در مواجهه با نسل Z غافلگیر شدیم / آیا وقت گفتوگو با نسل جدید نرسیده است؟
یک عضو ستاد راهبری حجاب و عفاف حوزه های علمیه سراسر کشور، گفت: نسل جدید با رسانه هایی مواجه بوده که اخلاق و خانواده و هنجارها و ارزشهای مثبت جامعه را مورد تمسخر قرار داده پس اگر با استدلال و زبان درست با این نسل گفتوگو کنیم قطعا آن را می پذیرند.
به گزارش خبرگزاری شبستان، یکی از مباحث بسیار مهمی که ما در عموم دچار چالش شده ایم و یکی از عرصه های ظهور و بروز آن بحث فتنه اخیر و حوادثی است که شاهد آن بوده ایم، بی اخلاقی های فرهنگی و حتی ناهنجاری های اخلاقی است که به نوعی هنجارشکنی و قبح زدایی در جامعه به شمار می رود.
در جامعه اسلامی که مبتنی بر سنت ها و ارزشهایی است که در طول سالها توسط انقلاب اسلامی سعی شده جاری و ساری شود، یک باره با چالشی مواجه شدیم که همه جامعه را دچار شوک کرده است. از جمله تضعیف عنصر حیا، استفاده از ادبیات ناسزاگویی در اعتراضات، حضور قشر جوان و نوجوان بویژه قشر دانشجو در اعتراضات و شعار علیه روحانیت و...
به همین بهانه با زاهره سادات میرجعفری استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر مطالعات تطبیقی خانواده و دارای دکترای مطالعات زنان و خانواده و عضو ستاد راهبری حجاب و عفاف حوزه های علمیه سراسر کشور، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
قشر عظیمی از افرادی که در اغتشاشات شرکت کرده بودند بنابر آمار نسل نت ها یا "نسل زد / z "هستند، یعنی افرادی که در نوجوانی و جوانی قرار دارند و پرشور و هیجانمدار بوده و به دنبال تخلیه انرژی هستند. تحلیل شما در این باره چیست؟
این نسل، نسل اینترنت و نت است، اگر دهه شصتی ها را نسل مبتنی بر سنت های اسلامی ایرانی بدانیم، "نسل زد"، از نیمه دهه هفتاد به این طرف هستند که در فضای اینترنت بزرگ شده اند و با آن رشد کرده اند و ارزشهای آنان در این فضا شکل گرفته است.
گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در فضای اینترنت یکی از مهم ترین چالش های خانواده های امروز است. این ارزشها از طریق رسانه ها به "نسل زد" منتقل شده است، کمرنگ شدن نقش خانواده در این نسل بسیار مهم است، چون در فضایی بزرگ شده اند که اکثر خانوادهها با آن دچار چالش بوده اند، یعنی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در فضای اینترنت یکی از مهم ترین چالش های خانواده های امروز است
در واقع ما در مواجه با این نسل با خانواده ای روبرو هستیم که خودش غافلگیر و دچار غفلت شده است، در حالی که اینترنت با سرعت وارد شده، ولی مسلح به مهارت های لازم برای مقابله با این بحران عظیم و تحولات روزافزون نبوده و در حال حاضر درگیر این چالش شده و قطعا با مشکلاتی مواجه اند.
"نسل زد" در این فضا بزرگ شده و اطلاعاتش را در این فضا گرفته و کتاب ها و منابع علمی اش از این یستر است و این فضا توسط غول های شبکه ای فضای مجازی در سیطره حکمرانی دولت و حاکمان اسلامی نیست، بلکه در سیطره نظم نوین جهانی و غولهای رسانه ای ماهواره ای زیرزمینی با محتوای غربی قرار دارد.
این نسل در چنین فضایی بزرگ می شود و قطعا ارزش ها و باورهایش را از این فضا می گیرد، نسلی که به دنبال سخنرانی و منبر نیست؛ این نسل پرانرژی و پر شتاب و نسل کلمات مختصر و مفید و تعقل مدار و در عین حال شتاب زده و عجله محور است.
ما با این نسل روبرو هستیم؛ پس برای مواجه شدن با این نسل باید مهارتهای مختلف و تجهیزات لازم را کسب کنیم، اما در این زمینه کوتاهی کرده ایم، همچنین باید آموزش های متناسب را والدین به این نسل بدهند و قبل از اینکه وارد این فضا و هجمه عظیم شوند خودشان را آماده می کردند.
رهبر انقلاب با عناوین مختلف این خطر را ذکر کرده بودند، در سخنرانی که 20 سال قبل داشتند فرمودند شما با نسلی روبرو می شوید که اگر متناسب با آن، فضای علمی خود را آماده نکنید، حرفهای شما را نمی فهمند و تمایلات و افکاری دارند که شما متوجه آن نمی شوید، ایشان بارها تاکید کردند و مراحلی را همچون جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی و قتل گاه فرهنگی و جنگ ترکیبی و جنگ تاکتیکی و شناختی را مطرح و بر جهاد تبیین تاکید داشتند.
ما در جنگ ترکیبی که قرار داریم به شدت، شناخت حق و باطل سخت شده است و در این جبهه حق و باطل، کسی پیروز است که اولین روایت را انجام دهد، در بحث خانواده، نظارت خانواده بر این نسل بسیار کم شده است و تحت رسانه و فضای مجازی قرار دارند و حتی آموزش ها در دوران کرونا محدود به این فضا می شود.
این مهارت هایی را که باید در خانواده پایدار می شد و از کودکی به آنها آموزش داده می شد اعم از مهارت نه گفتن و غلبه بر خشم و کنترل خشم و مهارت حل مساله کمتر مورد توجه قرار داشت، اینکه به فرزندان بیاموزیم وقتی دچار مساله ای هستید چگونه بهترین راه حل را انتخاب کنید تا کمترین آسیب را ببینیم مهم است، ولی نسل جدید چنین مهارت هایی را در درون خانواه ندیده اند.
این نسل از سوی دیگر وارد فضای مجازی شده و عمدتا در درون بازی ها و گیمنت ها محصور بوده اند که به آنها قدرت و شجاعت بیش از حدی می دهد و از طریق آن فضای مجازی به راحتی می توانند شبکه سازی کنند و با یکریگر ارتباط بگیرند و در این شبکه سازی احساس قدرت کنند و اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.
از طرف دیگر این نسل تحصیلاتی نداشتند و در جایی استخدام نبودند و مهارت لازم را فرا نگرفته و تعالیم حرفه ای خاصی را ندیده بودند، در این شرایط این نسل وارد فضای آشوب و اعتراض می شوند و شبکه های غربی نیز به کمک این نسل می آید که به خوبی مهارت های لازم را فرا نگرفته است؛ ما با نسلی هیجانی مواجه ایم که اخلاق و سیاست و دیانت اش برگرفته از رسانه است و این فضا سالهاست در معرض شبیخون فرهنگی قرار دارد.
عنصر حیا در فرهنگ کشور ما همیشه وجود داشته اما متاسفانه در این اعتراضات ادبیات جنسی و ناسزاگویی درمیان معترضین به ویژه دانشجویان و بیان این نوع ناسزاها از زبان دختران و پسران در کنار هم جای تاسف دارد. به نظر شما ریشه این اتفاق نشات گرفته از کجاست؟
نسل جدید با رسانه هایی مواجه بوده که اخلاق و خانواده و هنجارها و ارزشهای مثبت جامعه را مورد تمسخر و تحقیر قرار داده است و پایمال می کند، اگر فضای مجازی را رصد می کردیم می دیدیم دائما ارزشهای ما مانند مادری و خانواده و ادب داشتن و بسیجی بودن و طلبه بودن و چادری بودن و... آن هم با برنامه های طنز و جذاب و سرگرم کننده سرکوب می شود.
این برنامه ها، هدف مند و طولانی مدت و مکرر و با هم سویی همه شبکه ها طراحی شده بود، شبکه های معاند من و تو و اینترنشنال و بی بی سی و شبکه های صعودی و ماهواره ای یک برنامه مشخص برای هتک حرمت ارزشها و ایجاد چالش در درون خانواده ها و تضعیف نهاد خانواده و جایگاه پدری و مادری دارند و آن را تمسخر می کنند.
در اینستاگرام نیز این چالش ها وجود داشت تا ارزشها را پایمال کنند، همه این هنجار شکنی ها و قبح زدایی ها و پرده دری ها، هدفمند بودند، رابطه حیایی که بین پدر و دختر بود با بسیاری از این ناهنجاری ها، شکسته شد و در جامعه نیز بی حیایی روندی عادی گرفت.
وقتی می گوییم حیا و عفت در جامعه کمرنگ شد، برخی مظاهر آن را در حجاب و بی حجابی می بینند، ولی حیا یک واژه عام فراتر از بحث حجاب و عفاف است و حیا در رفتار و گفتار و حیا در نگاه و رابطه دختر و پسر و حیا در روابط والدین و فرزندان و ادب در تعاملات اجتماعی همگی بسیار مهم است.
وقتی می گوییم مولفه حیا کمرنگ شده است باید در نظر گرفت که بسیاری از هنجارهای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی در سلسله مراتب ارزشها و باورها و هنجارها و نمادها خود را نشان می دهد، یعنی اگر ما بخواهیم یک عنصری را تقویت کنیم اول باید آن را در باور یک فرد نهادینه کنیم و به آن ارزش بدهیم، بعد به صورت هنجار در بیاوریم و هنجار را به نماد تبدیل کنیم.
در مورد قبح زدایی حیا و عفاف و حجاب و ادب نیز دقیقا با سلسله استراتژی های برعکس عمل می کنند تا این عناصر را در جامعه کمرنگ کنند، در این شرایط می بینیم باورها را از طریق روایت های غلط، تغییر میدهند و ارزشها را سست می کنند و مقدسات را زیر پا می گذارند و ادب را نادیده می گیرند و توهین می کنند و هنجارهایی که نمودی از آن حجاب و عفاف و حیا در ارتباط دختر و پسر است را کنار می زنند.
برای نمونه بحث آغوش رایگان و آزادی سلف را مطرح می کنند و یا در شعارها شاهد ساختارشکنی و عدم رعایت ادب هستیم، در واقع همه نمادها و هنجارها را میشکنند، متاسفانه در چنین فضایی که دچار آن هستیم هر چه بیشتر وقیحانه تر رفتار می کنند و شعارهای هنجارشکنانه تری می دهند بیشتر مورد تحسین واقع می شوند و لایک میخورند و این را خلاقیت می دانند.
استفاده از واژه های رکیک که برای قشر مذهبی دردآور است از سوی شبکه های اجتماعی بیگانه و عناصر فریب خورده داخلی مورد حمایت قرار میگیرد و این ها را در قالب شجاعت مطرح می کنند و این امر بسیار آسیب زاست.
در یک برهه ای فرزند در خانواده شرم داشت اگر تمایلی وجود داشت را به راحتی مطرح کند اما امروز این رسانه ها چنین قبحی را شکسته اند و برخی مسائل به راحتی در خانواده و جامعه مطرح می شود، در حالی که خانواده بخش کوچکی از اجتماع است و هر رویدادی در خانواده، در جامعه نیز تاثیرات خود را دارد.
ما با تضعیف نهاد خانواده و شکاف نسلی و بی احترامی ها مواجه هستیم
باید دید در درون خانواده چه رویدادهایی شکل گرفته که دیگر احترام به بزرگترها و اخلاق محوری نسبت به قبل کمرنگ تر شده است، بدون شک ما با تضعیف نهاد خانواده و شکاف نسلی و بی احترامی ها مواجه هستیم، وقتی این نهاد تضعیف می شود و در آن اعتراض زیاد باشد نا امنی نیز افزایش می یابد و چنین دغدغههایی به جامعه نیز سرایت می کند و این ها به خودشان جرات می دهند همچنان که در خانواده آشوب می کنند در جامعه نیز این آشوب و وقاهت و بی ادبی و گستاخی را گسترش دهند.
همچنین این ها از بداخلاقی ها، شجاعت و قدرت کاذبی را در خود احساس می کنند و می خواهند نشان دهند تاثیر گذار هستند و نشان دهند که "نسل زد" ترسو و تو سری خور نیست و جسور و با اعتماد به نفس و جریان ساز است و از طریق فضای مجازی و بازی هایی که فضاسازی واقعی بوده یک شهرت کاذبی را در خودش احساس می کند و فکر می کند می تواند جامعه را سریع تغییر دهد و جامعه را برای خودش می داند که البته آینده ساز این جامعه نیز هستند.
اگر امروز مراقبتی روی اخلاق و رفتارشان نشود از مسئولانی در آینده می شوند که می خواهند برای نسل های بعدی تصمیم بگیرند و این بسیار مهم است؛ حال برای مواجهه با این پدیده ها، راهی بهتر از نزدیک شدن به این نسل و گفتمان و درک ساختار و شرایط و ویژگی های این نسل وجود ندارد و بزرگترها و خانواده و جامعه و معلمین و اساتید و مبلغان و مشاورین باید گفتگوی اصولی و درست با این نسل را سرلوحه خود قرار دهند.
شناخت ویژگی های این نسل و شناخت اقتضائات روحی و جسمی و جنسی این ها و شناخت اقتضائات آموزشی و اجتماعی آنها بسیار مهم است، این نسل، نسل آیندهساز ما هستند و ما چاره ای نداریم برای اینکه روی آنها سرمایه گذاری کنیم، در این راستا باید از طریق هنر و رسانه، آگاهی آنان را افزایش دهیم و بدانیم هر چه توصیه کنیم کتاب بخوانند فایده ای ندارد بلکه از طریق روایت درست و فیلم کوتاه جالب و طنز و مستند و فیلم سینمایی و داستانی و روایتی می توان ارزشها را برای آنها یادآوری کرد و تلنگر زد.
با توجه به شرایط فعلی الزامات فعالیت فرهنگی و تربیتی در جامعه امروز را چه چیزی می دانید بخصوص در رابطه با نسل جدید؟ به نطر شما چه کم کارهایی در ارتباط گرفتن با نسل جدید صورت گرفته است؟
این نسل، نسل گفتمان محوری و تعقل محوری است و اگر با استدلال و زبان درستی با آنها صحبت کنیم قطعا آن را می پذیرند، یکی از کارهای اثرگذار استفاده درست از ظرفیت آنهاست، ما سالها در صحنه فضای مجازی دیدیم که اینستاگرام، این نسل را از ما بهتر می شناسد و ذائقه این ها را بهتر تشخیص داده است اینکه با چه کسانی اعم از سلبریتی ها یا جامعه قهرمانی دوست دارند ارتباط داشته باشند.
فضای مجازی، این علائق را شناسایی کرده و بازخوردش را گرفته است این شناخت از نسل امروز به منزله خوراک روحی و روانی و فکری است و خوراک نسل امروز از این فضا تامین می شود، اما ممکن است مسموم هم باشد، ولی در عین حال این خوراک دارد به آنها ارزش می دهد.
این اعتماد به نفس کاذب را نسل دهه شصت در فضای حقیقی نمیتوانست به دست بیاورد و این نسل امروزه در فضای مجازی به راحتی خود را بیان میکنند و نشان می دهند و شخصیت سازی و برند سازی می کنند، باید این فضا را برای آنها در جامعه نیز فراهم کنیم تا بتوانند حرفهای خود را بزنند و بتوانند پایگاه اجتماعی خود را تثبیت کنند، از طرفی استفاده بهینه آنها از فضای مجازی با هدایت صحیح می تواند توانمندی های مثبتشان را نشان دهد.
متاسفانه در فضای مجازی از ابزارهای زنانه و نمادهای جنسی استفاده کردند تا زن و دختر، عزت اجتماعی کاذب اش بالا برود اگر برای مثال هر چه بیشتر تصویر از خودش بگذارد و عریان تر باشد لایک بیشتری می خورد و یا چالشی را برگزار کند طرفداری بیشتری داشته باشد، در این راستا می توان نسل امروز را به سمتی هدایت کرد که توانمندیهای مثبت و هنرها و استعدادهایی که ذائقه جوان است را به تصویر بکشند و از هنر آنها حمایت کنیم. می توانیم آنها را در مشارکت های اجتماعی به شیوه عاقلانه ای سهیم کنیم و اعتبار ببخشیم و آنها را بچه نادان و ناآگاه در نظر نگیریم.
در موارد زیاد استفاده ابزاری از زنان در لیدری این جریانات و شعارهای زنانه و فضاهای زنانه و تحریک احساسات زنانه به شدت مشهود بود، پس از فتنه 98 در رصد فرهنگی بارها خطر این انقلاب زنانه را به متولیان گوشزد کرده ایم که در قالب رسانه دارند انقلابی را به عنوان انقلاب زنانه رقم می زنند و از طریق مادران کشته های آبان و با استفاده از عواطف مادرانه کشتارهای آبان دائما فیلم می گرفتند و در شبکه های اجتماعی می گذاشتند و با آنها مصاحبه می کردند.
این تظلم خواهی مادرانه و تحریک احساسات مادرانه یکی از زمینههای اصلی و مهم برای جریان سازی های آینده در قالب انقلاب زنانه بود، خانم شیرین شمس کانالی را با اسم انقلاب زنانه تشکیل داد و عنوان کرد انقلاب آینده ایران انقلابی زنانه است و چند اقدام را در این کانال پیگیر بود که یکی از آن ها، استفاده از عواطف زنانه و دیگری مبارزه با نمادهای ارزشی و اسلامی از قبیل چادر و بسیجی گری و المان های حجاب و عفاف و مبارزه با گرایش های جنسی و تلاش برای آزادی هم جنس گرایی و استفاده از عواطف ترنس هایی که به اصطلاح خود در جامعه اسلامی ما مورد ظلم واقع می شوند، بود.
بحث دیگر مبارزه با خشونت علیه زنان بود و المان های اسلامی و خشونتساز در خانواده را بیان می کردند و از طریق 25 نوامبر و جریان های روز جهانی خشونت علیه زن به سوءاستفاده پرداخت تا جامعه اسلامی را جامعه ای خشن علیه زن نشان دهد و به نمادهای مبارزه با حکومت اسلامی بپردازد و اینکه حکومت اسلامی یک حکومت ظالمانه و خشن علیه زن است که به هیچ وجه در این فضای اسلامی نمی توان به حقوق زن دست یافت.
این جریانات مداوم بود که از سال 98 به طور جدی پیگیری شد و دائما یک سری رسانه های متحد الشکل این مباحث را پیگیری می کردند و طرفدارانی را به دست می آوردند و طرفداران آنها نیز زیاد هستند، چون مباحث چالشی و عمیق را مطرح می کنند و برخی موارد از المان ها و رفتارهای خانواده های مسلمان برای دامن زدن به این مسائل استفاده می کردند، در حالی که اسلام ما بهترین بستر برای دفاع از حقوق زن است ولی چون در این عرصه روایت سازی و حقوق زن به طور صحیح نمادسازی نمی شود در این زمینه همواره نقش مدافع عمل کردیم در حالی که به گفته رهبری در این قضیه مهاجم هستیم.
موضوع حقوق زن و این جریانات ادامه داشت تا در اغتشاشات اخیر از طرف لیدرهای زنها متاسفانه بی اخلاقی و ترویج فساد را شاهد بودیم، بحث زن ها و مطالبات آنها و پاسخگویی به مطالبات صحیح زن ها و فراهم کردن عرصه برای ورود به موقع و فعالانه و حمایت های زنانه بسیار اهمیت دارد، یعنی اگر به موقع جریانات زنانه فعال جامعه مورد هدایت قرار نگیرند فضاهایی هستند که به راحتی از آنها سواستفاه می کنند و در قالب تورها و آموزش هایی به نام زنان در کشورهای اطراف در قالب سفرهای جذاب از ظرفیت زنان استفاده می کردند و موسساتی مانند موسسه توانا برای جذب اکثریت زنها در این فضا به سرمایه گذاری می پرداختند.
باید بدانیم جامعه زنان ما بیش از هر چیز نیاز به توجه در مسیر مطالبات صحیح و برطرف شدن بسیاری از چالش هایی دارند که اگر به موقع پاسخ داده شود خیلی از این شبهات برطرف می شود متاسفانه روایت ها را می گذاریم برای وقتی که فرصت گذشته است.
با همه این اوصاف جامعه ما سرمایه های عظیمی دارد که اگر با یکدیگر هم نوا شوند و در عرصه روایت گری و فعالیت های انقلابی و جهادی درست و به موقع وارد این فضا شوند و با کنش گری درست در حوادث و بحرانها ظرفیت ها و استعدادهای عظیم خود را نشان دهند موفق خواهیم بود، همچنان که در انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 نشان دادیم ظرفیت و هجم عظیم این نیروها که هم انقلابی پرور هستند و هم نسل انقلابی را هدایت می کنند جریان ساز خواهند بود.
دشمن بداند که نمی تواند خیال خام خود را برای زن های ایرانی و منهدم کردن خانواده و گمراه کردن دختران ایرانی و از بین بردن ارزشها محقق سازد، هر چند که تلاش های بسیاری کرده و نمودهای آن و ناهنجاری ها و بیعفتی ها را شاهد هستیم اما باز هم نگاه ما نگاه امیدوارانه است و همان طورکه رهبری ما چشم شان به عنایات امام زمان (عج) است و ما معتقدیم این انقلاب صاحب دارد و به راحتی توسط گروهی قرار نیست منهدم شود اما باید تلاش کرد یک قطبی سازی در جامعه رواج یابد تا این دو قطبی سازی ها در جنگ های داخلی را شاهد نباشیم.