دوشنبه 21 مهر 1404

روایت درست پلتفرم‌های آنلاین طلا

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
روایت درست پلتفرم‌های آنلاین طلا

دنیای اقتصاد - فائزه پوزش: در روزهایی که بهای طلا، پیوسته در حال افزایش است و خرید طلای فیزیکی به‌دلیل اجرت و مالیات بالا برای بسیاری از مردم دشوار شده است، شکل تازه‌ای از سرمایه‌گذاری در حال گسترش است. پلتفرم‌های خرید طلا، این امکان را فراهم کرده‌اند که هر فرد، متناسب با توان مالی خود، حتی با مبالغ اندک، طلا خریداری و به‌صورت واقعی ذخیره کند.

پلتفرم‌هایی مانند «میلی» با استفاده از ساختارهای شفاف و قابل‌پیگیری، به کاربران این اطمینان را می‌دهند که طلاهای خریداری‌شده پشتوانه واقعی دارند و در خزانه‌های رسمی نگهداری می‌شوند. این مدل تازه، نه جایگزین بازار سنتی طلا، بلکه مکمل آن است و می‌تواند به گسترش دسترسی عمومی و کاهش هزینه‌های مبادله کمک کند.

نوآوری در این حوزه، به ایجاد تنوع در روش‌های سرمایه‌گذاری و افزایش شفافیت منجر شده است. افراد می‌توانند بدون نیاز به حضور در طلافروشی یا پرداخت هزینه‌های اضافی، خرید خود را انجام دهند و در هر زمان به اطلاعات مربوط به دارایی خود دسترسی داشته باشند.

در کنار همه مزایا، اهمیت نظارت دقیق و استانداردسازی نیز بیش از پیش احساس می‌شود تا اعتماد عمومی به این مدل نو حفظ شود و از بروز تخلف جلوگیری گردد. تجربه نشان داده است که هم بازار سنتی و هم بازار نوین، در صورت همکاری و هماهنگی، می‌توانند به پایداری و کارآمدی بیشتر بازار طلا کمک کنند.

این در حالی است که در روزهای اخیر، برخی فعالان صنفی حوزه طلا اعلام کرده‌اند تعدادی از پلتفرم‌های فروش آنلاین بدون پشتوانه کافی فعالیت می‌کنند و به اصطلاح، خالی‌فروشی انجام می‌دهند. طرح چنین ادعاهایی موجب بحث و ابهام در میان فعالان و کاربران این بازار شده است.

بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد ماجرا پیچیده‌تر از آن است که در این اظهارنظرها بیان می‌شود. بخش قابل‌توجهی از پلتفرم‌های فعال در این حوزه، از جمله «میلی»، اعلام کرده‌اند که تمام معاملات آنان بر پایه طلاهای واقعی، دارای پشتوانه و ثبت‌شده در خزانه‌های رسمی انجام می‌شود. به گفته مدیران این پلتفرم‌ها، اطلاعات مربوط به خرید و فروش نیز به‌صورت شفاف در اختیار نهادهای ناظر قرار دارد.

در‌عین‌حال، برخی کارشناسان معتقدند طرح چنین مباحثی می‌تواند ناشی از نبود وحدت رویه در مجوزدهی، ابهام در مرجع نظارت یا تفاوت برداشت‌ها از مفهوم فعالیت دارای پشتوانه باشد. به باور آنان، گفت‌وگو و همکاری میان بازیگران سنتی و نوین بازار طلا می‌تواند به روشن‌تر شدن ابعاد موضوع و شکل‌گیری چارچوبی منسجم‌تر برای فعالیت‌ها کمک کند.

چرایی وقفه در مسیر رشد

در چهار سال گذشته، فروش آنلاین طلا به یکی از پویاترین بخش‌های اقتصاد دیجیتال کشور تبدیل شد. این روند نشان داد که تقاضا برای خرید طلا به‌صورت شفاف، قابل‌پیگیری و آسان در میان مردم رو به افزایش است و بخش زیادی از جامعه تمایل دارد دارایی‌های خود را در قالبی مطمئن‌تر و کم‌هزینه‌تر مدیریت کند.

رشد این بازار نتیجه اعتماد تدریجی کاربران به سازوکارهای نو و نیز عملکرد مسوولانه تعدادی از پلتفرم‌ها بود که توانستند مدل نگهداری طلا، ثبت تراکنش‌ها و فرآیند حسابرسی خود را به‌طور کامل با الزامات قانونی تطبیق دهند. این مجموعه‌ها با ارائه گزارش‌های مالی و فنی منظم، توانستند اطمینان نهادهای نظارتی را جلب کنند و برای مردم امکان خرید طلا با هر میزان سرمایه را فراهم آورند.

از بهمن 1403، روند صدور مجوزهای جدید متوقف شد و چند ماه بعد، در خرداد 1404، نهادهای مسوول با هدف مدیریت فضای بازار در شرایط خاص کشور، دستور توقف موقت فعالیت همه پلتفرم‌ها را صادر کردند. این تصمیم، هرچند با هدف ایجاد نظم بیشتر اتخاذ شد، اما عملا باعث شد کل صنعت با وقفه‌ای گسترده روبه‌رو شود و بخش قابل‌توجهی از کاربران در انتظار بازگشت خدمات بمانند.

در هفته‌های بعد، مدیران برخی پلتفرم‌ها مستندات خود را درباره وجود پشتوانه واقعی، نحوه نگهداری طلا و ثبت دقیق معاملات در اختیار مراجع ذی‌ربط قرار دادند. بررسی‌های انجام‌شده نشان داد بخشی از این پلتفرم‌ها توانسته‌اند نظامی دقیق و حسابرسی‌شده برای تضمین مالکیت واقعی کاربران ایجاد کنند. به دنبال این ارزیابی‌ها، تنها ده پلتفرم مجوز فعالیت مجدد دریافت کردند و بقیه در انتظار تصمیم نهایی باقی ماندند.

با وجود محدودیت‌ها، عملکرد شفاف و پایبندی برخی از بازیگران اصلی بازار، مسیر اعتماد عمومی به خرید آنلاین طلا را حفظ کرد. این تجربه نشان داد که حتی در شرایط توقف گسترده، می‌توان با تکیه بر سازوکارهای فنی دقیق، پاسخ‌گویی مالی و انضباط نظارتی، تداوم اعتماد و ثبات بازار را ممکن ساخت.

از خالی‌فروشی تا خالی کردن اعتماد

با وجود ازسرگیری فعالیت محدود پلتفرم‌های دارای مجوز، در هفته‌های اخیر دوباره برخی اظهارنظرها در فضای صنفی و رسانه‌ای مطرح شده که در آن از اصطلاح «خالی‌فروشی» برای توصیف عملکرد فروشندگان آنلاین طلا استفاده می‌شود. این در حالی است که چنین واژه‌ای نه در ادبیات حقوقی جایگاه مشخصی دارد و نه در تعریف فنی بازارهای مالی معنای دقیق و یکسانی یافته است.

در تعریف متعارف، «خالی‌فروشی» به فروش دارایی غیرموجود یا بدون پشتوانه واقعی اطلاق می‌شود؛ حال آنکه بسیاری از پلتفرم‌های فعال در این حوزه دارای خزانه‌های رسمی، حسابرسی‌شده و ثبت‌شده نزد بانک‌های معتبر از جمله بانک کارگشایی هستند. در این پلتفرم‌ها، هر واحد طلا بر پایه دارایی واقعی نگهداری‌شده در خزانه اختصاصی معامله می‌شود و تمامی تراکنش‌ها در سامانه‌های نظارتی قابل ردیابی است.

مدیران این پلتفرم‌ها طی ماه‌های اخیر در جلسات کارشناسی مختلف به‌صورت مستند توضیح داده‌اند که فرآیند خرید و فروش طلا در بستر آنلاین چگونه طراحی شده تا هیچ معامله‌ای بدون پشتوانه انجام نشود. آنان تاکید کرده‌اند که اطلاعات مربوط به میزان موجودی خزانه، معاملات روزانه و تطبیق آنها با حساب‌های بانکی به‌طور منظم در اختیار مراجع ناظر قرار می‌گیرد.

با این حال، تکرار واژه‌هایی مبهم و فاقد تعریف دقیق، بیش از آنکه به شفاف‌سازی کمک کند، می‌تواند موجب تضعیف اعتماد عمومی نسبت به کل این صنعت شود. تداوم این فضای ابهام، نه تنها مسیر اصلاح را دشوار می‌سازد، بلکه احتمال عقب‌گرد از دستاوردهای فناورانه چند سال اخیر را نیز افزایش می‌دهد.

مسیر وارونه تحول دیجیتال

ریشه اصلی چالش‌های اخیر، در نحوه صدور مجوزهای اولیه برای فعالیت پلتفرم‌های فروش آنلاین طلا شکل گرفته است. نهادهای متولی در سال‌های گذشته، باید نظام مجوزدهی را بر اساس معیارهای فنی، مالی و نظارتی دقیق تدوین می‌کردند تا ورود افراد غیرحرفه‌ای به این حوزه کاهش یابد. اما این اقدام انجام نشد و همین کاستی، زمینه بروز ناهماهنگی در نظارت و ایجاد ابهام در اعتماد عمومی را فراهم کرد.

بازیگران حرفه‌ای این صنعت بارها بر ضرورت بازنگری در فرآیند صدور مجوزها تاکید کرده‌اند و تلاش کرده‌اند توجه نهادهای ناظر را به اهمیت تخصصی شدن ارزیابی‌ها جلب کنند. با وجود این هشدارها، نظام نظارتی به جای اصلاح ساختار، تمرکز خود را بر تعمیم اتهاماتی کلی قرار داده است و با این کار، اعتبار کل صنعت را زیر سوال برده است. این رویکرد سبب شده است پلتفرم‌هایی که با پشتوانه واقعی و خزانه‌داری رسمی فعالیت می‌کنند، به ناحق در معرض سوءظن قرار بگیرند و اعتماد عمومی نسبت به نوآوری‌های مالی کاهش یابد.

در ماه‌های اخیر، برخی تصمیم‌گیران روند جدیدی را در پیش گرفته‌اند و تلاش کرده‌اند محور نظارت را از اتحادیه کسب‌وکارهای مجازی و وزارت صنعت، معدن و تجارت به بانک مرکزی منتقل کنند. این تغییر مسیر، با تاکید بر لزوم سپرده‌گذاری طلا در بانک کارگشایی و ثبت معاملات در سامانه تجارت، ساختار قدرت نظارتی را دگرگون کرده است و امکان رقابت آزاد را برای برخی بازیگران محدود کرده است. چنین تغییری عملا نقش شبکه‌های سنتی را در کنترل بازار تقویت کرده است و مسیر رشد فناوری‌های مالی را با مانع روبه‌رو کرده است.

همکاری جایگزین انحصار

بازار طلا برای دستیابی به ثبات و شفافیت، نیاز دارد میان نظارت دقیق و آزادی نوآوری تعادل برقرار کند. نهادهای قانون‌گذار باید نظام مجوزدهی را بازنگری کنند، معیارهای تخصصی را تقویت کنند و میان فعالیت‌های قانونی و غیرقانونی تمایز قائل شوند. اگر نهادهای ناظر به‌جای محدودسازی، مسیر همکاری را در پیش بگیرند، پلتفرم‌های معتبرمی‌توانند با اطمینان بیشتری فعالیت کنند و سطح اعتماد عمومی افزایش یابد. اما اگر سیاست‌های کنونی ادامه یابد، احتمال دارد فضای رقابت سالم تضعیف شود و بازار دوباره به سمت انحصار حرکت کند.

در نهایت، آینده صنعت طلای دیجیتال به تصمیم سیاستگذاران وابسته است. اگر آنان رویکردی مبتنی بر تخصص، شفافیت و اعتماد اتخاذ کنند، بازار می‌تواند در مسیر رشد پایدار قرار گیرد. اما اگر تصمیم‌گیران از پذیرش واقعیت تحول فناورانه خودداری کنند، فرصت توسعه و نوآوری در این حوزه از میان خواهد رفت.

اعتماد آنلاین زیر سایه شایعه

در روزهای اخیر، بخشی از اظهارنظرهای منتشرشده درباره بازار طلا، بدون تفکیک میان پلتفرم‌های مجاز و غیرمجاز انجام شده است و این رویکرد باعث شده است تصویر نادرستی از کل صنعت در افکار عمومی شکل بگیرد. وقتی رسانه‌ها همه فعالان این حوزه را در یک دسته قرار می‌دهند، اعتماد عمومی نسبت به فناوری‌های نو کاهش می‌یابد و بسیاری از مردم تمایل پیدا می‌کنند دوباره به شیوه‌های سنتی خرید طلا بازگردند.

برخی گزارش‌ها و تیترها با استفاده از عباراتی مانند «خرید سکه بهترین گزینه است» یا «معاملات مجازی بدون پشتوانه انجام می‌شوند»، تلاش می‌کنند احساس ناامنی را در میان مردم تقویت کنند و از این طریق، جریان نقدینگی را از بازار نوین به بازار سنتی بازگردانند. این نوع پیام‌ها به‌ظاهر رنگ و بوی هشدار کارشناسی دارند، اما در عمل نقش تبلیغی ایفا می‌کنند و اعتماد به فناوری را کاهش می‌دهند.

رسانه‌ها در چنین شرایطی می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کنند. اگر آنها میان واقعیت‌های فنی، مقررات رسمی و اتهامات تاییدنشده تمایز قائل شوند، می‌توانند آگاهی عمومی را افزایش دهند و مانع از گسترش ترس و شایعه شوند. اما اگر انتشار اخبار بدون بررسی دقیق ادامه یابد، بازار نه‌تنها دچار بی‌اعتمادی می‌شود، بلکه مسیر رشد فناوری نیز آسیب می‌بیند.

در این میان، پلتفرم‌های معتبر فروش طلا تلاش کرده‌اند با ارائه اطلاعات شفاف، انتشار گزارش‌های حسابرسی‌شده و همکاری با نهادهای نظارتی، اعتماد کاربران را حفظ کنند. این پلتفرم‌ها توانسته‌اند نشان دهند که فروش آنلاین طلا می‌تواند با پشتوانه واقعی، نظارت مداوم و شفافیت مالی انجام شود. عملکرد این گروه ثابت کرده است که نوآوری در بازار طلا می‌تواند در کنار نظام سنتی، مکمل آن باشد و موجب ارتقای کیفیت خدمات، افزایش سرعت معاملات و کاهش هزینه‌های مبادله شود.

با وجود این تلاش‌ها، برخی جریان‌ها هنوز بر بازگشت به الگوی قدیمی تاکید می‌کنند و از پذیرش واقعیت تحول فناورانه خودداری می‌کنند. این گروه‌ها معمولا بر خطرات احتمالی فناوری تمرکز می‌کنند و از مزایای نظارت‌پذیر و شفاف آن سخن نمی‌گویند. درحالی‌که واقعیت نشان می‌دهد بازار طلا، چه بخواهد چه نه، مسیر دیجیتالی‌شدن را آغاز کرده است و این روند قابل توقف نیست.

برای جلوگیری از شکل‌گیری بی‌اعتمادی بیشتر، نهادهای مسوول باید نظام نظارتی را شفاف‌تر کنند، چارچوب فعالیت پلتفرم‌ها را روشن‌تر بنویسند و از انتشار اطلاعات مبهم جلوگیری کنند. جامعه نیز باید بداند که هدف فناوری، حذف بازار سنتی نیست، بلکه ایجاد توازن، شفافیت و کارآمدی بیشتر است.

اگر نهادهای نظارتی و رسانه‌ها بتوانند نگاه خود را از تهدید به فرصت تغییر دهند، بازار طلا می‌تواند هم پویاتر شود و هم اعتماد عمومی را تقویت کند. اما اگر ترس و سوءبرداشت بر فضای اطلاع‌رسانی غلبه کند، نه‌تنها مسیر نوآوری متوقف می‌شود، بلکه اعتماد عمومی نیز آسیب می‌بیند و بازسازی آن دشوار خواهد شد.

بازار طلا گرفتار ابهام

بازار طلای دیجیتال نشان داده است که نوآوری و فناوری می‌توانند هم‌زمان با سازوکارهای سنتی فعالیت کنند و دسترسی عمومی به دارایی طلا را افزایش دهند. پلتفرم‌های معتبر با ایجاد ساختارهای شفاف، ثبت دقیق تراکنش‌ها و نگهداری پشتوانه واقعی، توانسته‌اند اعتماد کاربران را جلب کنند و مسیر سرمایه‌گذاری امن و کم‌هزینه را برای همه فراهم سازند.

تجربه اخیر، از جمله توقف موقت فعالیت پلتفرم‌ها و انتشار اظهارنظرهای مبهم، نشان داد که محدودسازی یا انتشار اخبار نادرست نمی‌تواند جریان تحول فناورانه را متوقف کند. این اقدامات تنها اعتماد عمومی را کاهش داده و باعث شد بخش زیادی از جامعه در مواجهه با فناوری نوین دچار تردید شود. در‌عین‌حال، پلتفرم‌های شفاف ثابت کردند که با رعایت استانداردهای حسابرسی، همکاری با نهادهای نظارتی و ارائه اطلاعات دقیق، می‌توان مسیر رشد بازار را پایدار و قابل‌اعتماد نگه داشت.

چالش‌های فعلی نیز نشان می‌دهند که ضعف در نظام صدور مجوز و نبود وحدت رویه نظارتی، بزرگ‌ترین مانع توسعه پایدار این صنعت بوده است. اگر نهادهای مسوول به جای تمرکز بر محدودسازی، بر اصلاح فرآیند مجوزدهی، شفاف‌سازی و ایجاد چارچوب‌های تخصصی تمرکز کنند، فضای رقابتی سالم ایجاد می‌شود و انگیزه سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین حفظ خواهد شد.

بازار طلا، چه در شکل سنتی و چه در قالب دیجیتال، نیازمند تعادل میان نوآوری، شفافیت و نظارت است. پلتفرم‌های معتبر توانسته‌اند این تعادل را ایجاد کنند و ثابت کنند که فناوری نه جایگزین بازار سنتی، بلکه مکمل آن است و می‌تواند هزینه‌ها را کاهش دهد، سرعت معاملات را افزایش دهد و سطح پاسخ‌گویی را ارتقا دهد.

در نهایت، آینده بازار طلای دیجیتال به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه نهادهای قانون‌گذار و نحوه اطلاع‌رسانی رسانه‌ها وابسته است. اگر سیاستگذاران با رویکردی مبتنی بر تخصص، شفافیت و همکاری عمل کنند، می‌توانند مسیر رشد پایدار، اعتماد عمومی و توسعه نوآوری را هم‌زمان تضمین کنند. اما اگر ترس، شایعه یا تمرکز بر محدودسازی ادامه یابد، فرصت توسعه از دست خواهد رفت و بازسازی اعتماد عمومی دشوار خواهد شد.

روایت درست پلتفرم‌های آنلاین طلا 2