پنج‌شنبه 8 آذر 1403

روایت زندگی یک جانباز شهید برای روزهای کرونایی

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
روایت زندگی یک جانباز شهید برای روزهای کرونایی

حسین املاکی، حسینی زیست و شهید شد و شهادتش الگو و درسی فراموش ناشدنی به نام «ایثار» به امت عزیز اسلام آموخت.

به گزارش ایسنا، به بخش کومله شهرستان لنگرود در گیلان که می‌روی به روستای سرسبز و خوش آب و هوایی می‌رسی به نام «کولاک محله». در بالای تپه‌ای در کنار جاده در این روستا آرامگاه شهیدی است که مردم کولاک محله به یاد عزیزی بنا کردند که هرچند پیکر شهید در آن نیست اما برای آنها یادآور مردی است که خودشان می‌گویند آبروی روستا از اوست. عمده مردم این روستای کوچک کشاورزند. «حسین» هم در یکی از همین خانواده‌ها متولد شده بود.

سردار شهید «حسین املاکی» در شب عاشورا سال 1340، در روستای کولاک محله شهرستان لنگرود در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. او پس از گذراندن دوران تحصیلی خود در سال 58 موفق به اخذ دیپلم در رشته بهداشت محیط شد.

علاقه حسین به ورزش او را به سوی ورزش کاراته و کشتی سوق داد و در این زمینه موفقیت‌های نیز کسب نمود، اما با به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی، به سپاه پاسداران لنگرود پیوست. با تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران اسلامی و تحمیل جنگی نابرابر به انقلاب نوپای اسلامی به همراه اولین گروه از نیروهای اعزامی گیلان عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به دیار خونین سرپل ذهاب و قصر شیرین شتافت.

ایمان، شجاعت، خلاقیت، تدبیر و توانمندی در وی چنان عالی بود که توانست در کوتاه‌ترین زمان، توان رزمی خویش را تثبیت کند و مدتی بعد هم وارد تیپ 25 کربلا شود. از آنجا که حسین، جوانی مؤمن و برومند و از استعداد و خلاقیت بارزی برخوردار بود لذا در مدت زمانی اندک توان رزمی خود را به منصه ظهور رساند و چون بر فرماندهان این توانمندی عالی نظامی حسین محرز شد، در واحد اطلاعات عملیات مسئولیت فرماندهی محور یکم را بر عهده او گذاشتند و نقشی فوق‌العاده در این سمت ایفا کرد.

خلاقیت حسین در ارائه شناسایی‌ها و طرح نظامی به قدری عالی و دقیق بود که گویا سال‌ها در دانشکده‌ها دروس علوم عالی نظامی و رزم آموخته بود، لیکن دانشگاه او ایمان به خدا و کلاس او جبهه و میادین نبرد با دشمنان اسلام و قرآن بود.

سردار «حسین املاکی» پس از رشادت‌ها و دلاوری‌ها در عملیات‌های مختلف از جمله «ثامن‌الائمه»، «فتح‌المبین»، «بیت‌المقدس»، «رمضان» و «محرم» در سال 61 بود که تصمیم گرفت به سنت دیر پای محمدی (ص) عمل به تکلیف نماید و ازدواج کند، اما هنوز بیش از دوازده روز از پیمان مقدس ازدواج وی نگذشته بود که بسوی جبهه‌های نور علیه ظلمت شتافت. سردار املاکی ازدواج را عمل به تکلیف و حرمت نهادن به اصول و آرمان‌های مکتب غنی اسلام و احکام الهی می‌دانست و لذا حاصل این پیوند مقدس یک پسر و دو دختر از زندگی مشترکشان بود.

حسین در عملیات‌های متعددی چون «والفجر مقدماتی»، «والفجر 1»، «والفجر 4»، «والفجر 6»، «والفجر 8»، «والفجر 9» و «بدر» نقش‌آفرینی فوق‌العاده‌ای کرد و بی‌تردید می‌توان عنوان کرد آن موفقیت‌ها مرهون شجاعت، خلاقیت، توانمندی و خدمات عالی حسین املاکی بود.

حسین در سال 64 به تیپ قدس گیلان رفت؛ واحد اطلاعات عملیات تیپ را تقویت نمود و بهترین طرح عملیاتی والفجر9 را با توجه به شناسایی‌هایش در منطقه سلیمانیه ارائه و اجرا نمود و به موفقیت‌های بزرگی دست یافت.

پس از عملیات والفجر8 در منطقه عمومی فاو، دیگر همرزمانش چون سردار «مهدی خوش سیرت» و «حسن رضوانخواه» به او پیوستند و فرماندهی گردان‌های پیاده تیپ قدس را بر عهده گرفتند و سردار «حاج محمود قلی‌پور» نیز رئیس ستاد تیپ قدس گیلان بود که با همت بلند و شجاعت و دلاوری این دلاورمردان و سرداران گیلانی چنان تحولی در عملیات‌ها ایجاد شد که بعد از عملیات «کربلای 2» در منطقه حاج عمران، به تعبیر مقام معظم رهبری «حماسه‌آفرینان لشکر قدس در کربلای 2، کربلای دیگری آفریدند».

سردار رشید اسلام «حسین املاکی» پس از انجام عملیات کربلای 2 و کربلای 4 در عملیات کربلای 5 با حفظ سمت، فرماندهی محور عملیاتی را در جزیره بوارین بر عهده گرفت و به شایستگی درخشید به طوری‌که نیروهای لشکر وارد شهرک «دوئیجی» عراق شدند و حسین املاکی پس از طی رشادت و رزم بی امان مجروح شد و پس از بهبودی نسبی مجدد سوی جبهه‌های نبرد شتافت و با توجه به توانمندی نظامی عالی که برخوردار بود به عنوان فرمانده تیپ یکم لشکر قدس گیلان، به همراه گردان‌های رزمی، فرماندهی عملیات موفقیت‌آمیز «نصر 4» رادر ارتفاع «ژاژیه» و شهر «ماووت» عراق برعهده گرفت و از چنگال بعثیون آزاد ساخت.

پس از انجام عملیات نصر 4 به سمت قائم‌مقام لشکر 16 قدس گیلان مشغول به خدمتگزاری گردید فلذا واحدها و گردان‌های لشکر را مهیای نبردی دیگر ساخت و در مأموریتی آسیب شدیدی دید، به طوری که ناچار با هلی‌کوپتر به بیمارستان انتقال یافت که طبق معمول با حاصل اندکی بهبودی مجدد عازم جبهه‌های نبرد با خصم دون شد و دوشادوش فرماندهی محترم لشکر، رزمندگان شجاع اسلام را در عملیات‌ها یاری کرد.

سرانجام این دلاور شجاع اسلام در اوایل فروردین سال 67، در عملیات «والفجر 10» در منطقه عمومی سید صادق شانه دری، بر روی ارتفاعات «بانی بنوک» به همراه یاران و همرزمان شهیدش «محمد اصغریخواه»، فرمانده گردان کمیل و شهید دکتر «محمد حبیبی‌پور» و شهید «سید عباس موسوی» در اثر حمله ناجوانمردانه بمباران شیمیایی دشمنان بعثی به آرزوی دیرینه‌ای که کسب مقام شهادت در راه حضرت دوست بود، نائل آمد و روح بلند و ملکوتی‌اش همنشین عرشیان گردید و پیکر مطهر این فرمانده شجاع اسلام در میان انبوه آتش و حملات شیمیایی دشمن بر روی ارتفاعات «بانی بنوک» جاودان شد. پس از پایان جنگ تاکنون تلاش‌های گروه‌های تفحص لشگر قدس به نتیجه نرسید و اثری از خاکستر آن پروانه بال و پر سوخته به دست نیامد.

حسین املاکی حسینی زیست و شهید شد و شهادتش الگو و درسی فراموش ناشدنی به نام «ایثار» به امت عزیز اسلام آموخت. در هنگام بحبوحه جنگ و نبرد و آتش حملات شیمیایی دشمن حسین املاکی به بسیجی‌ای که ناله و استمداد کمک می‌طلبید، ماسک صورتش را برداشت و به صورت بسیجی بست و در نهایت هر دو شهید شدند.

انتهای پیام