دعواهای حقوقی در سینما / از یقهگیری کوراساوا و سیرجیو لئونه تا شکایتهای متعدد از «آواتار»
ایسنا نوشت: از جمله مهمترین دعواهای حقوقی تاریخ سینمای جهان بر سر مالک طرح و ایده میتوان به جدال میان اکیرا کوراساوا و سیرجیو لئونه، دو کارگردان نامدار بر سر «به خاطر یک مشت دلار» (1964) و همچنین شکایتهای متعددی که از «آواتار» (2009) شد اشاره کرد.
دعواهای حقوقی درباره استفاده غیرقانونی از ایدههای دیگران در ساخت فیلمهایی سینمایی چندان نادر نیست، ادعاهایی که گاهی ثابت شده و در برخی موارد نیز کاملا رد شده است.
یکی از مهمترین دعواهای حقوقی سینما میان اکیرا کوراساوا و سیرجیو لئونه، دو کارگردان نامدار سینمای جهان درگرفت. فیلم سینمایی «به خاطر یک مشت دلار» (1964) ساخته سرجیو لئونه و اولین قسمت از سه گانه «دلار» در باره یک فرد تنها و منزوی با مهارتهای اصلی مبارزه است که خود را بین دو خانواده متخاصم در یک شهر کوچک و غبارآلود مییابد. فیلم «یوجیمبو» (1961) هم درباره یک سامورایی ساکت اما مرگبار است که با دو قبیله متخاصم روبهرو میشود. بله، ما متوجه شباهتها نیز شدیم. کارگردان افسانهای ژاپن آکیرا کوروساوا پس از دیدن فیلم «به خاطر یک مشت دلار» گفت فیلم خوبی است اما این فیلم من است!. او سرجیو لئونه کارگردان فیلم «یک مشت دلار» را به سرقت ایده متهم کرد. پس از طرح دعوی، دو طرف در نهایت با دادن 100 هزار دلار به کوروساوا و 15 درصد از حق امتیاز جهانی به توافق رسیدند.
بیشتر بخوانید:
یک روایت حقوقی درباره پرونده «قهرمان» فرهادی
کیهان: پرونده اصغر فرهادی به دادگاه ارسال شده و این یعنی اینکه قرار مجرمیت صادر شده است
توضیحاتی درباره قرار نهایی جلب به دادرسی علیه اصغر فرهادی
«ترمیناتور» و شکایت هارلن الیسون (1984)
هارلن الیسون یکی از پرکارترین نویسندگان است که نگارش داستانهای کوتاه، رمان، فیلمنامه برای فیلمها و برنامههای تلویزیونی را در کارنامه دارد و در عین حال یکی از افرادی است که پروندههای حقوقی فراوانی را علیه دیگران مطرح کرده و مدعی شده که فیلمها یا برنامههای تلویزیونی ایدههای او را در چند مورد دزدیدهاند. برای مثال، او اپیزودی از «محدودیتهای بیرونی» درباره رباتی از آینده نوشته بود که ظاهری انسانی دارد و باید در زمان سفر کند. این مبنایی برای شکایت او علیه کمپانی Orion Pictures برای ساخت فیلم «نابودگر» (ترمیناتور) بود که در نهایت استودیو ناگزیر شد نام او در نسخههای بعدی فیلم بیاورد.
«شیرشاه» و شکایت اسامو تزوکا (1994)
یک توله شیر جوان باید به خانه برگردد تا انتقام پدرش را بگیرد و پادشاه جنگل شود. فکر میکنید در مورد «شیرشاه» صحبت میکنیم؟ نه، این داستان سریال انیمیشن ژاپنی «کیمبا و شیر سفید» است. رمان گرافیکی (مانگا) اصلی توسط انیماتور افسانهای اسامو تزوکا ساخته شد. تزوکا در دهه 1960 با والت دیزنی دوست بود و حتی خاطرات او نشان میدهد که دیزنی از تزوکا خواسته بوده تا در یک پروژه علمی تخیلی کمک کند. در حالی که ظاهراً هیچ چیزی در این باره مطرح شده، کاملا مشخص است که کیمبا الهام بخش سیمبا در انیمیشن «شیرشاه» بوده است.
«رانندگی برای خانم دیزی» و شکایت هنری دنکر (1989)
هنری دنکر نویسنده نمایشنامههای متعددی که در تئاتر برادوی روی صحنه رفته، ادعا کرد که رمان و نمایشنامهاش «هورویتز و خانم واشنگتن» درباره یک پیرمرد یهودی و فیزیوتراپ سیاهپوست توسط سازندگان فیلم «رانندگی برای خانم دیزی» کپی شده است. آلفرد اوهری، نویسنده فیلمنامه این فیلم برنده اسکار، استدلال کرد که کار او نمیتوانست سرقت ادبی باشد، زیرا براساس تجربیات خانواده خودش است. دادگاه نیز با او موافق بود در نهایت حکم داد که تنها شباهتها یک فرد مسن یهودی و یک کارمند آفریقایی - آمریکایی است و در نهایت این شکایت رد شد.
«زوتوپیا» و شکایت گری ال. گلدمن (2016)
گری ال. گلدمن فیلمنامهنویس مشهور هالیوودی است که به خاطر آثاری مانند «یادآوری کامل» و «دردسرهای بزرگ در چین کوچک» شناخته میشود. او ظاهراً داستانی را برای دیزنی مطرح کرده بود که شباهت زیادی به چیزی داشت که بعدها به انیمیشن «زوتوپیا» تبدیل شد. حتی کلمه «زوتوپیا» نیز در طرح او وجود داشته است. بهعلاوه، طرحهای گلدمن شامل تصاویری بود که برخی از ویژگیهای فیلم را به اشتراک میگذاشت. شکایت او همچنین ادعا می کرد که دیزنی سابقه طولانی در کپی کردن کارهای دیگران دارد. «زوتوپیا» بیش از 1 میلیارد دلار درآمد داشت اما دیزنی ادعا کرد که این شکایت مملو از اتهامات نادرست است و شکایت در ژوئن 2017 به دلیل کمبود شواهد مختومه اعلام شد.
«منجمد» و شکایت کلی ویلسون (2013)
در حالی که انیمشن «یخزده» بیشتر طرح، مضمون و نکات شخصیتی خود را از داستانی به نام «ملکه برفی» میگیرد، به نظر میرسد که شباهت زیادی هم به انیمیشن کوتاه ساخته کلی ویلسون با نام «آدم برفی» دارد. در واقع، به نظر میرسید که حتی تریلر «یخزده» شباهتهای زیادی با فیلم ویلسون دارد. هر دو روی یک آدم برفی متمرکز میشوند که بینی خود را از دست میدهد. دیزنی در دو نوبت تلاش کرد تا شکایتی که علیه آنها مطرح شده بود را از بین ببرد، اما ویلسون کوتاه نیامد و در نهایت دیزنی تصمیم گرفت این مساله را خارج از دادگاه حل و فصل کند.
«گرفتار» و شکایت جان کارپنتر (2012)
«گرفتار» فیلم علمی تخیلی در مورد یک مامور سیا به نام اِسنو است که دختر رئیسجمهور را نجات میدهد و از یک زندان عجیب میگریزد. لوک بسون فیلمساز فرانسوی که به خاطر کارگردانی «لئون: حرفهای» و «عنصر پنجم» شهرت دارد، فیلمنامه این فیلم را نوشته که بسیار شبیه به فیلم «فرار از نیویورک» ساخته جان کارپنتر است که درباره مردی به نام اسنیک است که باید تحت شرایط مشابه از زندانی آیندهنگر فرار کند. کارپنتر در نهایت در این پرونده برنده شد و لوک بسون با درخواست تجدیدنظر تنها زیان مالی بیشتری متحمل شد. با این شرایط دیگر نباید منتظر ساخت دنبالهای بر فیلم «گرفتار» باشیم.
«آواتار» و چند شکایت (2009)
بسیاری استدلال کردهاند که فیلم «آواتار» پرفروشترین فیلم «جیمز کامرون» و تاریخ سینما کپی شده از روی فیلم «رقصنده با گرگها» است، که داستان آن تنها به جای مرز آمریکا در فضا میگذرد. همچنین میتوان ادعا کرد که «آواتار» در طرح و عناصری برگرفته از فیلم «پوکاهونتاس» محصول 1995 است. چندین دعوای حقوقی دیگر نیز درباره اصالت «آواتار» مطرح شد. ویلیام راجر دین هنرمند آمریکایی ادعا کرد که هنر او در طراحی شخصیت «آواتار» به سرقت رفته است. برایانت مور نویسنده علمی تخیلی هم مدعی شد که این فیلم کپی رایت آثار او را نقض کرده است، اما درنهایت جیمز کامرون در هر دو پرونده پیروز شد. این پرسش همچنان بیپاسخ باقی مانده که این شکایتها به معنی سرقت ایده و طرح در فیلم «آواتار» است و یا این که «آواتار» تنها به برخی از موتیفهای جهانی پرداخته است.
259259
کد خبر 1619370