داوری: بقایی به احمدینژاد تحکم میکند / بقایی بیرون از زندان است / احمدینژاد یک فرقه تشکیل داده است

عبدالرضا داوری مشاور رسانهای احمدینژاد میگوید: من از نزدیک شاهد ارتباط احمدینژاد و بقایی بودهام و میگویم که رابطه بقایی با احمدینژاد مثل رییس و مرئوس است؛ بقایی به احمدینژاد تحکم میکند.
روزنامه اعتماد نوشت: محمود احمدینژاد، رییس دولت نهم و دهم مصداق بیاعتبار کردن این ضربالمثل است که «چاقو دستهاش را نمیبرد!» او یکتنه با نامهنگاریها، طعنه و کنایهها، بگمبگمها، سخنرانیها و سفرهایش نشان داده که اتفاقا در این مورد او چاقویی است که دسته خوش را هم بریده! محمود احمدینژاد در آخرین سفر به اردبیل در خلال سخنرانیاش شرایط را اینگونه تحلیل کرد و گفت: «یک طرف دنبال این است که به بهانه تشدید کرونا، انتخابات را عقب بیندازد تا فرصت پیدا کند و شرایط را به نفع خود تغییر دهد. طرف دیگر هم دنبال این است که در سایه کرونا و مشارکت پایین مردم، نامزد خود را از صندوق دربیاورد.» بعد از آن هم مدعی شد که هر دو جریان دنبال کنار گذاشتن مردم از عرصه تصمیمگیری هستند و برخی حتی «جزیره خریدهاند تا در صورت جوشیدن خشم ملت به آنجا فرار کنند!»
در 8 سال گذشته کم از این دست سخنرانیهای احمدینژاد شنیده نشده؛ سخنرانیهای مردی که پرچم عبور از جریانهای سیاسی کشور را برافراشته و بیمحابا به سمت تبدیل شدن به اپوزیسیون میدود و در این میان این و آن را متهم میکند. اعتماد با عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای پیشین احمدینژاد که حالا از تیم او جدا شده و به تازگی علیه او و همراهانش دست به افشاگری میزند، در مورد این رفتارها و البته همین جدایی خودش، گفتوگویی کرده است که بخشهایی از آن را میخوانید:
*حدود یک سال است که آقای احمدینژاد به طور جدی به فروپاشی نظام فکر میکند.
*نوع نسبت من با احمدینژاد و جریان او با خیلی افراد دیگر متفاوت است. من به نوعی بازی رسانهای و پروپاگاندای احمدینژاد بودم و ایشان را تبلیغ و ترویج میکردم. بسیاری از افراد و نخبگان در همین فرآیند تبلیغ و پروپاگاندای من با احمدینژاد در ارتباط قرار گرفتند. جلسههای متعددی را با چهرههای سیاسی از آقای تاجزاده تا اعضای جبهه ملی، باقی دوستان اصلاحطلب، اعضای دفتر تحکیم و... داشتم و حوزه ارتباطی وسیعی را برای احمدینژاد ایجاد کردم.
*آقای احمدینژاد از سال 97 که متوجه شده بود پایگاهی درون ساخت قدرت ندارد، تلاش کرد پایگاه سیاسیاش را به نیروهایی منتقل کند که به نوعی منتقد نظام هستند یا زاویه دارند.
*وقتی ایشان میگوید مسوولان جزیره میخرند و از خشم مردم میخواهند به آنجا فرار کنند به این معناست که ایشان جمهوری اسلامی را رو به فروپاشی میبیند و مسوولان را در حال غارت.
*احمدینژاد یک ویژگی دارد و آن این است که یکسری اطلاعات به اصطلاح متلکگونه و به زبان کنایه و بعضا دروغ را با ادبیاتی عامهپسند عرضه میکند. نمونهاش هم کار غیراخلاقی که ایشان با آقای حدادعادل کرد. من به آقای حداد در بسیاری زمینهها انتقاد دارم اما اینکه ما در مواجهه با او اطلاعات دروغ بدهیم و بگوییم ایشان دست فرح پهلوی را بوسیده و عکسش در اختیار من است، غیراخلاقی است. من از نزدیکان احمدینژاد بودهام. ایشان نه عکسی در اختیار دارد و نه چنین چیزی دیده است. چیزی شنیده و آن را در فضای عمومی مطرح کرده است.
*سیاستورزی آقای احمدینژاد مبتنی بر عناصر غیراخلاقی است. او زخمهایی به افراد میزند تا در فضای افکار عمومی مطرح شود اما در نهایت مثل یک بومرنگ به خودش بازمیگردد.
* من منتقد جدی دولت روحانی هستم ولی معتقدم احمدینژاد با این شیوه انتقاد، انتقاد از دولت را مبتذل میکند.
*مجموعه احمدینژاد آلوده به فساد اقتصادی است. حکم آقای بقایی را ببینید. مداخلات آقای بقایی و دهها هزار سکهای که در دوره آقای احمدینژاد گرفته شده و سرنوشت نزدیک به 2 هزار سکه معلوم نیست.
*سیستم مراعات آقای احمدینژاد را میکنند که 8 سال رییسجمهوری بوده است. نمیخواهند کار به شرایط بدی کشیده شود.
*در موضوع اختلاس 3.7 میلیاردی (نزدیک به 4 میلیارد) آقای بقایی عامل اصلی آقای احمدینژاد است چون پول به احمدینژاد داده شده و او این پول را به آقای بقایی داده است.
*من از نزدیک شاهد ارتباط احمدینژاد و بقایی بودهام و میگویم که رابطه بقایی با احمدینژاد مثل رییس و مرئوس است؛ بقایی به احمدینژاد تحکم میکند.
*آقای احمدینژاد دو شخصیت دارد. دکتر جباری به جنبههای روانشناختی احمدینژاد پرداخته و در تحلیل روانشناختی که دارد، اختلال سایکوتیک را راجع به احمدینژاد مطرح کردند. دکتر جباری نیز از نزدیکان ایشان بوده است. احمدینژاد یک شخصیت بیرونی دارد که بخشی از هواداران ایشان همان شخصیت را میبینند. او یک شخصیت پشت صحنه و کمتر دیده شده دارد. کسانی هم که دیدهاند معمولا آن را روایت نکردهاند. معدود افرادی چون من، آقای جباری، آقای امیریفر و احمدزادهکرمانی این صحنه را دیدهایم که آقای احمدینژاد مقابل آقای بقایی مثل یک مرئوس است. بقایی به احمدینژاد مسلط است. تحکم میکند. احمدینژاد بدون اجازه بقایی آب نمیخورد. تمام موضوعات در سیستم حتی موضوعات سیاسی احمدینژاد در دست بقایی است. همین الان جلساتی و تجمعاتی که برگزار میشود، طرحهای آقای بقایی است که من شخصا دیدهام.
*بقایی 2 سال است که بیرون از زندان است.
*احمدینژاد امروز یک فرقه تشکیل داده است. ما هم عملا در دورهای در مناسبات درونفرقهای بودهایم. شما وقتی در فرقه قرار میگیرید، انتقادات را نمیشنوید. ما میگفتیم تمام کسانی که به احمدینژاد انتقاد میکنند، عوامل صهیونیستها در ایران هستند. خود من حکم محکومیت بقایی را یک ماه است که خواندم. همان زمان ایشان مدام میگفت که حکم و برخورد سیاسی صورت گرفته است. این اختلافات که در یک سال اخیر پیش آمد به خصوص در جریان انتخابات امریکا و تحلیل احمدینژاد به تدریج ساختار ذهنی من نسبت به این آقایان ترک خورد.
*احمدینژاد بسیار فرصتطلبانه به موضوعات نگاه میکند. او گفت همان عوامل قتلهای زنجیرهای آشوب به پا کردند و من به آنها خس و خاشاک گفتم. درحالی که اگر تیم امنیتی آقای احمدینژاد و عملکرد آنها و سوابق آنها را ببینید، تیم قتلهای زنجیرهای در وزارت اطلاعات نزدیکترین مناسبات را با شخص احمدینژاد داشتند. آقای بقایی برای همسر سعید امامی کفیل شد تا آزاد شود یا آقای مصطفی کاظمی رفاقت خوبی با این تیم داشت و در دوره احمدینژاد در بخشهایی از دولت استخدام شد. احمدینژاد میخواهد خطای خس و خاشاک را توجیه کند؛ بنابراین آن را به یک گروه امنیتی منتسب میکند.
*او حتما برای انتخابات نامنویسی میکند. تردید نکنید. از یک سال تا دو سال پیش روی انتخابات کار کرده است. ما برنامه برای ایشان تنظیم کردیم. جلساتی داشتیم. اما به اعتقاد من مساله ایشان روشن است و احراز صلاحیت نمیشود. احمدینژاد خارج از پارادایم قدرت هیچ وزنی ندارد. او بدون پوزیشنهای سیاسی هیچ تاثیرگذاری ندارد و به مردم نگاه ابزاری دارد. گفتمان ریشهداری در حوزه مردم ندارد.
*پیشبینی من این است که او در تندباد انتخابات خاموش شده و در نهایت به فراموشی سپرده میشود مثل بسیاری چهرههای قدرتطلبی که در تاریخ بودهاند. نمونهای که پس از فرآیند قدرتطلبی افول کرد، مظفر بقایی میدانم که در دوران ملی شدن نفت این فرآیند را طی کرد اما در ساختار پهلوی پاسخی نگرفت و به عنوان نیرویی در حاشیه اسم خود را ثبت کرد. احمدینژاد 65 ساله است و فرصت بازتولید خود را ندارد. اصولا به دلیل شخصیت فردمحوری که دارد امکان اینکه خودش را تکثیر و بازتولید کند، ندارد. تیم سیاسی قوی هم ندارد و مشتی کارچاقکنها او را دوره کردند که پس از عدم احراز صلاحیت آنها هم از دور او میروند.