شنبه 3 آذر 1403

روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر!

قهرمان فیلم لایه‌های دروغ، یک آتش‌نشان است که برای نجات همسرش، با گروه خلافکاران درمی‌افتد. اما مهمتر از کیفیت افتضاح فیلم، محتوای ضد وطنی آن است که ایران را بهشت تبهکاران نشان می‌دهد!!

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در روز سوم، سالن اصلی جشنواره به دلیل فیلم لایه‌های دروغ که معلوم نیست چطور وارد جشنواره شده، ملتهب شد.

فیلم‌های نمایش‌یافته در روز سوم در سالن اصحاب رسانه (برج میلاد):

برف آخر / امیرحسین عسگری

لایه‌های دروغ / رامین سهراب

گرگ‌بازی

 برف آخر / امیرحسین عسگری / ** (متوسط)

خلاصه داستان: یوسف (امین حیایی) دکتر دامپزشک و علاقمند به گاوها است. او به زنی به نام رعنا (لادن مستوفی) که در محیط زیست کار می‌کند، علاقمند می‌شود. اما رعنا، علاقمند به گرگ‌ها است...

دومین ساخته امیرحسین عسگری، مانند فیلم اولش بدون مرز (1393) (که جایزه نگاه نو در جشنواره سی‌وسوم را برد)، فیلم چشم‌نواز و خوش‌ساختی است. ایراد مهم فیلم، ریتم نسبتاً کند آن است که حوصله عموم مخاطبان را سر می‌برد. همچنین اطلاعات فیلم که به طور مینی‌مالیستی داده می‌شود. محیط این قصه عجیب هم به مدد غرایب فیلم می‌آید. اما اگر حوصله کرده و فیلم را تا آخر تماشا کنید، به کشش درونی آن، پی خواهید برد.

آنطور که کارگردان در نشست مطبوعاتی مطرح کرد ایده فیلمنامه، از داستان جلال‌آباد نوشته آقای صالح علاء است. در تیتراژ فیلم هم ذکر شده که با نگاهی به داستان جلال‌آباد از محمد صالح علاء. این داستان نخستین مرتبه در ماهنامه همشهری داستان منتشر گشته و سپس در کتاب «اجازه می‌دهید گاهی خواب شما را ببینم؟» به چاپ رسیده است. متن این داستان کوتاه را می‌توانید در اینجا بخوانید. تم داستان، ماجرای یک دامپزشک است که قصد دارد به یک گرگ زخمی، کمک کند اما گاوها که از گرگ می‌ترسند، ناگهان می‌رمند و دامپزشک را زیر پاهایشان خرد می‌کنند.

برف آخر، فیلمی با کشش درونی است (بر خلاف فیلم بعدی امروز لایه‌های دروغ که فیلمی با کشش بیرونی و البته توخالی است). جناب عسگری که فیلمنامه را به همراه امیرمحمد عبدی و سید حسن حسینی به سرانجام رسانده، نقد ظریفی به فمینیسم حاکم بر جامعه دارد. رعنا (لادن مستوفی) محیط‌بان فیلم، حامی گرگ‌ها است و یوسف (امین حیایی) طرفدار دام‌ها و گاوها. لذا گاهی با اسلحه، مخفیانه گرگ‌ها را شکار می‌کند. از قضا رعنا یکی از گرگ‌های تیر خورده را به نزدش می‌آورد تا مداوا کند، بی‌آنکه بداند یوسف خودش ضارب بوده است. گناه شلیک به گرگ‌ها را خلیل (مجید صالحی) به گردن می‌گیرد. چون می‌خواهد دلش را خنک کند. او می‌پندارد که دختر فراری‌اش را گرگ‌ها خورده‌اند.

نام شخصیت‌ها نمادین هستند، اما نه نمادپردازی با نیت شوم و پلید. یوسف از گرگ‌ها کراهت دارد. در قرآن نیز گم‌شدن حضرت یوسف به گردن گرگ انداخته می‌شود. از طرفی یک آتش‌سوزی در بک‌گراند قصه فیلم هست که به سبب حمله گرگ‌ها به گاوداری رخ داده و یوسف و خلیل برای نجات گاوها خودشان را به آتش می‌زنند. لذا برای همکار یوسف، نام خلیل انتخاب شده (مجید صالحی). یوسف در این دو سال که از زمان آتش‌سوزی گذشته، جراحت سوختگی را با خود حمل می‌کند. نیمی از بدن او سوخته است. تماشای سوختگی و گریم خاص آن در فیلم، از لحظات جالب توجه در این اثر است. در نشست خبری، جناب کارگردان به این نماد پردازی‌ها اشاره کرد.

بازی امین حیایی، خوب و چشمگیر است. دیالوگ‌های او، اندک هستند و عمده حس او از طریق چهره منتقل می‌شود. شخصیت یوسف، زخم‌خورده گرگ‌ها است. همسرش بعد از سوختگی، او را رها کرده و حالا یوسف به یک زن حامی گرگ، علاقمند شده است. اما بعد از اعتراف، رعنا از او منزجر می‌شود و یوسف به دنبال او می‌رود و در برف گیر می‌افتد و گرگی به کمک آمده و راه را نشانش می‌دهد.

اگر حوصله کنید، فیلم برف آخر را می‌توان چند بار تماشا کرد.

یک فیلم هندی با چاشنی جکی‌چان

لایه‌های دروغ / رامین سهراب / (بی‌ارزش)

خلاصه داستانِ رسمی فیلم: سام، آتشنشان داوطلب جوانی است که برای رهایی خود از کابوسی سی ساله در تلاش است به مردم گرفتار در حوادث مختلف کمک کند. او به فنلاند می‌رود اما در بازگشت به اتفاق همسرش، دچار مشکلاتی می‌شود.

لایه‌های دروغ، یک فیلم هندی است با یک داستان سر هم بندی‌شده و مقداری زد و خورد از نوع جکی‌چان، که معلوم نیست چطور به جشنواره فجر راه یافته است. این فیلم نه تنها وهن جشنواره فجر، بلکه وهن سینمای ما و مخصوصاً اینکه یک فیلم ضد ایران است. متأسفانه بنیاد فارابی حدود 500 میلیون تومان در فیلم مشارکت کرده (بنا به گفته یکی از بازیگران فیلم). و این نیز از خرابکاری‌های مدیران قبلی فارابی است که حالا علن می‌شود.

هیئت انتخاب که اکثرشان مانند اسفندیار شهیدی و اسماعیل بنی‌اردلان، مجید شاه‌حسینی، حسین زندباف و بهروز افخمی، مدرس سینما و حتی استاد دانشگاه هستند، این فیلم را حمایت کرده‌اند. بنده به پنج نفر از این افراد زنگ زدم و برای دو نفر دیگر (محمدحسین نیرومند و پوران درخشنده) پیام گذاشتم. اما فقط دکتر بنی‌اردلان و آقای حسین زندباف، با جرأت اعلام کردند که به این فیلم رأی داده و آن را برای جشنواره انتخاب کرده‌اند. آقای افخمی نیز گفت که فقط نیم ساعت اول فیلم را دیده و از سالن خارج شده و به آن رأی نداده است. در بازگشت، متوجه می‌شود که فیلم، رأی کافی را آورده است. سه نفر هم گفتند که فیلم با لابی کردن به جشنواره نیامده و محصول رأی هیئت انتخاب است.

قهرمان فیلمِ لایه‌های دروغ، یک آتش‌نشان است که برای نجات همسرش، با گروه خلافکاران درمی‌افتد. اما مهمتر از کیفیت افتضاح فیلم، محتوای ضد وطنی آن است که ایران را بهشت تبهکاران نشان می‌دهد!! اینجانب همین سؤال را در کنفرانس خبری از کارگردان پرسیدم. تهیه کننده فیلم به نام محسن صرافی سعی کرد که به آن جواب دهد اما پاسخ او در واقع تأکیدی بر نقطه نظر راقم بود. اینکه ما سعی کردیم ایران را زیبا نشان دهیم. بله، شما ایران را زیبا نشان دادید، و البته مکان امنی برای دزدان و قاچاقچیان!

کارگردان به نام رامین سهراب، بازیگر نقش اول فیلم هم هست و یک بزن بهادر که تمام صحنه‌های اکشن را خودش انجام داده است. او ادعا دارد که بعد از سی و چند سال، از فنلاند به ایران بازگشته تا ژانر اکشن را در سینمای ایران زنده کند! اما یک مغروق چطور می‌تواند دیگران را نجات دهد. این فیلم برای گیشه ساخته شده، اما به زحمت صد میلیون تومان در سینما خواهد فروخت.

 نوشتن بیش از این برای این فیلم بی‌ارزش، هدر دادن وقت و عمر نگارنده و خوانندگان است.

**امیر اهوارکی

روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر! 2
روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر! 3
روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر! 4
روزنامچه فجر 3: یک فیلم هندی با مایه‌های جکی‌چان، در جشنواره فجر! 5