روحانی نه قدرت دارد و نه حامی بین مردم! / فرش قرمز رادیکالها زیر پای یک رئیسجمهور ورشکسته
آنچه باعث ائتلاف دوباره اصلاحطلبان با روحانی شده چیزی جز ایفای نقش اپوزیسیونی نبوده و علائم خاصی نیز در اندرونی چپها دارد!
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
مروری بر رسانههای جریان اصلاح طلب بیانگر آن است که آنان ضمن انتشار نامه حسن روحانی در پاسخ به علل ردصلاحیت وی از سوی شورای نگهبان پرداخته و از سوی دیگر این نامه را بهانه ای برای هجمه به شورای نگهبان ساخته اند، رسانه های اصلاح طلب در این زمینه با اتکای نامه روحانی کوشیدند تا اعضای شورای نگبهان توانایی لازم حرفهای و کارشناسی ندارند.
روزنامه هممیهن در سرمقاله خود مسئله نامه روحانی را مورد بررسی خاص قرار داده و آن را رخدادی بینظیر خوانده است، در بخشی از این یادداشت آمده است:
پاسخ آقای روحانی به نامه محرمانه شورای نگهبان اگر صد نقطه قوت داشته باشد که دارد، ولی یک نقطه ضعف هم دارد. اینکه چرا اصل نامه شورای نگهبان را افشا نکرده و به نقل مضامین یا برداشتهایی از آن کفایت کرده است. ظاهراً این نامه محرمانه ارسال شده، ولی این محرمانگی ناظر به حقوق شخصی مخاطب است و اگر خواست میتواند در اختیار دیگران قرار دهد؛ همچنان که نامه مشابهی خطاب به آقای علی لاریجانی بود و منتشر شد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
چرا این نکته مهم است؟ چون شاید خواننده حس کند که پاسخ آقای روحانی مستدل است و مهمتر اینکه وی موفق شده این شورا را به جایی برساند که از پوسته عدمپاسخگویی خارج شود و برای اولین بار تا حدی دست این شورا در اتخاذ تصمیمات غیرشفاف رو شود. ولی به نظر میرسد که هرچند پاسخ روحانی مستدل باشد، ولی خواندن مستقیم توضیحات و نظرات شورای نگهبان از حیث رویکرد عالیترین نهاد حقوقی کشور و ضعفهای منطقی آن در رعایت حقوق مردم متنی تاریخی و ماندگار خواهد بود و این امکان را فراهم میکند که حقوقدانان و صاحبنظران گوناگون نیز بهطور مستقل به آن بپردازند.
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی نامه روحانی را دفاعیهای برای ثبت در تاریخ خوانده و مینویسد:
حسن روحانی، رییسجمهوری پیشین در نامهای سرگشاده خطاب به «مردم ایران» از دلایل ردصلاحیت خود برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری ششم پرده برداشت. این نامه که دیروز 24 اردیبهشت ماه منتشر شده، تاریخ 12 اردیبهشت ماه را کنار امضای روحانی دارد. او در این نامه ضمن انتقاد تند از شورای نگهبان و برخی نهادها، برخی اتفاقات دوران ریاستجمهوری خود را بازگو کرد.
مروری بر رسانه های جریان اصلاح طلب بیانگر آن است که آنان ضمن انتشار نامه حسن روحانی در پاسخ به علل ردصلاحیت وی از سوی شورای نگهبان پرداخته و از سوی دیگر این نامه را بهانه ای برای هجمه به شورای نگهبان ساخته اند. رسانههای اصلاح طلب در این زمینه با اتکای نامه روحانی کوشیدند تا اعضای شورای نگبهان توانایی لازم حرفهای و کارشناسی ندارند.
فارغ از نقدهای جداگانه ای که می توان به نامه حسن روحانی و تعارضات، توهمات و ادعاهای وی داشت اما نحوه اصل دور این نامه مبنی بر دفاع از جمهوریت و نیز نحونه حمایت اصلاح طلبان از وی جای تامل و بررسی بیشتری دارد.
روزنامه اصلاح طلب آرمان ملی تاکید کرد که روحانی نه قدرت تاثیرگذاری در جامعه دارد و نه حامیان زیادی بتواند در کنشهای سیاسی جامعه تاثیرگذاری داشته باشد.
این روزنامه در گزارشی با طرح این پرسش که احتمال تایید صلاحیت روحانی برای ریاست جمهوری هست؟ با بیان اینکه روحانی نه هاشمی می شود و نه خاتمی می نوشت: او مانند آیتا... هاشمی نیست که وقتی ردصلاحیت شد دارای قدرت تاثیرگذاری زیادی بر جامعه باشد و در معادلات سیاسی و بیناللملی تاثیرگذار باشد. مانند خاتمی هم نیست که از حامیان زیادی برخوردار باشد و بتواند در کنشهای سیاسی جامعه تاثیرگذاری داشته باشد. روحانی بهخوبی میداند اکنون از جایگاهی که حتی قبل از ریاست جمهوری داشت هم برخوردار نیست و تاثیرگذاری او کمرنگ شده است.
این روزنامه اصلاح طلب با بیان اینکه برخی مدعی حضور حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 1404 هستند، در تحلیل این موضوع چند مساله را مورد اشاره قرار داده و می نویسد، نخست آنکه او سعی داشت تعدادی از اعضای حزب اعتدال و توسعه را به مجلس بفرستد که زمینه را برای حضور او در انتخابات ریاست جمهوی آماده کنند که این کاندیداها تایید صلاحیت نشدند و یا رای نیاوردند.
دومین موضوع به چالش روحانی با شورای نگهبان پس از ردصلاحیتش مربوط است که سبب شده احتمال تایید او برای انتخابات ریاست جمهوری را کاهش دهد. سومین و مهمترین مولفه هم به جامعه باز میگردد که در سالهای اخیر مزاج سیاسیاش تغییر پیدا کرده و به نوعی خستگی سیاسی در جامعه پررنگ شده است بهعنوان نمونه پس از ردصلاحیت روحانی شاهد انتقادات زیادی از سوی جامعه و حتی حامیان او نبودیم و دغدغه جامعه تنها مسائل معیشتی و اقتصادی بود.
در بخش دیگری از گزارش این رونامه نیز آمده است که در چنین شرایطی مشخص نیست که آیا روحانی برای کاندیداتوری در انتخابات 1404 اصرار دارد یا ترجیح میدهد اقدامات سیاسی او به مانند این روزها در جلسههای مستمر با وزرا و مدیران دولتش باشد. البته نباید فراموش کرد او میتواند درانتخابات 1404 به معرفی کاندیدای مطلوب به مردم کمک کند و با خاتمی و سایرین ائتلافی در راستای معرفی کاندیدایی غیر از خودش داشته باشد. در نهایت این گمانه را نباید رد کرد که روحانی تا انتخابات ریاست جمهوری فضا را به نحوی فراهم کند که خودش تایید صلاحیت شود!
اصلاح طلبان که طی سال های گذشته همواره به دلیل رفتارهای روحانی که به تعبیر علی شکوری راد نمک نشناسانه بوده می کوشند تا نامه وی را در راستای دفاع از جمهوریت ارزیابی و به انتقاد از شورای نگهبان بپردازند اما هیچ اشاره ای به رفتارهای ضددمکراتیک خود به ویژه تحریم انتخابات نداشته و می کوشند صرفا نامه روحانی را به بهانه ای برای مبارزه سیاسی خود با حاکمیت تعریف و تفسیر کنند.
از دیگر سو اصلاح طلبان رادیکال که مدتی است ائتلافهای مساله محور را مطرح می سازند و در شرایطی که از عدم تاثیر روحانی بر افکار عمومی سخن می گفتند اما باز هم به صحنه آمده و در حال ضریب بخشی به نامه روحامی می باشند. شاید بتوان در این زمینه گفت آنچه که موجب تعریف پروژه مشترک میان اصلاح طلبان و روحانی شده چیزی جز ایفای نقش اپوزیسیونی نبوده و عملا نشان می دهد اگر قرار است روزی دوباره اصلاح طلبان و روحانی به یک ائتلاف برسند قطعا از مسیر ایفای نقش اپوزیسیونی می باشد.