دست مریزاد ترامپ به مهره غربی
رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، که در ماههای ابتدایی بحران با تکیه بر حمایت قاطع غرب، بهویژه ایالات متحده، توانست جنگ را ادامه دهد، در برآورد ماهیت سیاست خارجی آمریکا دچار نوعی سادهلوحی استراتژیک شده بود.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- وضعیت اوکراین پس از تعلیق ناگهانی و غیرمنتظره ارسال موشکهای راهبردی تاماهاوک توسط دولت فعلی آمریکا، تبدیل به یک بحران دیپلماتیک و روانی شده است. این اقدام که مستقیماً بر امیدهای کییف برای دفاع مؤثر در برابر حملات سنگین تأثیر گذاشته، نه تنها زلنسکی، بلکه متحدان اروپایی اوکراین را نیز به شدت سردرگم و خشمگین ساخته است. این واقعه، بلافاصله به نمادی جدید از بازی پیچیده و اعصابخردکن سیاسی دونالد ترامپ، که سایهاش همچنان بر سیاستهای جهانی سنگینی میکند، تبدیل شده است. این تعلیق، تنها یک تصمیم نظامی نیست، بلکه یک پیام سیاسی است که به وضوح نشان میدهد آمریکا منافع کوتاهمدت خود را بر تعهدات بلندمدت ترجیح میدهد، حتی اگر قربانی این روند متحدان و مهره های واشنگتن در حوزه روابط بین الملل باشند.
تعلیق ارسال موشکهای دوربرد تاماهاوک (TLAMs) که به عنوان یک "تغییردهنده بازی" در معادلات نظامی اوکراین تلقی میشد، لحظهای کلیدی در درک استراتژی سایه ترامپ است. این موشکها، با برد تقریبی 1600 کیلومتر، میتوانستند تهدیدی جدی برای اهداف حیاتی در عمق خاک روسیه محسوب شوند و توازن قوا را به نفع کییف تغییر دهند. اما توقف ناگهانی این ارسالها، سوالات بنیادینی را در مورد اهداف واقعی سیاستمداران آمریکایی مطرح کرد. گزارشهای متعددی حاکی از آن است که مذاکرات محرمانه و پنهانی بین دونالد ترامپ یا مشاوران نزدیک او با نمایندگان ولادیمیر پوتین در جریان بوده است.
این مذاکرات، که اغلب خارج از کانالهای دیپلماتیک رسمی صورت میگیرد، هدفش دستیابی به نوعی "توافق بر سر تقسیم نفوذ" یا حداقل، یک آتشبس موقت است که به نفع ترامپ در انتخابات آتی تمام شود. در این سناریو، تعلیق کمکها به زلنسکی نه یک "اشتباه" بلکه یک "ابزار مذاکره" بوده است. وقتی وعده ارسال تاماهاوکها به تعلیق درآمد، مشخص شد که این وعده هرگز با نیت اجرا شدن داده نشده بود. این یک "فریب استراتژیک" بود تا زلنسکی را در مرحلهای حساس امیدوار نگه دارد و در عین حال، پوتین را برای مذاکره دعوت کند.
رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، که در ماههای ابتدایی بحران با تکیه بر حمایت قاطع غرب، بهویژه ایالات متحده، توانست جنگ را ادامه دهد، در برآورد ماهیت سیاست خارجی آمریکا دچار نوعی سادهلوحی استراتژیک شده بود. او بر وعدههای شفاهی و تضمینهای نانوشته آمریکا حساب باز کرد، در حالی که در سایه این وعدهها، لابیهای پشت پرده و محاسبات انتخاباتی ترامپ در حال شکلدهی مجدد به صحنه نبرد بودند. خنجر ترامپ نه تنها به قلب اوکراین، بلکه به ساختار اعتماد در ناتو و اتحادیه اروپا نیز اصابت کرد. اروپاییها اکنون با این پارادوکس مواجهند: آیا باید بر تعهدات واشنگتن در قبال امنیت اروپا حساب باز کنند، یا باید برای سناریوی خروج آمریکا از تعهدات جهانی آماده شوند؟
این عدم قطعیت، موجب افزایش هزینههای استراتژیک اروپا شده است تا جایی که کشورهای اروپایی مجبور به بازبینی فوری برنامههای دفاعی خود شدهاند.
تجربه ولودیمیر زلنسکی و دولت اوکراین در پرونده کمکهای نظامی آمریکا، به ویژه در سایه نفوذ ترامپ، باید به سندی قطعی در آرشیو روابط بینالملل تبدیل شود. این سند گواهی است بر این واقعیت بیرحمانه: سیاست خارجی آمریکا، بهویژه زمانی که توسط رهبری با رویکرد "معاملهگرایانه محض" هدایت میشود، هیچ تضمین واقعی برای شرکای خود قائل نیست. هر کشوری در عرصه بینالمللی که خود را قربانی حفظ منافع استراتژیک آمریکا میداند و تمام بقای خود را بر دیوار اعتماد به وعدههای واشنگتن بنا میکند، چیزی جز تباهی و شکست در اهداف استراتژیک در انتظارش نخواهد بود.