ریسک رشیدپور در عبور از «چالش» در برنامهسازی / «اتفاق» حاصل شد؟
اولین قسمت از برنامه تلویزیونی «اتفاق» در حالی روی آنتن شبکه سه سیما رونمایی شد که مهمترین ویژگی آن، تفاوت مشهودش با ساختار و قالب برنامههای چالشی رضا رشیدپور در سیما بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ رضا رشیدپور بعد از برنامه اجتماعی و چالشی صبحگاهی «حالا خورشید» که از برندهای پرطرفدار سیما نیز محسوب میشد، حالا با یک برنامه تازه اما شبانه و متفاوت، به آنتن شبکه سه بازگشته است؛ برنامهای که طبق اخبار مخابره شده تا پیش از رونمایی قرار بود یک «اتفاق» جدید در روزهای کرونایی تلویزیون باشد.
این روزها شبکههای مختلف سیما درگیر چالش کرونا هستند و برنامههای روتین و عادی و بخشهای خبری سیما همه به نوعی درگیر این چالش شدهاند. به ویژه که مخاطب غیر از اطلاعرسانیهای خبری این روزها به شدت چشم انتظار برنامههای سرگرم کننده و متنوع برای پر کردن ساعات حضور در قرنطینههای خانگی است. در این فضا شروع برنامه تازهای از جنس «اتفاق»، در کنار برندهای شناخته شدهای چون «عصر جدید» و «دورهمی» فینفسه اتفاقی مبارک است.
شب گذشته قسمت اول از این برنامه با اجرای رضا رشیدپور روی آنتن رفت که اگرچه نشان میدهد این «اتفاق» پتانسیل زیادی برای جذب مخاطب دارد اما از طرفی دیگر حاکی از راه دراز سازندگان با یک «اتفاق ویژه» داشت.
شروع خوب با یک دکور چشمنواز
تیتراژ برنامه از همان ابتدا مخاطب را متوجه میسازد که با برنامهای روبهرو خواهد بود که قرار است از اتفاقات مختلفی حرف بزند که شاید وجه علمی آنها پررنگتر باشد، چراکه المانها و نشانههای مرتبط با علم و طبیعت، در فضای بصری و گرافیکی تیتراژ بیشتر مشاهده میشد.
شروع برنامه با ورود رشیدپور از پشت صحنه به روی استیج برنامه است و همزمان با دوربینی که او را همراهی میکند مخاطب هم متوجه عظمت دکور و لوکیشن برنامه میشود؛ دکوری که شاید برای اولین بار است در ساختار برنامههای تلویزیونی با چنین شکوه و پروداکشنی تدارک دیده شده است.
نورپردازی و جایگاهی که برای تماشاگران در نظر گرفته شده و طراحی کلی دکور همه نشان از طراحی و هزینه مادی و برنامهریزی ویژه عوامل برنامه دارد که نقطه قوتی در نوع خود محسوب میشود.
رضا رشیدپور در اولین سخنان خود تاکید میکند که قرار است در این برنامه افرادی را ببینیم که در زندگی خود «اتفاقات جذابی را تجربه کردهاند» و بعد با توضیحات دیگری از «ترس» به عنوان موضوع محوری اولین قسمت از این برنامه سخن میگوید.
کارکرد انبوه تماشاگر در استودیو چیست؟
با دیدن این میزان از تماشاگر و تمرکز روی جمعیت حاضر در سالن، اولین سوالی که در ذهن نقش میبست درباره انبوه جمعیت حاضر در استودیو بود که قرار است در طول برنامه چه کارکردی داشته باشند؟ رشیدپور با طرح چند سوال و نظرسنجیای که از طرف تماشاگران به صورت آنلاین روی الایدی مشاهده میشود بخش کوچکی از این کارکرد را نمایش میدهد.
برنامه حدود 2 ساعت طول میکشد؛ در یک قسمت از برنامه سه نفر یعنی ارشا اقدسی بدلکار، مهدی پارسا جهانگرد و محسن اسلام زاده مستندساز به اجرا و ارائهای چند دقیقهای از حرفه خود میپرازند و در بخشی از برنامه نیز رضا رشیدپور گفتگویی با بهرام عطایی کاراگاه حوزه جنایی داشت؛ تنها بخش برنامه که یادآور قالب آشنای رشیدپور در برنامههای گفتگومحور پیشیناش بود.
ابهام در ساختار و اهداف برنامه
اولین ابهام برنامه برای مخاطب اما از همان دقایق اولیه این بود که قرار است ساختار این برنامه گفتگو محور باشد یا اجرا محور؟ و چرا حضور مهمانان روی استیج برنامه متفاوت است؟ چراکه سه مهمان در برنامه به ارائه حرفه خود ویژگیها، امتیازها و معضلات آن در یک بازه چند دقیقهای میپردازند که حتی در پایان برنامه به رأی گذاشته میشود و رشیدپور در حین اجرای شأن با صدا درآوردن یک زنگ سوالاتش را میپرسد و یک مهمان دیگر هم با خود رشیدپور با دو صندلی در برابر هم به گفتگو میپردازد.
نخ تسبیح همه این اجراها و گفتگوها البته موضوع «ترس» است. ترس در کار بدلکاری، مستندسازی، حضور در جنگلهای آمازون و حتی کار با جنایتکاران. ترسی که با ایدههای خوبی مطرح میشود اما هنوز با آنچه که میتواند فراتر از ذهن مخاطب باشد متفاوت است و شاید باید بهروزتر شود.
در هر اجرا نیز تلاش میشود بخشی از هیجان این ترسها و دلهرهها به مخاطب منتقل شود. به طور مثال یک پرش 10 متری از ارتفاع برای ارشا اقدسی تدارک دیده میشود و بعد از او نیز یکی از بدلکارانش که ابتدا به نظر میرسد یک داوطلب حاضر در سالن است این پرش را انجام میدهد. اتفاقاتی از جمله پرش از ارتفاع البته تنها راهکار سازندگان برای جذابیتبخشی به برنامه نیست.
در طول ارائه هر یک از مهمانان هم سعی میشود چیدمانی صورت بگیرد تا برنامه با اجراهای روتین و عادی پیش نرود مثلا ارشا اقدسی عصبانی میشود و سر خود را به میز رشیدپور میکوبد یا همزمان با صحبتهای او و رشیدپور یک نفر که آتش گرفته است از استودیو رد میشود. گرفتن ساچمه شلیک شده توسط ارشا یا دارت سمی توسط رشیدپور دیگر خلاقیتهای به کار گرفته در برنامه است تا برنامه از یک تاک شوی صرفا دیالوگی یا مونولوگی خارج شود.
اتفاق هنوز حاصل نشده است...
همه اینها اما هنوز با «اتفاق» موردنظر که از پیش انتظارش را داشتیم فاصله دارد. مخاطب از پرش 10 متری ارشا اقدسی بدلکاری که با جیمز باند همکاری داشته و اجراهای متفاوتی از او دیده قلبش چندان به تپش نمیافتد، همانطور که قدم زدن بدلکار آتش گرفته هم اتفاقی عادی به نظر میرسد. شاید نیاز است خلاقیت بیشتری در چیدمان این اتفاقات صورت بگیرد. هرچند نقش دوربینها در چنین برنامههایی بیشتر حس میشود و دوربینها در واقع المانهای اصلی برنامه هستند تا ترس و دلهره و هیجان را از چشمان حضار داخل استودیو به مخاطب منتقل کنند.
همچنین فضاسازیهای خلاقانه، مطالبه مهمی از طراحان چنین برنامههایی است به ویژه وقتی موضوعی چون «ترس» با چاشنی هیجان و اضطراب و دلهره محور برنامه قرار میگیرد اما در اجرا صرفا این موسیقی متن است که در شکلگیری این فضا نقشآفرینی میکند.
البته کارگردانی این برنامه را سیاوش صفاریان پور و محمدرضا رضائیان بر عهده دارند که صفاریان پور را پیش از این بیشتر با اجرای برنامههای علمی میشناسیم و رضائیان بهعنوان تهیهکننده «کتاب باز» بیشتر مطرح است و احتمال میرود ترکیب و همراهی این دو نفر در ادامه راه ساخت این برنامه بتواند اتفاق خوبی را رقم بزند.
عبور رشیدپور از قالب چالشی محبوبش
نفس حضور رشیدپور در یک برنامه غیرچالشی و غیراجتماعی میتواند نوعی ریسک محسوب شود. عبور رشیدپور از اجراهایی که موضوعات و مهمانانش را به چالش میکشد در این برنامه که بیشتر به کشف و شهود نسبت به یک شغل، حرفه، شخصیت کاری یک فرد و... تنه میزند خود تجربه جدیدی است که باید دید چقدر رشیدپور با آن کنار میآید.
هرچند او سعی دارد در سوال با مهمان گاه به چالش بپردازد و زنگ صدادار پرسش از فرد ارائهکننده را هر بار به صدا درآورد اما فضای کلی برنامه خارج از چالشهای روتین اوست و شاید چالشهای جدی تر به جذابیت برنامه کمک کند.
«اتفاق» قرار است هر پنجشنبه و جمعه بعد از خبر شبانگاهی شبکه سه سیما روی آنتن برود که مخاطب علاقمند به «دورهمی» در شبکه نسیم را ناگزیر به انتخاب یکی از این دو برنامه میکند.
نکته دیگر نسبت به زمان بندی خود برنامه است که «اتفاق» را بیش از حد طولانی کرده است. برنامه در حدود 2 ساعت روی آنتن میرود و مخاطب در این بازه زمانی با چهار چهره مختلف آشنا میشود که میتوان با کاستن از تعداد افراد و درنتیجه زمان بندی اصلی برنامه را نیز با خروجی بهتری روی آنتن فرستاد.
باید دید رضا رشیدپور و تیم همراهش در این برنامه میتوانند در ادامه راه به معنای واقعی یک «اتفاق» را روی آنتن سیما رقم بزنند؟
منبع: مهر