روزگار گلآقایی» یک دهه پس از «راز گلآقا»
1- بهتازگی مستند خوبی از زندگی گلآقایی کیومرث صابری به کارگردانی محمدحسن یادگاری ساخته شده است. این مستند را از شبکه افق دیدم و از دیدنش لذت بردم. در آغاز دهه 1390 که ساخت چند مستند را درباره چالشها و فراز و فرودهای مطبوعات و مستندسازی تاریخ مطبوعات ایران به پایان رساندیم نخستین بار بود که طرح ساخت مستندی درباره گلآقا در ذهنم شکل گرفت. موضوع را با گروهی از همکارانم از اصحاب فرهنگ و رسانه در میان گذاشتم. طرح آماده شد و خانم عاطفه تلقانی که تجربه چند کار مستند را در کارنامه داشت برای ساخت آن اعلام آمادگی کرد که با وجود برخی سختیها و سختگیریها زحمت فراوان و متعهدانهای کشید تا کار به فرجام رسید. مستند «راز گلآقا» با حضور اصحاب فرهنگ و رسانه در تالار وحدت رونمایی و نمایش داده شد. این اثر از آن سال چندین نوبت در شبکههای تلویزیونی پخش شد؛ هر بار هم به مناسبت سالگرد کیومرث صابری و به عنوان تنها کار ساختهشده درباره شخصیت ایشان و گلآقا. امسال پس از گذشت یک دهه از ساخت «راز گلآقا» مستندی با نام «روزگار گلآقایی» ساخته شده است که در همان مسیر است. گفتنی است یکی اهدافم در ساخت مستند «راز گلآقا» آن بود که پروندههای باز تاریخ مطبوعات، که کم هم نیستند، گشوده و مسیری برای بیان حقایق تاریخی باز شود. 2- اینک بر آن نیستم که ارزشهای «راز گلآقا» را بگویم یا متر و معیاری بردارم و دو اثر را مقایسه و ارزشگذاری کنم. چه آنکه هر دو مستند موجود و در دسترساند و راه اظهارنظر و نوشتن برای اهل نقد فیلم و سینما باز و البته نقد سالم و بیغرض نیاز رشد فضای فرهنگی و پیشبرنده و چارهساز است. 3- دستمریزاد میگویم به سازندگان «روزگار گلآقایی»؛ به ویژه به محمدحسن یادگاری، کارگردان قابلاحترام، که با این کار امیدهای فراوان به خود را برای آینده شعلهور کرد. من این دو مستند را در یک راستا و در یک حالوهوا ارزیابی میکنم و گذشته از اشتراکات فراوان در مصاحبهشوندهها، تصویرها، فیلمها و موضوع محوری هر دو مستند یعنی چرایی تعطیلی گلآقا، تفاوتهای فراوانی نیز در استنادات و مسائل دیگر دارند. 4- پوشیده نیست که مستند «روزگار گلآقایی» از نظر پرداخت هنری و کیفیت تصویر و صدا به اندازه این ده سال تکاملیافتهتر است؛ ضمن اینکه هر دو مستند در پی درک چرایی تعطیلی گلآقا هستند که پاسخ روشنی در هیچکدام داده نشده است، هرچند نزدیکترین اشخاص به کیومرث صابری چون احمد مسجدجامعی، جلال رفیع، رضا رفیع، غلامعلی حداد عادل و اعضای تحریریه گلآقا به ویژه جوانان آن روز که حضورشان در «روزگار گلآقایی» پررنگتر است در آنها سخن گفته باشند. مصاحبهشوندگان هرکدام درباره عوامل تعطیلی حرفهایی زدهاند ولی از نظر من سخن جلال رفیع دلنشینتر و به واقعیت نزدیکتر است که در «راز گلآقا» میگوید: «صابری چون دید دیگر نمیتواند چیزی را عوض کند و تعادلی بین جریانهای سیاسی برقرار کند خودش را حذف کرد... و گفت: شاید روزی راز تعطیلی آن را گفتم و شاید با خودم به گور ببرم.» 5- به هر روی این راز آنگونه که خود کیومرث صابری از آن با صراحت سخن نگفت هنوز در پرده حدس و گمان است و "راز گلآقا" همچنان راز گلآقا مانده است.