رویارویی 2 نگاه درباره آینده قیمت طلا | ترس سرمایهگذاران از بحران قریبالوقوع | بلوف «دستهای قوی» رو میشود؟
اقتصادنیوز: طلا در حال حاضر در یک وضعیت حساس قرار دارد. پس از رسیدن به رکورد تاریخی 4,380 دلار در اکتبر، قیمت این فلز گرانبها به شدت کاهش یافت و حالا در نزدیکی 4,100 دلار در حال نوسان است. تحلیلگران درباره اینکه آیا طلا همچنان در مسیر صعودی قرار دارد یا اینکه روند نزولی آغاز شده است، نظرات متفاوتی دارند.
به گزارش اقتصادنیوز، بازار طلا این روزها در وضعیت حساسی قرار دارد. پس از رسیدن به رکورد تاریخی 4,380 دلار در هر اونس در اکتبر، قیمت این فلز گرانبها بهطور قابلتوجهی کاهش یافته و اکنون در نزدیکی 4,100 دلار در حال نوسان است. این تغییرات قیمت بازتابی از عوامل مختلف اقتصادی و جهانی است که تأثیرات مستقیمی بر بازار طلا دارند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که طلا همچنان میتواند در مسیر صعودی خود ادامه دهد، اما در مقابل، گروهی دیگر پیشبینی میکنند که روند صعودی ممکن است به پایان رسیده باشد و قیمتها وارد فاز نزولی شوند.
اکونومیست نوشت، اصطلاحات بازار طلا مشابه با اصطلاحات پوکر است. "دستهای قوی" به سرمایهگذارانی اطلاق میشود که به فلز طلا وفادارند، صرفنظر از اینکه قیمت چقدر تغییر کند. "دستهای ضعیف" به کسانی گفته میشود که با اولین نشانههای مشکل، در بازار از دست میدهند. سرمایهگذاران صعودی زمانی برنده میشوند که بتوانند دیگران را قانع کنند که قیمت طلا در حال افزایش است، که در نهایت به این معنی است که این بار دستهای قوی بیشتر از دستهای ضعیف هستند. اما وقتی بازار سقوط میکند، بلوف آنها رو میشود.
تا پیش از این، دستهای قوی بهگونهای راحت برنده میشدند که به نظر میرسید بحث تمام شده است. اما از تاریخ 20 اکتبر که قیمت طلا به رکورد 4,380 دلار در هر اونس رسید، قیمت آن به شدت کاهش یافته و به حدود 4,100 دلار رسیده است.
حالا گاوها (صعودیها) وضعیت نگرانکنندهای دارند. قیمت طلا همچنان 54 درصد بالاتر از ژانویه است و 42 درصد بیشتر از بالاترین سطح آن که در سال 1980 با تعدیل تورم ثبت شده بود. برخی تحلیلگران انتظار دارند که افزایش ملایمی در قیمت طلا داشته باشیم؛ در حالی که برخی دیگر پیشبینی میکنند که طلا در سال آینده به 5,000 دلار خواهد رسید. اما خرسها (کاهشیها) معتقدند که طلا تنها شروع به کاهش کرده است. کدام داستان منطقیتر به نظر میرسد؟ هر کدام از این پیشبینیها بستگی به نوع خریداران دارد: سرمایهگذاران نهادی، بانکهای مرکزی و سفتهبازان. ابتدا با نهادها شروع کنیم.
طلا به عنوان یک ذخیره ارزش
جاذبه اصلی طلا بهعنوان یک ذخیره ارزش است، به ویژه در زمانهای بحران. طلا یک دارایی ملموس است، حمل و نقل آن آسان است و در بازار جهانی قابل معامله است، که این ویژگیها برای سرمایهگذارانی که پرتفویهای بزرگی دارند اطمینانبخش است. دورههای صعودی قبلی قیمت طلا پس از سقوط داتکام و بحران مالی جهانی 2007-2009 و همچنین در زمان پاندمی کووید -19 رخ داده است. اما این بار فرق دارد. قیمت طلا از مارس 2024 تا کنون تقریباً دو برابر شده است، بدون اینکه رکودی در اقتصاد وجود داشته باشد (نگاه کنید به نمودار 1). شاخص بورس S&P 500 آمریکا در همین دوره تقریباً 30 درصد افزایش داشته است؛ و نرخهای واقعی بهره همچنان بالا هستند.
ممکن است سرمایهگذاران نهادی به دنبال پناه در طلا باشند چون از بحران قریبالوقوع میترسند. امسال، تعرفههای رئیسجمهور دونالد ترامپ و تقابل او با چین، تهدیدی برای آشفتگی تجاری ایجاد کرده است. آمریکا طولانیترین تعطیلی دولت خود را تجربه کرده است. نگرانیها افزایش یافته است که سقوط سهامهای هوش مصنوعی میتواند اقتصاد واقعی را تحت تأثیر قرار دهد. اما تطبیق این شوکها با افزایش تقریباً خطی قیمت طلا دشوار است. توافقات تجاری ترامپ، آتشبس با چین و صلح در خاورمیانه - هیچکدام تأثیر زیادی نداشته است. از زمانی که تعطیلی دولت آمریکا در 12 نوامبر به پایان رسید، بازارهای سهام و طلا به طور غیرمعمولی بهطور همزمان نوسان کردهاند.
نظریه دوم این است که طلا توسط بانکهای مرکزی به حرکت درآمده است. طبق این نظریه "کاهش ارزش"، ناتوانی سیاسی آمریکا و بدهی عمومی فزاینده، همچنین تحریمها و تهدیدها علیه استقلال فدرال رزرو، باعث نگرانیهایی در مورد تورم افسارگسیخته و کاهش اعتماد به دلار شده و بانکهای مرکزی در سراسر جهان را وادار کرده است که داراییهای بلندمدت دلاری خود را به طلا تبدیل کنند. اما شواهد کجاست؟ اگر اوراق بهادار آمریکایی بهطور عمده فروخته میشد، دلار باید در حال سقوط میبود و بازده بلندمدت باید افزایش مییافت. در واقع، دلار بعد از سقوط اولیه خود در اوایل امسال، نسبتاً ثابت مانده است؛ بازدهی اوراق قرضه 30 ساله آمریکا عمدتاً ثابت بوده است.
طرفداران نظریه کاهش ارزش اشاره میکنند که بانکهای مرکزی در کشورهای در حال ظهور به طلا علاقه دارند. اگر سهم طلا در ذخایر بالا رفته باشد، عمدتاً به این دلیل است که قیمت آن در حال افزایش است، در حالی که دلار تغییرات چندانی نداشته است. از نظر حجم، خریدهای طلا از سوی بانکهای مرکزی کشورهای در حال ظهور افزایش یافته اما همچنان کم است. یکی از افراد نزدیک به مقامات بانکهای مرکزی هیچ تمایلی برای شرطبندی بر روی طلا نمیبیند، به ویژه اگر این کار به معنای دنبال کردن حباب باشد. دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که خریدهای گزارششده آنها از سال گذشته کاهش یافته است (نگاه کنید به نمودار 2)، و خریدها عمدتاً توسط چند بانک صورت میگیرد. واردات گزارشنشده چین، که بهوسیله دادههای گمرک بریتانیا پیگیری میشود، به نظر میرسد که قبل از سال 2025 به اوج خود رسیده است.
این باعث میشود که سفتهبازان بهعنوان محرکهای اصلی حرکتهای اخیر قیمت شناخته شوند. در اواخر سپتامبر، موقعیتهای "طولانی" که توسط صندوقهای پوشش ریسک در قراردادهای آتی طلا نگهداری میشد، به رکورد 200,000 قرارداد رسید که معادل 619 تن طلا است.
خرید خالص توسط صندوقهای قابل معامله در بورس نیز قوی بود. ماه گذشته جریان ETF کاهش یافت؛ این، همراه با فروش خالص 100 تن توسط صندوقهای پوشش ریسک، بسیاری از کاهش قیمت مشاهدهشده در آن ماه را توضیح میدهد، طبق تخمینهای میشل هیگ از بانک سوسیته جنرال. جریانهای ETF از آن زمان بازیابی شدهاند. بنابراین، به نظر میرسد که قیمت طلا به طور دقیق با میل این صندوقهای ناپایدار پیگیری میشود.
آنچه ممکن است ماهها پیش بهعنوان یک تلاش محدود برای افزایش طلا در ذخایر بانکهای مرکزی آغاز شده بود، اکنون به یک حرکت خودانگیخته و انبوه از پول داغ تبدیل شده است که قیمتها را به سمت بالا سوق میدهد. اکنون این "تجارت مومنتوم" کلاسیک، که در آن سرمایهگذاران به دنبال روندها میروند، متوقف شده است. اگر این روند معکوس شود، دستهای قوی مقدار زیادی چیپ در خطر دارند.
همچنین بخوانید- طلا در انتظار یک جرقه تازه | مقاومت 4000 دلاری همچنان سدی سخت برای شکستن
- رکوردشکنی پیاپی قیمت طلای جهانی | فلز زرد در مسیر 5 هزار دلاری؟
- رمزگشایی از جهش قیمت طلای جهانی به بالاتر از مرز 4,200 دلار | نقره در مدار صعود باقی ماند
- تداوم رشد قیمت طلا پس از امضای توافق پایان تعطیلی دولت آمریکا توسط ترامپ | سقوط ین در برابر یورو