دوشنبه 5 آذر 1403

دیپلماسی پایان نیافته است

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
دیپلماسی پایان نیافته است

فرسایشی شدن روند احیای برنامه جامع اقدام مشترک، زمینه شکل گیری بحران های جدید در روابط ایران، ایالات متحده، کشورهای اروپایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی را به‌وجود آورده است. تروئیکای اروپایی در فضای همکاری های چندجانبه خود با دولت بایدن از سازوکارهای کنش ائتلافی برای محدودسازی قابلیت و قدرت هسته ای ایران بهره گرفت. تروئیکای اروپایی درصدد بود تا ایران را در فضای محدودیت های بیشتر قرار...

در ماه‌های گذشته نیز تل آویو از الگوی کنش تهاجمی مستقیم علیه تاسیسات، منابع و شکل‌بندی قدرت اقتصادی و سازمانی ایران بهره گرفته و این نشانه‌ها را تروئیکای اروپایی و ایالات متحده به منزله ضعف سیاسی ایران در برابر تهدیدات چندجانبه جهان غرب می دانستند.

در چنین شرایطی بود که ایران از سیاست مقاومت در برابر فشارهای اروپا و ایالات متحده بهره گرفت. موضوع اصلی ایران همکاری با آژانس در شرایطی است که تمام اصول و قواعد مورد نظر ایران در فضای برنامه جامع اقدام مشترک اجرا شود. در چنین شرایطی اگر محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران به‌وجود آید، در آن شرایط جمهوری اسلامی ناچار خواهد بود تا یکی از دو راهبرد مقاومت یا سازش را انتخاب کند. راهبرد مقاومت به منزله سازوکاری محسوب می شود که می تواند زمینه ایجاد ائتلاف جدید علیه تروئیکای اروپایی و آمریکا را فراهم سازد. ازآنجاکه در دوران موجود بحران در اقتصاد جهانی، چالش های درون ساختاری ایالات متحده و اروپا را افزایش داده، در چنین شرایطی هرگونه فشار سیاسی و امنیتی در ارتباط با ایران اگر با اقدام متقابل روبه‌رو شود، بحران اقتصادی منطقه ای و جهانی را افزایش خواهد داد.

1- الگوی کنش متقابل سازنده

ایران در واکنش به قطعنامه تهاجمی آژانس از سازوکارهای کنش متقابل سازنده بهره گرفت. الگوی کنش رفتاری ایران با نشانه‌های همکاری سازنده مشروط همراه است.

جمهوری اسلامی همواره تلاش داشته تا از ساز و کارهای کنش متقابل در حوزه دیپلماسی، محدودیت های بین المللی و تهدیدات سیاسی استفاده کند. اگرچه تروئیکای اروپایی تلاش دارد تا ایران را در فضای سازش قرار دهد و محدودیت های بیشتری را علیه جمهوری اسلامی اعمال کند، اما ساز‌وکار مربوط به همکاری سازنده ایران را می توان یکی از نشانه‌های آغاز دیپلماسی دانست.

واقعیت آن است که صدور قطعنامه شورای حکام در آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران به منزله پایان دیپلماسی محسوب نمی شود، بلکه زمینه‌ها و نشانه‌هایی از همکاری جدید کشورها بر اساس اصول، قواعد و ساز و کارهایی را فراهم می کند که زمینه پایداری بیشتر در توافق را اجتناب ناپذیر خواهد ساخت.

همکاری سازنده در روابط بین‌الملل، به معنای سازش و پذیرش همه جانبه مواضع و سیاست های طرف مقابل محسوب نمی شود. چنین الگویی را نمی توان به منزله رویارویی با نظم یا قواعد جهانی دانست. واقعیت در رقابت های بین المللی آن است که هر کشور دارای منافع، اولویت ها و اهداف خاص خود است که با سیاست قدرت‌های بزرگ تعارض خواهد داشت.

در چنین شرایطی الگوی رفتاری موثر و سازنده به جهت گیری سازنده و بهره گیری مشروط نهادی و قانونی از قدرت و ابزارهای کنش متقابل است.

شرایطی را در نظر بگیرید که ایران در برابر سیاست فشار آژانس، ایالات متحده و کشورهای اروپایی از الگوی سازش بهره می گرفت. در آن شرایط هیچ‌گونه نتیجه و مطلوبیتی در فضای سیاسی و اقتصادی ایران به‌وجود نمی آمد. تجربه گذشته بیانگر این واقعیت است که سیاست سازش، چالش های اقتصادی، امنیتی و راهبردی علیه کشورها را افزایش خواهد داد.

2- تهدیدات فزاینده آمریکا و تل‌آویو

واشنگتن و تل آویو از ساز و کارهای تهدید نظامی مستقیم در ارتباط با ایران بهره گرفتند. آمریکا در تاریخ 10ژوئن 2022 مانور نظامی مشترک با نیروی هوایی اسرائیل انجام داد.

فعال‌سازی هواپیماهای بی52 آمریکا و حرکت آنان بر فراز کشورها و حوزه دریایی خلیج‌فارس را می‌توان یک نشانه از هشدار تحریک‌آمیز از سوی سنتکام و فرماندهی مرکزی آمریکا دانست.

به پرواز درآمدن هواپیمای بی‌52 یکی از نشانه‌های تهدید ایران به اقدام نظامی علیه پایگاه فردو است؛ درحالی‌که در فضای موجود سیاسی و امنیتی، هرگونه اقدام نظامی آمریکا می تواند زمینه‌های لازم را برای جنگ چند شاخه و چندجانبه منطقه ای به‌وجود آورد.

چنین اقدام احتمالی، واکنشی همه‌جانبه، گسترده و فراگیر را به‌وجود می آورد. ایالات متحده اگر از سیاست تهدید استفاده کند و آن را زمینه ای برای اعمال فشارهای نظامی و اقتصادی علیه ایران قرار دهد، در آن شرایط زمینه برای تصاعد بحران به‌وجود خواهد آمد.

مانور یگان‌های عملیاتی ایالات متحده و به پرواز درآمدن هواپیمای بی52 یکی از نشانه‌های تهدید و گسترش بحران محسوب می‌شود. همان‌گونه که می توان آن را زمینه ای برای اعاده و بازگشت دیپلماسی دانست.

در روند مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی، دیپلماسی در شرایطی اعاده می‌شود که هر یک از بازیگران حداکثر قدرت احتمالی خود را برای مقابله با طرف مقابل به نمایش درآورد. واقعیت موجود را می توان نشانه ای از جنگ اراده‌ها دانست. موضوع جنگ اراده‌ها بخش اجتناب ناپذیر و درهم‌تنیده هنر جنگ «سان تزو» و هنر تحریم «ریچارد نفیو» خواهد بود.

همان‌گونه که موضوع اصلی [رویکرد] نفیو افزایش تحریم ها و تهدیدات نظامی مرتبط با آن است، اگر کشوری در وضعیت تهدید موثر قرار گیرد، در آن شرایط به‌گونه‌ای اجتناب ناپذیر اراده و قدرت خود را برای مقابله با بازیگر رقیب از دست می دهد.

در چنین شرایطی نه تنها زمینه برای حل مسالمت‌آمیز اختلافات به وجود نخواهد آمد، بلکه زیرساخت های منازعه نظامی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. در دوره زمانی و شرایط موجود چون قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران صادر شده و آمریکا از سازوکارهای مانور نظامی بهره می گیرد، امکان شکل‌گیری هر تحولی از جمله درگیری تاکتیکی و دیپلماسی سازنده وجود خواهد داشت.

نتیجه

تروئیکای اروپایی و ایالات متحده از سیاست و سازوکارهای فشار زودهنگام برای ایجاد ارعاب در ارتباط با ایران بهره گرفتند. تروئیکای اروپایی محور اصلی سیاست‌های خود را بر مبادله اطلاعات با تل‌آویو قرار داد. انتظار از گروسی برای آنکه صرفا مدیر فنی آژانس باشد، کاری عبث و نادرست خواهد بود.

اگرچه کار کرد آژانس ماهیت فنی و تکنیکی دارد، اما واقعیت رفتاری آژانس، مبتنی بر نشانه‌های کنش تاکتیکی و الگوی رفتار راهبردی خواهد بود.

واقعیت آن است که در برخی از دوران‌های تاریخی، ایالات متحده و قدرت‌های بزرگ می‌توانند بر سیاست های آژانس تاثیرگذار باشند. تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران به مفهوم آن است که آمریکا از سیاست بسیج عمومی برای مقابله با ایران بهره گرفت.

نظام منطقه ای و بازیگران موثر در نظم جهانی باید به این موضوع واقف باشند که در فضای بحران بهترین الگوی رفتاری تصاعد سیاست فشار و محدودسازی ایران نخواهد بود. واقعیت آن است که ایران همواره از سیاست و سازوکارهای انعطاف‌پذیر و عمل‌گرایانه بهره گرفته است.

اعمال فشارهای گسترده علیه ایران، منجر به حل و فصل زودهنگام موضوع نخواهد شد، بلکه زمینه شکل‌گیری چالش های جدید را به‌وجود می آورد. در نهایت باید به این موضوع اشاره کرد که سیاست ایران برای فعال‌سازی مجدد سانتریفیوژهای پیشرفته به منزله نادیده گرفتن تعهدات خود در برابر آژانس و قدرت‌های بزرگ محسوب نمی‌شود. ایران همواره بر ضرورت رعایت تعهدات متقابل تاکید داشته است.

در شرایطی که ایالات متحده از سیاست فشار فزاینده در برابر ایران بهره می‌گیرد، طبیعی است که در آن شرایط امکان بهره‌گیری از سازوکارهای همکاری‌جویانه سازنده از سوی ایران بسیار محدود خواهد بود. الگوی رفتاری ایران برای برچیدن دوربین‌های آژانس به معنای آن است که ایران از قابلیت و ابزار لازم برای انجام اقدامات متقابل برخوردار است.

اقدامات متقابل ایران را می توان به‌عنوان ابزاری برای بازگرداندن آمریکا و اروپا به تعهدات آنان در برنامه جامع اقدام مشترک دانست. ایران تمایلی به گریز هسته ای نداشته و چنین رویکردی را می توان به‌عنوان بخشی از سیاست بحران‌ساز تل آویو در فضای منطقه ای دانست.