ریانووستی: مسکو و تهران آماده مشارکت راهبردی هستند
خبرگزاری دولتی «ریانووستی» روسیه در تحلیلی به قلم «پتر آکوپوف» نوشت: روسیه و ایران اکنون به سمت یک معاهده همکاری راهبردی جامع حرکت میکنند که میتواند 20 یا 25 سال ادامه یابد و احتمال دارد همین امسال امضا شود.
«ریانووستی» در تحلیلی نوشت همزمان با سفر پوتین به تهران، دو کشور آماده ایجاد مشارکت راهبردی هستند و روسیه میتواند از ایران درسهایی برای شکل دادن به هویت بدون اتکا به غرب بیاموزد.
خبرگزاری دولتی «ریانووستی» روسیه در تحلیلی به قلم «پتر آکوپوف» نوشت: روسیه و ایران اکنون به سمت یک معاهده همکاری راهبردی جامع حرکت میکنند که میتواند 20 یا 25 سال ادامه یابد و احتمال دارد همین امسال امضا شود. در ژانویه، ابراهیم رئیسی رئیسجمهور ایران پیشنویس ایرانی را به ولادیمیر پوتین در مسکو ارائه کرد و ماه گذشته سرگئی لاوروف (وزیر خارجه روسیه) نسخه روسی را به تهران آورد.
به نوشته این تحلیل، روسیه و ایران به متحدان نظامی تبدیل نخواهند شد (اگرچه تمرینهای مشترک به شکلی فزاینده تکمیلکننده همکاریهای نظامی - فنی آنهاست)، اما روابط دو کشور بسیار جدی توسعه خواهد یافت.
طبق این تحلیل، «ایران به طور فزایندهای در قالب چندجانبه همکاری با روسیه مشارکت دارد - به سازمان همکاری شانگهای (SCO) پیوسته - روند الحاق آن در پاییز تکمیل میشود - و میخواهد به بریکس بپیوندد. به عبارت دیگر، صحبت از یک مسیر تمام عیار به سمت همکاریهای راهبردی بین دو کشور چه در سطح دوجانبه و چه در صحنه جهانی است. روسیه و ایران پتانسیل بسیار زیادی برای همکاری دارند، از تجارت گرفته تا کریدور حمل و نقل شمال - جنوب که دریای بالتیک را به بنادر ایران در دریای عرب متصل میکند. یعنی اتحادیه اروپا از طریق دریای خزر به هند میرسد».
این گزارش میافزاید: نباید فکر کنیم که درگیری روسیه با غرب آن را بیربط کرده است - پتانسیل تجارت شمال - جنوب هنوز بسیار بالا است. حتی اگر جنگ تحریمها بین روسیه و اتحادیه اروپا برای مدت طولانی ادامه یابد، کریدور برای تجارت روسیه با خاورمیانه و آسیا مورد نیاز خواهد بود.
به باور نویسنده این تحلیل، «از همه مهمتر این است که نزدیک شدن به ایران در راستای منافع استراتژیک روسیه است. زیرا ما صرفاً با وارث تمدنهای بزرگ، با یک کشور 86 میلیونی قوی سر و کار نداریم، بلکه با یکی از قویترین ملت های جهان از نظر روحی روبرو هستیم. ایران واقعاً یک کشور مستقل است، راه خودش را میرود، به دنبال اشکال حکومت و سازماندهی اجتماعی خود است، از منافع ملی خود دفاع میکند و در برابر هیچ فشار خارجی سر فرود نمیآورد».
در ادامه این گزارش آمده است: این دقیقاً همان کاری است که روسیه انجام میدهد، اما ما هنوز این روند را به طور کامل تکمیل نکردهایم. و فقط بحث تجربه ایران از زندگی و توسعه تحت چند دهه تحریمهای غرب نیست - که این هم مفید خواهد بود، بلکه دنیای قدیمی که در آن غرب میتواند به طور قابل توجهی مانع کشورهای ناخوشایند برای خود شود (و آنها را تهدید به نابودی کند) چیزی مربوط به گذشته است. مهمتر از آن، ایران توانسته فرمول ساختار حکومتی و روابط اجتماعی خود را بیابد، فرمولی که دقیقاً هویت و آرزوهای ملی آن را بیان میکند.
به نوشته این خبرگزاری روسی، «جمهوری اسلامی کپی از نمونههای خارجی، غربی و شرقی نیست، اختراع منحصر به فرد ایرانی است. این پیچیده است، هم بر اساس سنت (مذهبی و ملی) و هم بر مفهوم شکل صحیح نمایندگی مردمی و اجرای قوانین اسلامی. با مشکلات، اشتباهات و درسهایش، اما دوام آوردن در سختترین شرایط بیرونی. هیچ یک از قدرتهای بزرگ - که بیشک ایران در میان آنهاست - در دهههای اخیر چنین خلاقیتی را در ساخت نوع جدیدی از حکومت از خود نشان ندادهاند. آخرین موردی که تجربه مشابهی داشت اتحاد جماهیر شوروی بود».
نویسنده این مطلب در ادامه میافزاید: اکنون ما (روسها) دوباره با یک چالش بزرگ روبرو هستیم - باید شکل جدیدی از موجودیت را برای مردم و کشور خود ابداع کنیم. نه تنها برای مقاومت در برابر رویارویی با غرب، بلکه به این دلیل که خودمان مدتهاست به آن نیاز داریم. تجربه ایران به طور مستقیم در مورد روسیه قابل اجرا نیست، اما آرزوی آنها برای یک ساختار اجتماعی ایدهآل به روسها نزدیک است، و همچنین این رویا که حکومت باید حامی عدالت، تجسم و حفاظت از آرمانهای مردم باشد و این که رهبران باید صادق باشند، روحیه قوی داشته باشند و در برابر مردم و خداوند مسئولیت خود را بدانند.
در پایان این تحلیل در اشاره به دیدارهای اخیر پوتین در تهران آمده است: و به همین دلیل است که پنجمین دیدار پوتین با رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، فقط گفتوگوی دو دولتمرد بسیار تأثیرگذار و بسیار باتجربه نیست، بلکه دیدار دو فردی است که چیزی برای گفتوگو علاوه بر مسائل و چالشهای جهانی دارند. زیرا اگر دو کشور مانند روسیه و ایران راه معنوی و ملی خود را بروند، آن وقت با هم این مسیر را طی خواهند کرد. و هر یک قویتر خواهند شد - نه تنها به چالشهای غرب پاسخ میدهند، بلکه با هم دنیای جدیدی را میسازند که در آن مردم سنتگرا میتوانند با روشها و قوانین خودشان زندگی کنند.