در نابرنامه های اقتصادی کاندیداها
ظاهرا قرار است دولت آینده، ماشین اقتصاد را همچنان بدون چراغ و برنامه مشخص در مسیر تاریک و سنگلاخی حرکت دهد.
عصرایران؛ علیرضا سلطانی - تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به پایان خود نزدیک شده اما جامعه کارشناسی و مهمتر از ان مردم هنوز تصویر مشخص و درستی از برنامه ها و سیاست های اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری ندارند. مناظره های سه گانه هم نه تنها به شفافیت و صراحت برنامه های اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری کمک نکرد بلکه ابهامات جدی و نگران کننده ای را نیز در حوزه عمومی و کارشناسی ایجاد کرد.
نگران کننده از آن جهت که نه تنها از از ظرفیت و فرصت سیاسی انتخابات برای مهار التهابات و چالش های اقتصادی روزافزون بهره ای برده نشد بلکه انتخابات و تغییر دولت به چالش دیگری بر سر راه اقتصاد لرزان ایران تبدیل گردید به این معنا که ظاهرا قرار است دولت آینده، ماشین اقتصاد را همچنان بدون چراغ و برنامه مشخص در مسیر تاریک و سنگلاخی حرکت دهد.
به طور قطع یکی از دلایل مهم عدم تظاهر مشارکت بالا در انتخابات ریاست جمهوری در سطح عمومی، عدم رضایت و به دنبال آن عدم اعتماد به نامزدهای ریاست جمهوری نسبت به داشتن برنامه مشخص و واقعی برای بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی باشد چه اینکه برخی شعارهای پرطمطراق و جذاب (البته از نظر نامزدهای ارائه دهنده)، نتوانست در فضای عمومی جامعه و حتی دهک های پایین که به شدت از لحاظ اقتصادی در رنج و مضیغه هستند، جریان ساز شده و آنها را به حرکت درآورد.
یکی از آثار مهم این شرایط، عدم اقبال به شعارها و طرح های پوپولیستی نظیر یارانه 450 هزار تومانی، پرداخت حقوق به زنان خانه دار، ایجاد مسکن و شغل برای جوانان ازدواج کرده و... می باشد. گویی اکثریت مردم علی رغم مواجهه با شرایط سخت اقتصادی، نسبت به عدم تحقق این شعارها اطمینان دارند.
اما مساله اساسی این است که چرا در برنامه ها و فعالیت های تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری، با وجود اهمیت و اولویت مساله اقتصاد و معیشت، طرح ها و برنامه های قابل توجه و جریان ساز برای عبور از شرایط رکودی کنونی نمایان نشد؟ در پاسخ به این سوال چند دلیل را می توان مورد توجه قرار داد: اولین دلیل اینکه تقریبا اکثر نامزدها، بدون برنامه قبلی و به صورت فوری وارد گود انتخابات شدند و طبیعتا فرصت و زمانی برای تدوین برنامه اقتصادی مشخص و کارشناسی نداشتند. دومین دلیل، نداشتن تخصص و توان علمی و مهارتی برای فهم مسائل و مشکلات اقتصادی و همچنین طراحی برنامه از سوی نامزدها می باشد. این دو دلیل هر کدام به گونه ای قابل مناقشه است.
اولا در بین نامزدهای 7 گانه، دو نامزد مدتی طولانی برای حضور در انتخابات فعالیت داشتند اما یک نامزد که مدعی داشتن دولتی در سایه در 8 سال گذشته است، هیچ برنامه مشخصی را آماده نداشت. نامزد دوم هم که خود را اقتصاددان می داند، برنامه های اقتصادی خود را در قالب طرح های پوپولیستی که عدم امکان اجرایی شدن آن توسط مردم عادی قابل درک است را ارائه نموده است. بنابراین صرف نداشتن زمان برای تدوین برنامه، قابل قبول نیستند.
دوم اینکه دو نامزد انتخابات، در تبلیغات در کسوت اقتصاددان ظاهر شده اما فاقد هر گونه برنامه علمی و کارشناسی برای خروج از رکود و بحران اقتصادی اخیر هستند.
دلیل سوم که دلیل واقعی و اصلی به شمار می آید و به نظر می رسد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هم به آن باور دارند، این است که اصولا بحران و رکود اقتصادی کنونی ایران، در گام نخست، راهکار و برنامه صرفا اقتصادی ندارد.
بر این اساس، بهترین و کارشناسی ترین طرح های اقتصادی، با توجه به شرایط سیاسی و سیاست خارجی کشور، امکان اجرایی شدن و اثرگذاری برای عبور از شرایط کنونی را ندارد.
بنابراین با نگاهی خوشبینانه به نظر می رسد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با علم به این واقعیت، به خود زحمت تدوین و ارائه برنامه اقتصادی ندادند چرا که هر گونه برنامه اقتصادی بدون فراهم بودن زمینه ها و بسترهای سیاسی و اجتماعی آن، امکان عملیاتی شدن ندارد. حکایت امروز اقتصاد ایران به مانند فردی است که از بیماریهای بسیاری در رنج است و با وجود اینکه نوع بیماری و راه های درمانی آن مشخص است اما این بیمار به دلایل مختلف امکان حضور در بیمارستان و آغاز روند درمان تحت نظر پزشکان را ندارد. گام و برنامه ابتدایی و مهم درمان اقتصاد ایران، سیاسی است.
اصلاح سیاست های کشور در حوزه خارجی و بعضا داخلی، شرط لازم برای برون رفت از شرایط سخت اقتصادی است. مساله مهمی که البته جای آن در مباحث و برنامه های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خالی است و برخی نامزدها با وجود آگاهی نسبت به این مساله، به دلیل نداشتن اختیار کافی برای تامین و اجرای آن، از ورود به موضوع خودداری کرده و برخی نامزدها نیز از اساس به این مساله اعتقادی نداشته و همچنان در باورهای غیرواقعی و نادرست خود غوطه ور می باشند.
بنابراین با توجه به آنچه در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گذشت، چشم انداز روشن و مشخصی برای اقتصاد ایران و معیشت مردم با تغییر دولت دیده نمی شود و به نظر می رسد باید انتظار داشت که درهای سیاسی و اقتصادی ایران همچنان بر همان پاشنه بچرخد.
لینک کوتاه: asriran.com/003JLb