادی، حضور پررنگ «خورشید» در میان برگزیدگان جشنواره هم عجیب و پرسش‌برانگیز بود. فیلم مجید مجیدی، فیلم خوب و محترمی است، اما سه روز تأخیر در ارسال نسخه نهایی فیلم به دبیرخانه جشنواره، عملا بسیاری از برنامه‌های اکران را به هم زد و کار به جایگزینی فیلم «پسرکشی» رسید. مدیران ارشاد، اما بی‌توجه به قوانین و آیین‌نامه‌های خود، این فیلم را از بخش مسابقه کنار نگذاشتند و جوایز مهم بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم را به خورشید دادند. مجید مجیدی همواره و برای تمام مدیران فرهنگی کشور، فیلمساز محبوبی بوده، اما این حجم از نادیده‌گرفتن آیین‌نامه‌ها برای نگه‌داشتن یک فیلم در جشنواره، معنایی جز زوال معنای قوانین و حاکمیت سلیقه‌ها بر جشنواره فیلم فجر ندارد. فیلم «دوزیست» در جشنواره امسال به توفیقی نرسید، اما فجر38، جشنواره‌ی دوزیست‌ها بود. هم بازیگران دوزیستی که یک روز ژست مخالفت می‌گیرند و یک روز از مواهب جشنواره‌ی حاکمیتی بهره می‌برند، هم مدیران دوزیستی که برای آیین‌نامه‌ها و قوانین خود، در حد کاغذپاره هم ارزش قائل نیستند. تحریم‌کنندگان فجر38 به توفیقی نرسیدند و نتوانستند شور جشنواره را کم کنند، اما مدیران ارشاد با خودتحقیری سیستماتیک، بازندگان بزرگ جشنواره‌ی امسال بودند.