شنبه 3 آذر 1403

روایت خودکامگی؛ «شی» و «پوتین» در یک قدمی سقوط؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
روایت خودکامگی؛ «شی» و «پوتین» در یک قدمی سقوط؟

اقتصادنیوز: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی جهان در آستانه عصری تازه قرار دارد؛ عصری که به میدانگاه قدرت نمایی رهبران بازیگرانی چون چین و روسیه تبدیل شده؛ بازیگرانی که در صددند تا نظم لیبرال دموکراسی را به عقب رانده و نظم خواست خود را جایگزینش کنند.

به گزارش اقتصادنیوز، سی سال پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، میان دموکراسی و دیکتاتوری نبردی جدی در جریان است. امروز می دانیم فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 «پایان تاریخ» نبود. در شرایط کنونی نظم سیاسی لیبرال دموکراتیک، همکاری بین‌المللی چندجانبه، و سرمایه‌داری لیبرال بازار آزاد در حال عقب‌نشینی هستند. البته نه به دلیل رویارویی با سوسیالیسم به‌عنوان بینش جهانی بدیل، بلکه به دلیل بازگشت به سیاست‌های بومی‌گرا، ملی‌گرا و پوپولیستی. این امر هم بر دموکراسی‌های بالغ و هم بر دولت‌هایی که پس از جنگ سرد گام‌های آزمایشی به سوی نظم سیاسی لیبرال برداشتند، تاثیر گذاشته. نتیجه هم ظهور رژیم‌های استبدادی بوده، است.

هم صدایی دیکتاتورها

نارندرا مودی، هند را به شوونیسم هندو نزدیک می کند. حزب کمونیست چین با مشت آهنین قدرت را در اختیار گرفته و اقلیت مذهبی و قومی اویغور را با توسل به تکنولوژی پیشرفته از دم تیغ می گذراند. ترکیه تحت هدایت اردوغان در مسیر خودکامگی می لغزد و ویکتور اوربان در مجارستان به پشتوانه ای برای دیگر دیکتاتورها تبدیل شده، در چنین شرایطی تحول گیج کننده آن است که خودکامگان شوونیست به شکل قابل توجهی با هم تعامل دارند تا هنجارها و نهادهای لیبرال بین المللی را نادیده بگیرند یا تضعیف کنند. نظام‌های دیکتاتوری نوظهور بیشتر شبیه به هم هستند و به طرز قابل توجهی در همکاری برای منافع متقابل خوب عمل می کنند.

امروز چین و روسیه بیش از سایر بازیگران مستبد، هم از منظرعملکرد و هم در ماهیت تهدیدی که ایجاد می کنند، متمایز هستند. روسیه بیش از همه به راهکارهایی مخرب متوسل می شود، راهکارهایی که ماحصلش هرج و مرج است. اما پکن خواهان تعریف «جهان چندقطبی» است که در چارچوبش دموکراسی‌های غرب با مستبدان هم صدا شوند. برنامه های چین برای جهت دهی به اقتصاد جهانی با توسل به ابتکار کمربند و جاده، بخشی از روند ایجاد اقتصادهای مستبد و تعمیق پیوند میان آنهاست. پکن همچنین در صدد است تا کنترل نهادهای بین‌المللی را در اختیار بگیرد، تا این ساختارها را با منافع فوری و چشم‌انداز خود از آینده به شکلی متناسب شکل دهد.

جنگ همه علیه همه

آنگونه که نشنال اینترست نوشته، پکن از هر نوع اهرم سرکوب که با منافعش همسو باشد حمایت می کند و هیچ ابایی از نسل کشی ندارد. از آنجایی که فشارهای حاصل از تغییرات آب و هوایی همچنان در حال افزایش است، پکن صرفا با توسل به مزیت های سیاسی و بدون توجه به حقوق بشر یا عدالت بین‌المللی واکنش نشان می دهد؛ کنشی که به بهای مرگ میلیون ها نفر تمام می شود. در این میان روسیه در جنگ اوکراین دچار لغزش شده و در سطح بین المللی به شدت منزوی گشته است. اگر شرایط هماهنگ شودف احتمال سقوط پوتین بالا است. «شی» هم در عرصه مدیریت داخلی و هم در حوزه دیپلماسی بین‌الملل گام‌های نادرستی برداشته و موجب شده تا چین حداقل یک دهه به عقب برگردد. چنین شرایطی به لیبرال دموکرات‌ها در سرتاسر جهان فرصت داد تا دوباره سازماندهی شوند.

ناظران می گویند در شرایط کنونی شاهد هرج و مرج کامل هستیم، شرایطی که ملت‌ها درگیر «جنگ همه علیه همه» بین امپراتوری‌ها و حوزه‌های نفوذ هستند، در حالی که مفاهیم حقوق بشر جهانی و قوانین بین‌الملل به حاشیه رفته است. در چنین شرایطی، تهدیدات تغییرات آب و هوایی و فروپاشی زیست محیطی بر ما سایه افکنده و تهدیدها را افزایش داده است.

همچنین بخوانید
روایت خودکامگی؛ «شی» و «پوتین» در یک قدمی سقوط؟ 2