خیابانی با 5 نام / قبر رئیس نظمیه دوره مشروطه اینجاست
روزگاری این خیابان و کوچههای اطرافش به واسطه حضور عبادتگاههای ادیان مختلف محل زندگی ارامنه، زرتشتیها و کلیمیها بود. این روزها کمتر اثری از این هموطنان در این خیابان به چشم میخورد و به همین دلیل این عبادتگاهها شلوغی و رفت و آمد همیشگی را ندارد.
خیابان «سیتیر» نه فقط برای اهالی منطقه بلکه برای گردشگران خارجی و ایرانی نام و نشانی آشنا دارد و گذر از این خیابان تاریخی حتی اگر برای کار باشد و نه گردشگری خستگی را از تن و جان اهالی دور میکند.
به گزارش همشهری آنلاین، خیابان سیتیر که تکیه به «باغ ملی» و محوطه میدان «مشق» داده، در همین محدوده نه چندان عریض و طویل، کلیسا، آتشکده، مسجد و کنیسه را یکجا در خود جای داده است. به همین دلیل این خیابان و خیابان «میرزا کوچکخان» که در امتداد آن قرار دارد به «گذر ادیان» شهرت پیدا کرده است.
روزگاری این خیابان و کوچههای اطرافش به واسطه حضور عبادتگاههای ادیان مختلف محل زندگی ارامنه، زرتشتیها و کلیمیها بود. این روزها کمتر اثری از این هموطنان در این خیابان به چشم میخورد و به همین دلیل این عبادتگاهها شلوغی و رفت و آمد همیشگی را ندارد. با این حال هنوز درهای آنها باز است و به استقبال مهمانان خود میروند. محله گردی این هفته در منطقه را مهمان کلیساها و آتشکده و بناهای تاریخی این خیابان هستیم.
5 نام برای یک خیابان
خیابانهای سیتیر و میرزا کوچکخان به بهانه وجود کلیسا، کنیسه، آتشکده و مسجد در کنار هم به گذر ادیان شهرت پیدا کرده است؛ موضوعی که بزرگترین جذابیت این 2 خیابان در دل منطقه به شمار میرود. «نصرالله حدادی» تهرانشناس از نام این خیابان میگوید که چندان تناسبی با محتوای آن ندارد: «این خیابان تاکنون چندین اسم عوض کرده است. خیابانهای قزاقخانه، موزه، رافائل، قوام السلطنه و سیتیر. به نظر من انتخاب نام سیتیر برای این خیابان چندان مرتبط نیست. در این خیابان هیچ اتفاقی مرتبط با سیتیر سال 1331 رخ نداده. تنها دلیل انتخاب این نام، وجود خانه قوامالسلطنه در این خیابان بود.» نامی که به گفته اهالی آن، چندان شباهتی ندارد به تاریخچه و آنچه در این خیابان میگذرد. روزگاری قصه تغییر نام این خیابان به خیابان ادیان بر سر زبانها افتاد، اما خیابان سیتیر و خیابان میرزا کوچکخان تنها به گذر ادیان مشهور شدند بیآنکه علائمی از این اسم در این خیابانها به چشم بخورد.
نیایشگاهی برای ارامنه ارتدکس
کلیسای مریم مقدس در سال 1324 با هزینههای شخصی فردی خیر به نام «رومان عیسایان» ساخته شده و معمار اصلی آن، «نیکولای مارکوف» بود. این کلیسا نخستین کلیسای جامع ارامنه تهران تا سال 1349 بود و خلیفهگری ارامنه هم در محدوده این کلیسا قرار داشت. ورودی محوطه کلیسا، 2 مقبره به چشم میخورد که متعلق به «یپرم خان» و «هوانس ماسحیان» است. «نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «یپرم خان در دوره مشروطیت رئیس نظمیه بود و در حادثه پارک اتابک و اصابت گلوله به ستارخان در درگیریهای مشروطه نقش داشت.»
سال نو میلادی پای درختهای کریسمس را به کلیساهای خیابان میرزاکوچکخان باز کرده است. فضای داخلی کلیسا با شمعدانهای بزرگ و کوچک روشن شده و تابلوهای نقاشی در و دیوار کلیسا را زینت دادهاند.
یکشنبهها روز دعا و نیایش در کلیساست و خیلی از شهروندان مسیحی را به این کلیسا میکشاند. گلدانهایی با نقش و نگارهای مختلف هدیههایی است که در طول سالها فعالیت کلیسا به اینجا اهدا شده و در محراب کلیسا قرار دارند.
تماشای موزه ملی ارامنه
بعد از اینکه ساختمانهای اداری خلیفهگری ارامنه به جای دیگری منتقل شد، فضاهای خالی موجود در کلیسای مریم مقدس کاربریهای فرهنگی به خود گرفت. مثل موزه این کلیسا که در گوشه محوطه قرار دارد و محلی است برای نمایش دادن اشیای قدیمی مرتبط با مسیحیان و ارامنه. «آلیس شاهمرادیان» مسئول موزه میگوید: «این موزه سال 2008 زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری افتتاح شد. هر روز تورهای گردشگری و دانشجویان زیادی به اینجا مراجعه میکنند تا از اشیای موجود در موزه و اطلاعات آن استفاده کنند.
از نسخههای خطی کتاب مقدس تا اشیای قدیمی مثل ناقوس کلیسا و اشیای دیگر به این موز اهدا و در معرض نمایش قرار داده شده است.» این موزه را میتوان به چند بخش تقسیم کرد؛ یکی بخش تصاویر و نقشههای کلیساها و دیرهای ارامنه کشور با بیان مشخصات فنی و مهندسی و مختصات جغرافیایی آنها.
بخش دیگر مربوط به لوازم و ادوات مورد استفاده در کلیساها در مراسم مختلف. بخش کتب خطی با محتوای دینی از دیدنیترینهای این موزه است. مدارک و متعلقات و لوازم شخصی «آرداک مانوکیان» اسقف اعظمی که به گفته مسئولان موزه خدمات زیادی برای ارامنه انجام داده است هم بخشی از این موزه را تشکیل میدهد. موزه کلیسای مریم مقدس یا همان موزه ملی ارامنه، نمایشگاهی دارد که در آن نقاشیها و مجسمهها و آثار هنری مربوط به هنرمندان ارمنی ایرانی را به نمایش میگذارد. دیدن بخشی از موزه که به سازهای به کار رفته در موسیقی کلیسایی اختصاص دارد هم خالی از لطف نیست.
آتش چند هزار ساله
آتشکده آدریان مقصد بعدی محلهگردی در گذر ادیان است. چند نفری ایستاده در این معبد مشغول عبادت هستند. یکی از مسئولان آتشکده درباره قدمت آتشی که در اینجا روشن است میگوید: «این آتش از دوره جمشید پیشدادی تاکنون روشن است و از آن مراقبت میشود. ابتدا این آتش در آتشکدهای در فارس روشن بود. بعد از حمله مهاجمان در دوره ساسانیان برای جلوگیری از خاموشی، آتش به معبدی در یزد برده شد.
در یزد هم در دورهای از تاریخ این آتش به شهر دیگری در استان یزد منتقل شد. در نهایت وقتی صد سال پیش این آتشکده ساخته شد آتش مقدس در مراسم ویژهای به آتشکده آدریان آورده شد.» «موبد» تنها کسی است که حق ورود به آتشگاه و برافروختن مداوم آتش را دارد.
وجود مدرسه فیروز بهرام و کوچهای در خیابان سی تیر به نام کوچه «زرتشتیها» نشان از رفتوآمد و زندگی خانوادههای زرتشتی در این خیابان را دارند. البته این روزها کمتر خانواده زرتشتی در این محدوده زندگی میکنند و بعد از ساختوساز آپارتمانهای نونوار در این خیابان، خانوادههای زرتشتی از این خیابان به محلههای دیگر رفتند.
از میان اخبار