دوشنبه 5 آذر 1403

دستیاری که بخشی از مشکل بود حالا ژست انتقادی گرفته است

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
دستیاری که بخشی از مشکل بود حالا ژست انتقادی گرفته است

مشاور و دستیار روحانی از نامزدها خواست بجای دادن امید واهی که باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب می‌داند نمی‌تواند معجزه کند، اما در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بن‌بست هم نداریم.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

مسعود نیلی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظره اقتصادی نامزدهای انتخابات، خواب از سرم پریده بود و کابوس‌های مختلف رهایم نمی‌کرد... شاید درباره این مطلب که شرایط امروز کشور ما به لحاظ تاریخی و از نظر نقشی که در تعیین سرنوشت آن در آینده ایفا می‌کند وضعیتی کاملاً خاص محسوب می‌شود، تردیدی وجود نداشته باشد. آنچه بر ما گذشته و ما را به این‌جا رسانده، حاصل آن بوده است که اقتصاد با همه امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیت‌های تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دهه‌ها، قربانی مظلوم سیاست بوده است... واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال1396 به این طرف، وارد مرحله‌ای جدید از زندگی خود شده است که دیگر نمی‌توان به شیوه گذشته با آن رفتار کرد. این تغییر بزرگ توسط سیاستمداران ما در جناح‌های مختلف، متأسفانه هنوز فهمیده نشده است و لذا آنها «همگی» هنوز در دوران «شیرین زبانی» زندگی می‌کنند.

یکی از شما 6 نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب می‌داند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همان‌طور که معجزه نداریم، بن‌بست هم نداریم. بگوید که می‌داند در چارچوب «راهبردهای موجود»، بودجه دولت به خاطر کسری‌های زیادی که دارد، ظرفیت کشف نشده‌ای برای افزایش حقوق معلمان وپرستاران و غیره را ندارد... اطمینان دهد که ابرچالش‌های اقتصادی راه حل دارند؛ اما باید از معبر سخت سیاست عبور کنند و او می‌داند عبور از این گذرگاه با دشواری‌های بسیار و ریسک‌های عدم موفقیت مواجه است. به جای آنکه به مردم تصویر زیبای نقاشی‌شده اما رؤیایی از آینده را نشان دهد، عکس واقعی خودمان را ارائه کند. باور من این است که مردم به یک رئیس‌جمهور «معمولی» برای شرایط «غیرمعمولی» خود قانع هستند. پس تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی؛ چون واقعاً چنین نیستی. در سیاست برخلاف اقتصاد، هم بن‌بست داریم هم معجزه. نمی‌گویم که تو با انتخاب این رویکرد می‌توانی معجزه کنی، اما از این روزهای باقی‌مانده استفاده کن تا کمی از تنگنای بن‌بست بکاهی».

این جملات قابل تأمل در حالی نگاشته شده که امثال آقای نیلی یک دهه قبل در آغاز دوران روحانی، با هیاهوی تبلیغاتی و ساده‌نمایی راه‌حل‌ها چنین القا می‌کردند که به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی و واگذاری منابع قدرت و پیشرفت می‌توان همه تحریم‌ها را

لغو کرد و 150 میلیارد دلار اموال بلوکه شده به علاوه 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی را به ایران آورد و بدون زحمت حمایت از تولید و اصلاح ساختار بودجه و ساماندهی و هدفمندسازی نظام پرداخت یارانه‌ها و تسهیلات، و... می‌توان اقتصاد را گلستان کرد. متاسفانه جملاتی را که آقای نیلی امروز به نامزدها می‌گویند باید به آقای روحانی می‌گفت اما نگفتند هیچ، که بر عکس مشغول در باغ سبز نشان دادن به مردم بودند!

آقای نیلی اول آبان 95 به شماره 197 نشریه تجارت فردا گفته بود «دیگر در اقتصاد رکود نداریم و در حال حاضر مشکل ما فقط رشد اندک اقتصادی است». البته ادعای عبور از رکود، تنها به نیلی و سال 95 مربوط نمی‌شد. دولتمردان آن دوره هر سال چند بار می‌گفتند از دوره رکود عبور کردیم و وارد دوره رشد اقتصادی شدیم. و سال بعد، از نو خبر می‌دادند که از دوره رکود عبور کردیم تا این که معدل رشد اقتصادی هشت ساله در آن دوره،

شش دهم درصد (تقریباً صفر!) شد.

همین آقای نیلی که سال 95 ادعا می‌کرد دیگر رکود اقتصادی نداریم، تیرماه 1396 در مراسم پنجاهمین سال تاسیس ایدرو گفت: «دولت قبل ما را در رکودی فرو برده که برای خروج از آن، 7 تا 10 سال زمان نیاز هست که تازه حدود 3 سال از آن گذشته است». یعنی تا پایان دولت دوازدهم از مقوله خروج از رکود خبری نخواهد شد!

به نظر می‌رسد انصاف این بود که آقای نیلی اگر مشورت به درد بخوری داشت - و در تصمیم‌سازی‌های فاجعه بار دولت برجام و دیگر هیچ نقش‌آفرین نبود - باید آن را به وقتش و در همان انتخابات 1392 و 1396 و یا در طول دوره سوء مدیریت روحانی عنوان می‌کرد تا هم‌تیمی‌هایش اقتصاد را به قهقرا نبرند و فردی مانند آقای فرشاد مؤمنی (از کارشناسان اقتصادی حامی روحانی اما منتقد بعدی وی) مجبور نشود آذر ماه 1395 به روزنامه آرمان بگوید:

«رشد اقتصادی سال95 یک رشد به غایت بی‌کیفیتی بوده و این همان مسئله‌ای بود که حتی دستگاه‌های ذی‌ربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کرده‌اند. رشد بی‌کیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خام فروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است. در حالی که مسئله‌ای که برای کشور نجات‌بخش است افزایش فرصت‌های شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی است. رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابت‌های جناحی و سیاسی می‌آید و گره‌ای از مشکلات باز نخواهد کرد... دانشگاه‌ها و مرکز پژوهش‌هایی که مسئولیت‌های راهبردی دارند، باید خطابه آقای نیلی را که در اتاق تهران خواند، جدی بگیرند. خطابه اخیر ایشان بیانگر این مسئله است که در مرکز قوه مجریه اندیشه‌ها و بینش‌هایی حکمرانی دارد که به هیچ وجه برای حل مشکلات راهگشا نیست... در خطابه جدید آقای نیلی مشاهده می‌شود که در تعیین نرخ ارز باید محور و مبنا، منافع صادرکنندگان باشد و این یک خطای راهبردی بزرگ و تجربه شده است. قبل از اینکه به مسائل تولید کنندگان رسیدگی شود، دولت به دنبال حل مسئله صادرات است و این یک فاجعه است... در این شرایط بسیار پیچیده که تولیدکنندگان در شرایط بحرانی روزگار می‌گذرانند، همچنان مشاوران اقتصادی دولت می‌گویند که نباید به تولیدکنندگان اعتنایی کرد. مشکل، گزارش‌های غلط مشاوران اقتصادی به روحانی است... افزایش نرخ ارز، فاجعه ضعف بنیه تولیدی را تشدید خواهد کرد و سیستم را در خلق فرصت‌های شغلی مولد ناتوان می‌کند. بخش بزرگی از مایحتاج مردم از طریق منابع ارزی تأمین می‌شود و این وضعیت به مفهوم فشارهای بیشتر به مردم است... رئیس‌جمهور حداقل باید در سال پایانی مسئولیت خود متوجه شوند که یکی از ریشه‌های عدم توفیق در حوزه اقتصاد به خاطر این مسئله است که در حیطه مشاوران اقتصادی خواسته شده که بر روی یک پا حرکت شود و اتفاقاً پایی هم که انتخاب کردند یک پای شکسته بود که عدم صلاحیت و کفایت خود را طی چند سال گذشته به اندازه کافی نشان داده است».

گفتنی است که نیلی از سال 1367 تا 1370 و همچنین در فاصله سال‌های 1376 تا 1379، (دولت‌های هاشمی و خاتمی)، معاونت امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه را برعهده داشت. فرشاد مؤمنی 21 خرداد 94 در مصاحبه با روزنامه شرق درباره عملکرد امثال وی گفته بود: «لیبرال‌های وطنی، مغرورهای ناتوان هستند... اینها در مقام حرف و تبلیغات ادعا می‌کنند که علمی نگاه می‌کنند و برای هر مسئله راه‌حل مشخص دارند اما مسعود نیلی به صراحت گفته که [در دوره سازندگی] در دام روزمرگی و واکنش‌های محض افتاده بودیم. ما با پارادوکس غرور و ناتوانی روبه‌رو هستیم... اینها با فرض اطلاعات کامل، تحلیل‌های اقتصادی را شروع می‌کنند، بعد به طور طبیعی هرکس را که جور دیگری فکر می‌کند، نادان و مغرض فرض می‌کنند. اگر دقت کرده باشید نئوکلاسیک‌های وطنی همین هتاکی را دارند.... می‌دانید چه قدر غم‌انگیز است. دوباره دارند مشروعیت دولت را نزد مردم با سخنان غیرمسئولانه معامله می‌کنند... یک چیز بسیار خطرناک که امیدوارم گوش برای شنیدن آن در دولت روحانی وجود داشته باشد این است که اینها جای اینکه شکست‌ها و فسادها و ناروایی‌ها را ببینند و عبرت بگیرند می‌گویند ما شاهکار کردیم و باوجود افزایش قیمت‌ها، آثار تورمی متناسب آن مشاهده نشد و هنوز جا برای فشار جدید به مردم وجود دارد... من برای مناظره با سخنگوی دولت و مسعود نیلی اعلام آمادگی می‌کنم... خیلی حیاتی است که یک گفت‌وگوی ملی صورت بگیرد تا دولت از این اشتباهات فاحش نجات پیدا کند... واقعاً آدم متأثر می‌شود که منتقدان را با هتاکی، بی‌سواد بخوانند».