یک‌شنبه 4 آذر 1403

داستان کودک در مسیر رشد شخصیتش تاثیرگذار است

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
داستان کودک در مسیر رشد شخصیتش تاثیرگذار است

نویسنده کتاب سرزمین بی هیس هیس می گوید چون شخصیت کودک در حال رشد و شکل گیری است، داستان‌هایی که می‌خواند در مسیر رشد شخصیتش تاثیرگذار است.

نویسنده کتاب سرزمین بی هیس هیس می گوید چون شخصیت کودک در حال رشد و شکل گیری است، داستان‌هایی که می‌خواند در مسیر رشد شخصیتش تاثیرگذار است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ الناز رحمت نژاد: کتاب سرزمین بی هیس هیس نوشته سیده نرگس میرفیضی، قصه صد درنا را روایت می‌کند که اهالی جنگل حوصله سر و صدایشان را ندارند و هر لحظه به آن‌ها می‌گویند: هیس هیس!

در کتاب سرزمین بی هیس هیس، درناها برای رسیدن به سرزمینی امن سفر می‌کنند و کشورهای مختلف را پشت سر می‌گذارند، تا اینکه بالاخره به سرزمین بی هیس هیس می رسند، جایی که همه صدای آوازشان را دوست دارند. در سرزمین بی هیس هیس مواجهه کودکانه پرنده‌ها با نقاره خانه حرم امام رضا (ع) را می‌بینیم.

سیده نرگس میرفیضی که پیش از این کتاب‌های سرزمین نورهای خوشحال، آقای خورشید مهربان، ابرک و دختردانا، عماد و کاروان غول‌ها، برای قلب سپید تو و مسافر آگوست را نگاشته بود در اثر جدید خود در قصه‌ای خیال انگیز ماجرای حلق کُرناهای نقاره چی های حرم امام رضا (ع) را روایت کرده است.

این کتاب در چهاردهمین جشنواره ملی داستان کودک رضوی رتبه اول را به دست آورد و در سال 1402 با تیراژ 5 هزار نسخه توسط انتشارات آستان قدس رضوی روانه بازار نشر شد و پنج شنبه 11 خرداد در رواق کتاب حرم رضوی با حضور ده‌ها کودک و والدینشان از آن رونمایی شد.

به بهانه انتشار این کتاب گفتگویی با سیده نرگس میرفیضی داشتیم که مشروح آن در ادامه می‌آید؛

* لطفاً خودتون به صورت کامل معرفی کنید: بفرمائید چه فعالیت‌هایی انجام می‌دید و از چه سالی شروع به نوشتن کردید؟

سیده نرگس میرفیضی هستم. سال 1371 در خوزستان متولد شدم. دست روزگار مرا به گیلان آورد و بیشترِ سال‌های کودکی و نوجوانی ام را در رشت گذراندم و حالا چند سال است که ساکن قم هستم.

در دانشگاه گیلان ادبیات انگلیسی خواندم و همین رشته را در مقطع ارشد، در دانشگاه آزاد تهران ادامه دادم.

اولین داستانم را وقتی 7 ساله بودم نوشتم. حوالی 15 سالگی با حضور در کارگاه‌های داستان رشت، داستان نویسی را جدی تر دنبال کردم. همان سال‌ها شعر و ترانه را هم با جلسات حوزه هنری و خانه ترانه گیلان آغاز کردم.

در فاصله بین سال 1386_ 1394 با حضور در جلسات نقد و کارگاه‌های شعر و داستان، به یادگیری مشغول بودم.

از سال 1390 تمایل بیشتری برای تمرکز روی ادبیات کودک و نوجوان پیدا کردم.

سال 1397 با ورود به مدرسه رمان مؤسسه شهرستان ادب، اولین رمان بزرگ‌سالم را زیر نظر محمد حسن شهسواری نوشتم و یک سال بعد هم یک رمان سه گانه کودک را زیر نظر احمداکبرپور به نگارش درآوردم‌.

* بفرمائید آیا این کتاب، اولین کتاب رضوی شما بود؟

خیر، سرزمین بی هیس هیس اولین کتاب رضوی من نبود، پیش از این هم 5 کتاب با انتشارات آستان قدس رضوی منتشر کرده بودم، آقای خورشید مهربان و ابرک و دختردانا که در سال 1397 توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شدند اولین کتاب‌هایی بودند که برای کودکان نوشتم. سرزمین بی هیس هیس اولین کتاب از مجموعه نمادهای رضوی است که قرار است به نوبت از سوی انتشارات آستان قدس رضوی منتشر بشود و رونمایی از این کتاب، اولین تجربه رونمایی من در حرم مطهر بود و از این جهت برایم تجربه منحصر به فردی ساخت. حس می‌کردم با یک دعوتنامه اختصاصی در آن جلسه حضور دارم و ملاقات با کودکان به عنوان مخاطبان اصلی کتاب تجربه شیرینی بود. بچه‌ها در ساده‌ترین و بی آلایش ترین حالت ممکن بدون توجه به ساختارهای مرسوم یک جلسه رونمایی یا نقد کتاب، آزادانه درباره داستان حرف می‌زدند

* مخاطب‌های شما (پدر و مادرها و بچه‌ها) چه قدر از کار شما راضی بوده‌اند؟

گاهی که بازخورد خواننده‌های کتاب‌هایم را در اپلیکیشن طاقچه می‌خوانم، سراسر شعف می‌شوم. اکثر کارهایی که تا امروز نوشته‌ام برای مخاطب کودک طراحی شده‌اند؛ اما بازخوردهای خوبی هم از بلندخوانی داستان‌ها برای مخاطب خردسال گرفته‌ام.

برای نگارش کتاب ابرک و دختر دانا تا به حال بازخوردهای مثبت زیادی از خانواده‌ها گرفته‌ام. نکته‌ای که معمولاً بین نظرات‌شان تکرار می‌شود و حسابی دلگرمم می‌کند این است که داستان‌ها از شعارزدگی و کلیشه‌های رایج داستان‌های دینی دور هستند؛ و بچه‌ها می‌توانند از دریچه یک جهان کاملاً تخیلی و مدرن، با مفاهیم دینی و قهرمان‌های آئینی انس بگیرند.