دهقانان امسال فداکارند / قناعت در زراعت
اهواز - خشکسالی در رودخانه کرخه بیش از هر زمانی مشهود است که ممنوعیت هر نوع کشت، زیان دهقان ها و ایجاد مشکلات زیست محیطی از جمله تبعات منفی این خشکسالی به شمار میرود.
اهواز - خشکسالی در رودخانه کرخه بیش از هر زمانی مشهود است که ممنوعیت هر نوع کشت، زیان دهقان ها و ایجاد مشکلات زیست محیطی از جمله تبعات منفی این خشکسالی به شمار میرود.
خبرگزاری مهر؛ گروه استانها - امل درویش: خوزستان با تولید سالانه 17.5 میلیون تن انواع محصولات زراعی و باغی رتبه نخست تولیدات کشاورزی را در کشور دارد؛ این در حالی است که در سال جاری و نظر به وضعیت ذخایر سدها و به گفته معاون سازمان آب و برق خوزستان، کشت تابستانه امسال برای محصولات پرمصرف بهویژه شلتوک در استان در همه حوضههای آبی به ویژه در حوضه کرخه ممنوع است.
از اندیمشک به سمت پاییندست رود کرخه که سفر کنیم، زمینهای کشاورزی شهرستان حمیدیه، دشت آزادگان و هویزه را میبینیم که بین سبز شدن و زرد ماندن بلاتکلیف هستند؛ زمینهای حوضه کرخه کچلی گرفتهاند چون بیشتر کشاورزان بین کاشتن و نکاشتن دو دل ماندهاند.
تالاب هورالعظیم انتهای رود نشسته و چشمش به دیدن آب خشک مانده است، اگر آب نرسد بی شک همه موجودات زندهاش مجبور میشوند که مهاجرت کنند یا میمیرند؛ همچنین مساحتی بالغ بر 120 هزار هکتار از این تالاب به منبع گرد و غبار تبدیل میشود چون خوزستان در سالهای قبل با مدیریت منابع آبی حوضه کرخه دچار تعارف شده و سایه خشکسالی را بر سر خود دیده است.
آب رود دز از خرداد ماه امسال دیگر به بامدژ نرسید و در شوشتر از روستاهای چویس، ابوطیور، بیت فنیان، 12 هزار هکتار کشت و صنعت نیشکر دهخدا و دیگر روستاهای پاییندست عبور نکرده است. در حد فاصل بین 17 تا 22 خردادماه سال جاری کاهش شدید در خروجی سد تنظیمی دزفول سبب شده تا برای اولین بار در طول تاریخ، کف رود دز در پاییندست حوضه دز آفتاب را به خود ببیند.
در میان ساقههای پوک و زرد شده نیشکر، ساقههای سبز، صورتی و بنفشِ رنگ همچنان در مقابل بیآبی مقاومت میکنند اما کرمهای ساقهخوار با بدنهای بند بندیِ زرد رنگ از تنش آبی در ماههای گرم سال بینصیب نماندهاند و در نبود یک دوره آبیاری به باغات حمله میکنند، تنههای درختان و ساقههای شیرین نیشکر را میخورند و از آن ساقههای چندین ساله تنها یک تنه پوک که با هر بادی میشکند و برگهای غلافی شکل زرد و خشکیده بر جای میگذارند.
با عبور از مسیر دز سرتاسر زمینهای کشاورزی را که برای کشت شلتوک کَرتبندی شده است، میبینیم که در برخی زمینها شلتوکها جوانه زدهاند و بیشتر جوانههای سبز پنج سانتی شلتوک در انتظار یک غرق آب دیگر از حال رفتهاند و خاکشان حال خوبی ندارد. همچنین روی زمینهای خشک هم جوانههای سبز شلتوک عصا قورت داده ایستادهاند اما علفهای هرز بیشتری بین آنان در آمده که از معایب خشک کاری شلتوک است؛ بنابراین در سال جاری صنعت کشاورزی خوزستان در حوضه کارون و دز به ویژه در حوضه کرخه با بحران شدیدی روبهرو است.
امسال هر نوع کشت تابستانه در حوضه کرخه اشکال دارد
یک مدیر در مجموعه صنعت آب، شرح وضعیت کنونی کرخه را اینگونه بیان میکند «زمان، بسیار مهم است و برگشت برای برآورده شدن آنچه انتظارش را میکشیدیم، امکانپذیر نیست».
«شاهین کوه بزن» تأکید میکند: «همانطور که استانداری بر اساس اطلاعات هواشناسی و ذخیره سدهای استان جمعبندی و (دستورات را) ابلاغ کرده است، امسال در حوضه کرخه هیچ نوع کشت تابستانهای امکانپذیر نیست».
«حجم آب مخزن کرخه در پایینترین حد تاریخی خود قرار دارد و نگرانیهای جدی برای تأمین آب شرب از طریق طرح غدیر وجود دارد چون با در نظر گرفتن احتمال تأخیر در بارندگی و لزوم تأمین آب شرب از کرخه، آبی برای هیچ نوع کشتی وجود ندارد».
او اینها را بیان میکند و در ادامه میگوید: «از دو سال پیش در این حوضه با تشدید خشکسالی روبهرو هستیم و امسال هم به دنبال زمستان و بهار کم بارشی که پشت سر گذاشتیم به موقعیت تاریخی بحران کنونی مخزن سد کرخه برخوردیم».
کوه بزن ادامه میدهد: «بخشی از بحران کرخه معلول رهاسازی غلط از ذخیره استراتژیک مخزنی کرخه در سالهای گذشته در اثر ملاحظات غیر تخصصی است».
او که متخصص صنعت آب است، تصریح میکند: «بخشی از این بحران معلول اشتباه صورت گرفته در سه سال گذشته است، وقتی که دولت و به تبع آن سازمان آب و برق به دنبال جبران خسارتهای وارد شده کشاورزان از سیل 98 یک تدبیر تسکینی اندیشید و گران شدن قیمت برنج را مغتنم شمرد تا در مقابل، کشاورزان از درآمدهای حاصل از کشت برنج منتفع شوند تا آسیب اقتصادی ناشی از سیل کمتر شود، پس به آنها اجازه کشت برنج با حجم چند برابر بیش از گذشته داد».
کوه بزن اظهار میکند: «در سالهای 99 و 1400 گفته میشود که سازمان آب و برق با وجود تذکر اولیه به مسئولان امر و علم به اینکه امکان رها سازی آب برای کشت برنج و محصولات پرمصرف وجود ندارد به دنبال تصمیم مقامات استانی که بر احتمال بارش باران و کمک از سد سیمره تکیه کرده بودند، با قبول مسئولیت و اعلام مراتب همدلی و همراهی با کشاورزان اقدام به رها سازی ذخیره مهم مخزن خود کرد که ای کاش چنین نمیکرد».
او اضافه میکند: «آن سال گذشت اما از نظر فنی این رهاسازیها و همراهی با کشتهای پرمصرف همانطور که تمام متخصصان میدانستند، تصمیم غلطی بود که گویا بر اساس شرایط خاص این تصمیم گرفته شد».
کوه بزن معتقد است: «در سالهای 98 و 99 برای آرام کردن حواشی به وجود آمده از تبعات سیل برای مردم زیاندیده، یک اشتباه بزرگ استراتژیک در مدیریت منابع آب خوزستان رخ داد و مسئولان استانی و سازمان آب و برق با هدف ایجاد فرصت درآمد برای مردم و شاید نگرانی از وقوع سیلی مجدد در سال 99 عملاً کشت شلتوک را تبلیغ و حمایت کردند. باز هم تبعیت سازمان آب و برق از تصمیم رها سازی آب از نظر فنی و دوراندیشی منابع آبی، تبعیت نادرستی بود».
او میگوید: «در تابستان 1400 که در آن اجتماعها و اعتراضها شد، ابتدا سازمان آب و برق بهدرستی اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم آب رها کنیم و هشدار داد که زمستان کم بارش و تابستان سال بعد ممکن است در تأمین آب شرب نیز دچار چالش شویم اما گفته میشود با اصرار مسئولان استانی و بنا بر ملاحظات خاص در استان مجدداً از مواضع فنی خود عقب نشست و اعلام کرد به امید باران زودرس و با هدف کمک به معیشت مردم رهاسازی را انجام میدهیم؛ بنابراین آب پرحجمی را رها کرد و مجدداً کشت شلتوک با حجم محدودتر از سال قبل اما بسیار بالاتر از ظرفیت منابع آبی در استان انجام شد یعنی از آخرین ظرفیتهای ممکن آب سد کرخه به امید بارش زودرس باران در پاییز هم استفاده شد».
کوه بزن بیان میکند: مجموع رهاسازیهای آب به طور غیر تخصصی و مبتنی بر ملاحظات اجتماعی و امنیتی در خوزستان باعث شد تا با استمرار قابل پیشبینی خشکسالی، ذخیره آب بلافاصله بعد از سیلاب سال 98 مصرف شده و استان پدیده سیل سهمگین و خشکسالی را به فاصله کوتاهی تجربه کند و این سوال برای افکار تخصصی و عمومی باقی بماند که چرا با پُرترین مخزن تاریخ سد کرخه به فاصله یک سال بلافاصله وارد بحرانیترین کم آبی ممکن شدیم؟».
«واقعیت این است که در مخزن کرخه دیگر تخصیص آبی برای کشاورزی وجود ندارد» او این را میگوید و ادامه میدهد: «بخش اعظم آب فعلی در پایاب رودخانه کرخه آب حوضه دز است که از «اسپیل دز» منتقل میشود».
کوه بزن اظهار میکند: «سد سیمره که تصور نمیشود در بهترین حالت بتواند بیشتر از 200 میلیون مترمکعب آب رها کند، این حجم و کل حجم کرخه و اسپیل دز به 800 میلیون مترمکعب هم نمیرسد و این یعنی با فرض استفاده از همه پتانسیلها آب کافی برای کشتهای تابستانه وجود ندارد و در صورت مبادرت به کشت ضمن ایجاد بحران در تأمین آب شرب نیز یک کشت حداقلی و خیلی مشکلدار و پر ریسکی در استان خواهیم داشت».
رهاسازی آب از دز؛ انتفاع بالادست و ضرر پاییندست
کوه بزن که از سال 93 تا 96 مدیرعامل شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری کرخه و شاوور بوده است، در پاسخ به این سوال که «آیا راهکاری برای کشت حداقلی در خوزستان وجود دارد یا نه؟» میگوید: «بله. اولین کاری که باید هم اکنون صادقانه و متناسب با ظرفیت اندک آب انجام شود، این است که یک نقشه پهنهبندی واقعبینانه از اراضی که احتمال و ظرفیت تأمین آب آنها از منابع موجود وجود دارد، تهیه شود (به ویژه کشتهای چند ساله)».
او در ادامه تأکید میکند: «صادقانه باید بپذیریم که اگر در رودخانه یا کانالهای آبیاری، آب رهاسازی شود و آنهایی که در قسمتهای بالا دست هستند، آب را برمیدارند و از یک جایی به بعد این آب کم به نفرات آخر نمیرسد و حتی رودخانه خشک خواهد شد و این یک امر بدیهی است».
کوه بزن با اشاره به خشکسالی سال 93 تا 96 در خوزستان و بعد بهتر شدن وضعیت در سال 97 و 98 سپس ورود دوباره خشکسالی به استان عنوان میکند: «از سالهای 93 تا 96 در حوضه کرخه و شاوور، ما یک نقشه پهنهبندی زیر نظر سازمان آب و برق را تهیه کردیم که نشان میداد به چه جاهایی با تضمین آب میرسد و کجاها شاید آب برسد و به کجاها اصلاً نمیرسد؛ ما صادقانه این را به فرمانداریها و جهاد کشاورزی استان گفتیم تا به جاهایی که آب نمیرسد و یا تضمین کم دارد، دولت بیمهها را به پرداخت خسارت مکلف کند تا کشاورزان دیگر مبادرت به کشت نکنند و خودشان دچار ضرر و زیان نشوند؛ البته جاهایی را هم که آب میرسد، الزام کنند که ضمن کاشت گیاهان کم مصرف آب، بهای بالاتری را بپردازند تا این آب بها را دولت به پرداخت خسارتها اختصاص بدهد».
«این اقدام با مشارکت مردم باعث کاهش جدی در سطح زیر کشت شد و در مناطقی که ممکن بود تا قرارداد طرح محوری به موقع بسته شود و با کسانی که محروم میشدند برای معرفی به بیمه همکاری صورت گرفت».
او در ادامه سخنهایش تأکید میکند: «این صحیح نیست آن کشاورزانی که آب به آنان میرسد، کشت کنند اما آب بها نمیدهند و یا معادل دوره پر آبی بدهند و آن کشاورزانی که آب به آنان نمیرسد یا کشت نکنند یا کشت کنند اما کاشتههایشان بیآب بماند و محصول نداشته باشد؛ این شرایط وضعیتی را ایجاد میکند که در آن همه متضرر میشوند».
سازمان آب و برق کارشناسی شده سخن بگوید
«سازمان آب و برق باید با ظرفیت کارشناسی بالای خود به صورت واقعبینانه و طبق ظرفیت آبی با مردم بگوید که به چه مناطقی آب میرسد و به چه مناطقی آب نمیرسد؛ البته مناطق قابل کشت کم مصرف نیز بسیار محدود هستند»؛ کوه بزن در ادامه سخنهایش اعلام میکند که این اقدام با گفتوگوی بیشتر و تدارک بازدید از مخزن سد کرخه و توصیف وضع واقعی در حال اقدام است.
او با بیان اینکه در کرخه هم شبکه و هم اراضی حاشیه رودخانه وجود دارد، توضیح میدهد: «آنجایی که شبکه وجود دارد بی شک راندمان انتقال و توزیع آب بالاتر است یعنی اتلاف آب کمتر است که در این مناطق باید کشت بشود؛ البته درست نیست که کشاورز در شرایط کنونی پمپی را روی رودخانه کرخه یا کرخه نور بگذارد و کیلومترها آب را به زمین دور و غیرشبکهای ببرد و آنجا کشت سنتی و گاهی پرمصرف انجام دهد و همان کشت هم بیآب بماند و ضرر کند».
کوه بزن تصریح میکند: «در حال حاضر باید کشت فقط در شبکههایی که بابت آنها هزینه شده است، انجام شود و از کشت در اراضی بدون شبکه که راندمان پایینی دارند، پرهیز شود؛ البته در مقابل با پرداخت خسارت کشت نکردن، به کشاورزانی دارای پروانه کشت سنتی هستند از طریق قراردادهای بیمه که دارند، خدماترسانی شود».
این دکترای علوم مهندسی آب در ادامه به کشت و صنعتهای مدتدار مثل نخیلات و کشتهای دائمی مثل محصول استراتژیک نیشکر، باغات و همچنین احشام، اشاره میکند و میگوید: «امسال هرگز روش آبرسانی به باغات و احشام از طریق استفاده از کانالها و رودخانه درست نیست زیرا اگر این کار انجام شود، احشام از بین میروند و کشاورزی نیز آسیب میبیند یعنی به تصور اینکه آب وجود دارد، کشاورزان آب بر میدارند و وارد کشت میشوند و بعدها در حوزههای مختلف دچار مشکل خواهیم شد».
او اصرار میکند که دولت هزینهای برای آبرسانی به احشام و باغات با تانکر در نظر بگیرد و با استفاده از تانکرهای جهاد کشاورزی و کمک جهادی نهادهای نظامی و ایثارگر، آبرسانی کند و آببهایش را با بهای متناسب با شرایط بگیرد اما باغات و احشام مردم را نجات بدهد.
کوه بزن با تأکید بر اینکه هر روش دیگری جز این امکانپذیر نیست، میافزاید: «از سال 97 مجموعهای را با عنوان «راهکار مواجهه با خشکسالی در قالب اقدامات عاجل و اقدامات مدتدار» تهیه و مکتوب و تقدیم مسئولان کردیم که میتواند در کوتاه مدت و میان مدت مشکلات آبی خوزستان را حل کند تا هر سال دچار این بحرانها نباشیم ولی تاکنون اقدامی در مورد آن انجام نشده است».
او میگوید: «در با وجود تلاشهای شرکتهای بهرهبرداری و امور آب مناطق سازمان آب و برق، بعضی از مردم دیگر اشتباه نکرده و مبادرت به کشت نمیکنند؛ این در حالی است عدهای وجود دارند که اراضی و زمینهایشان در جاهای مرغوب و در ابتدای رودخانه و کانالهاست که اتفاقاً زمینهای بزرگی هم دارند و اگر رهاسازی آب شروع بشود، برای کشت تابستانه صاحبان قدرتمند محلی این اراضی حتی برای کشت شلتوک از این آب استفاده میکنند».
کوه بزن اظهار میکند: «اینکه بگویند به روش خشک کاری کشت کردیم، کم آب دادیم یا آب را دارند میچرخانند، باز هم نادرست و بد فرجام است و ممنوعیت شلتوک باید قطعی و همگانی باشد».
قانون از موضع سختگیرانه ورود و مقابله کند
این متخصص در صنعت آب به خلأهای قانونی در این زمینه اشاره میکند و میگوید: «تا زمانی که جرم برداشت آب اتفاق نیافتاده مقابله حقوقی هم ممکن نیست به این معنا که ما شاهد فراهم کردن مقدمات زمین برای کشت شلتوک یا تابستانه هستیم اما با مراجعه به قانون پاسخ این خواهد بود که هنوز چیزی کاشته نشده و هنوز آبی برنداشته که در نتیجه جرمی واقع نشده است».
او میافزاید: «کشاورزان بعد از آمادهسازی اراضی برای کشت، پمپها را روشن و زمین را غرق آب میکنند و شرکت بهرهبرداری هم نمیتواند ورود مجادلهآمیز کند در نتیجه شکایت نوشته و تسلیم دادگاه میشود؛ پس از آن یک وقت دادرسی برای یک موعد بعد صادر میشود و چون در قوانین حقوقی ما گیاه یک موجود زنده است بعد از صرف زمان دادرسی و صدور حکم دیگر گیاه سبز شده است و نمیشود کشت را تلف کرد بلکه باید به آن آب رساند و کشاورز هم این قانون را میداند. در نتیجه مبادرت به کشت شلتوک و سایر گیاهان میکند و در صورت نرسیدن آب شاکی میشود».
این مدیر آشنا به حوضه کرخه و شاوور تاکید میکند: «برای رفع این معضل راهکار این است که امسال قانون از موضع پیشگیرانه ورود کند و با مشاهده هر کسی که مقدمات کشت شلتوک و در مناطق ممنوع هر نوع کشت را آماده کرده به استناد آمادهسازی، اخطار بدهد و با او مواجهه قانونی کند و در صورت بی توجهی به هشدارها نیز انشعابش را قطع کند و ابلاغ رسمی به دادگستری بدهد مبنی بر اینکه در صورتی که محصول آب بر کاشته و آب را برداشته باشد، مکلف به پرداخت جریمه سنگین میشود».
او ادامه میدهد: «اگر این تصمیمات اتخاذ نشود یک عده حتی شلتوک خواهند کاشت و کسانی که در پاییندست چیزی نتوانستند بکارند، گرسنگی خواهند کشید و دچار یک شکاف طبقاتی خواهیم شد و همه نیز یکدیگر را متهم خواهند کرد».
کوه بزن میافزاید: «در این راستا هم آن کسی که آب برداشته اما در نهایت محصولش فنا شده، هم شرکت بهرهبرداری که چرا با بیتوجهی برخورد کرده، هم سازمان آب و برق را به تبعیض متهم میکنند و هم دادگستری را مقصر میدانند و این بی نظمی یک موج گسترده نارضایتی را به نابرابری و بیعدالتی با خود به همراه خواهد آورد؛ اگر هیچکس شلتوک نکارد تحمل گذر از این بحران برای مردم قابل پذیرشتر خواهد بود و از این رو نباید این رخ دهد که یکی برنج بکارد اما یکی نمیتواند حتی حبوبات هم بکارد».
او در ادامه پرهیز از هر نوع فعالیت آبزیپروری در واحدهای غیر مدرن و سنتی را امری بدیهی و لازمالاجرا میداند.
حوضه کارون و دز کاشت کشت کم مصرف و حوضه کرخه نکاشتن است
کوه بزن در پاسخ به این سوال «آیا امکان معرفی یک الگوی کم مصرف برای فراهم شدن امکان کشت تابستانه در شرایط فعلی خوزستان وجود دارد یا نه» اظهار میکند: «در خصوص امکان پیشنهاد کشت جایگزین به کشاورز هم اکنون نمیتوان کاری را انجام داد، اگر از سال قبل اجرای راهکارهای تخصصی که در مکتوب مورد اشاره درج شده است، شروع میشد بسیار بهتر میتوانستیم که از این بحران گذر کنیم».
او در ادامه میگوید: «با ممنوع شدن کشت برنج نیز کشاورز به سراغ کشتی میرود که در گذشته انجام میداده که بهترین الگوی کشت جایگزین و الگوی کم آب بر است».
کوه بزن میافزاید: سالیان سال است در حوضه کرخه که کنجد و حبوبات در تابستان کاشت میشد و خیلی وقت نیست که کشاورزان نوع کشت خود را به کشت برنج تغییر دادهاند».
او بیان میکند: «اگر به امید آنکه متولیان امر از طریق اسپیل دز و به کمک سد سیمره در مجموع آب حداقلی را در حوضه کرخه تأمین کنند تا در کرخه کشت بشود، کشاورزان به سمت کشت حبوبات و کنجد خواهند رفت که بازهم آب کافی برای تأمین آب کشت فراهم نیست».
کوه بزن در مورد حوضه کارون تصریح میکند: «اگر چه وضعیت ذخیرهسازی مخازن سدهای کارون نسبت به حوضههای دیگر بهتر است یعنی حوضه کارون به طور نسبی آبی دارد و امکان کشت کم مصرف در آن وجود دارد اما لازم است با پیشبینی دقیق در مورد حجم رها سازی تصمیم عاقلانه و درست گرفته شود زیرا اگر در حوضه کارون و دز به امید بارشهای زودرس کاشت محصولات پر مصرف یا کم مصرف نیز با حجم بالا انجام شود، آینده حوضه کارون در سال آینده نیز وضع فعلی کرخه خواهد شد؛ پس ممنوعیت کشت آب بر در حوضه کارون و دز و سایر حوضههای آبی استان لاجرم است ولی در حوضه کرخه به دلیل اینکه آبی وجود ندارد تنها راه نکاشتن است».
او میگوید: «به عنوان مثال محصولی نیاز به چهار دفعه آب آبیاری دارد و اگر به اندازه سه تا مرحله آبیاری ذخیره برای کشت هم وجود داشته باشد و چهارمی را نتوان انجام داد و آسمان هم همراهی نکند یعنی بذر کاشت شده و نگهداری هم شده و هزینههای سم و کود و غیره را هم انجام شده و سه مرحله آبیاری هم صورت گرفته و بعد آن آبیاری آخر برای برداشت محصول وجود نخواهد داشت و در نتیجه محصول از دست خواهد رفت و این خسارتش بسیار بیشتر از نکاشتن است».
طبق اظهارات این متخصص صنعت آب، حجم باقیمانده در مخزن سد کرخه به اندازه حجم آب کشاورزی در حوضه نیست؛ همچنین در رودخانه کرخه کمی آب وجود دارد چون اگر نباشد بی شک هزار و یک معضل زیستمحیطی ایجاد میشود.
همچنین در رودخانه کرخه باید آب باشد تا ضمن پایش زیست محیط در مسیر نیز آبی به هورالعظیم برسد اما از همین آب اندک هم که در رودخانه است برخی افراد به کاشت مبادرت میکنند و از یک جایی به بعد رودخانه کرخه هم دیگر خشک میشود.
بنابراین دولت و شرکتهای تخصصی با در نظر داشتن این نکات باید اقدامات لازم را برای پیشگیری از گستردهتر شدن بحران در رودخانههای استان به ویژه کرخه انجام بدهند.