دوشنبه 5 آذر 1403

ریشه ابهامات درباره نقش روسیه در مسئله گاز ایران

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
ریشه ابهامات درباره نقش روسیه در مسئله گاز ایران

جنجال بر سر این ادعا بود که به بیان نادقیق - که دقیق‌تر خواهد شد - روسیه بر نحوه برداشت از یک منبع گازی عظیم در بخش ایرانی ساحل جنوبی خزر، منبعی با نام «چالوس» که اعلام شد یک‌چهارم حجم پارس جنوبی گاز دارد و می‌تواند به شکل بالقوه تأمین‌کننده 20 درصد از گاز اروپا باشد، تسلط دارد و ایران برای موضوعات مربوط به آن باید از مسکو کسب تکلیف کند.

سرنوشت اخبار مهم و مستقیما مربوط به منافع کلان ملی در ایران نه همیشه، اما با بسامد بالایی دچار ابهام، آشفتگی در اظهارنظر‌های رسمی و غیررسمی می‌شود و مخاطب مطلب، عموم مردم، که با سیلابی از اخبار ضدونقیض مواجه می‌شوند، دست آخر همه‌چیز می‌دانند و هیچ‌چیز نمی‌دانند و کم‌کم موضوع فراموش می‌شود.

به گزارش شرق؛ از جمله در اواسط دهه 90 که بحث تغییر رژیم حقوقی دریای خزر مطرح شد. ابتدا خبر رسید که دولت ایران راضی شده است حق 50‌درصدی خود از منابع خزر را به کمتر از 12 درصد کاهش دهد. طوفانی از اخبار منتشر شد، مردم در شبکه‌های اجتماعی به‌شدت واکنش نشان دادند؛ حتی مانند هر بحث دیگری با یکدیگر به جدل پرداختند، اما با گذشت چند روز تب ماجرا خوابید و فراموش شد و بر کسی هم معلوم نشد اصل داستان چیست.

مواردی مانند نظام حقوقی دریای خزر از آن جهت که ماهیتی فنی دارند، مثلا در این مورد مربوط به بحث پیچیده حقوق بین‌الملل و رژیم‌حقوقی حاکم بر آب‌ها هستند، قابلیت این را دارند که با ایجاد موج خبری مخاطب عام را سردرگم کنند تا جایی که او با فرسایشی‌شدن بحث در‌نهایت از قید فهم مطلب بگذرد و موضوع فراموش شود، چنانچه در این مورد شد و نیز در بسیاری موضوعات دیگر مانند قرارداد‌های بلندمدت ایران با کشور‌های خارجی یا نزدیک‌تر ماجرای اختلال در سامانه سوخت و حتی نزدیک‌تر ماجرای دزدان دریایی عمان؛ اما یکی از موضوعاتی که هفته گذشته موجی خبری ایجاد کرد و به منابع انرژی خزر مرتبط بود اکنون در آستانه آن قرار دارد که به موارد مذکور اضافه شود.

خبری که اعلام آن و جنجال آن هیچ‌کدام بخت‌یار نبود و اولی در سایه اخبار انتخابات ریاست‌جمهوری قرار گرفت و جنجالش به دو جنجال بزرگ‌تر، یکی اختلال سامانه سوخت و دیگری دزدان دریایی عمان هم‌زمان شد.

«برادر بزرگ» اجازه نمی‌دهد جنجال بر سر این ادعا بود که به بیان نادقیق - که دقیق‌تر خواهد شد - روسیه بر نحوه برداشت از یک منبع گازی عظیم در بخش ایرانی ساحل جنوبی خزر، منبعی با نام «چالوس» که اعلام شد یک‌چهارم حجم پارس جنوبی گاز دارد و می‌تواند به شکل بالقوه تأمین‌کننده 20 درصد از گاز اروپا باشد، تسلط دارد و ایران برای موضوعات مربوط به آن باید از مسکو کسب تکلیف کند.

اکتشاف این منبع هیدروکربوی را «علی اصولی»، مدیر‌عامل شرکت نفت خزر که کمتر از 24 ساعت از تودیع او می‌گذرد، در خردادماه اعلام کرد. این مقام رسمی - سابق - همان‌طورکه دیگر رسانه‌ها نیز عنوان کرده‌اند، در مصاحبه خود از وجود «ساختار عظیم چالوس» صحبت کرده بود؛ نه «میدان عظیم چالوس». به زبان ساده تفاوت این دو واژه در این است که در ساختار عظیم چالوس احتمال کشف میدان گازی کوچک یا بزرگ وجود دارد و شرکت نفت خزر نیز با بیان کلمه «ساختار» به‌جای «میدان» از وجود احتمالی گاز و سایر منابع هیدروکربوری در آن منطقه خبر داده است.

همچنین در بخش‌های متعددی از این مصاحبه رئیس هیئت‌مدیره شرکت نفت خزر اعداد و ارقام ذکرشده را به موفقیت در عملیات اکتشاف ساختار چالوس منوط کرده است؛ یعنی بسیار محتمل است که با انجام عملیات اکتشاف اصلا هیچ منبع گازی در ساختار چالوس کشف نشود یا رقم کشف‌شده بسیار کوچک باشد. در نتیجه فعلا باید منتظر انجام حفاری اکتشافی در این ساختار باشیم.

نشت خبر به فارسی شبهه اولیه در رابطه با کنترل روسیه بر هشت میدان گازی خزر را «اویل‌پرایس» برای بار نخست مطرح کرد و انتشار این خبر باعث نشت آن به رسانه‌های فارسی‌زبان شد. در این خبر‌ها البته صحبتی از شروط روسیه مطرح نشده و صرفا بر جنبه‌های مثبت این اکتشاف تأکید شده بود. بااین‌حال به‌عنوان یک امر واقع غیرمستند همه از لختی پادشاه خبر دارند و می‌دانند روسیه هیچ تمایلی به اضافه‌کردن گاز ایران به بازار‌های جهانی ندارد. خبر «اویل‌پرایس» هرچند رسانه‌ای پرخواننده در زمینه انرژی است، اما به‌هیچ‌عنوان منبع موثقی برای اخباری از این دست محسوب نمی‌شود و این خبر نیز با حرف کلی پیش‌گفته ماهیتا متفاوت است و به یک مورد مشخص اشاره دارد.

تحلیل‌های این پایگاه خبری - تحلیلی عمدتا بر پایه فرضیاتی غیرقابل اتکا نوشته می‌شوند که با برجسته‌کردن اخبار مناقشه‌برانگیز و اضافه‌کردن چاشنی و قضاوت‌های نویسنده موفق شده است در حوزه‌ای کم‌مخاطب مانند حوزه انرژی به رسانه‌ای به نسبت پرخواننده تبدیل شود. کمااینکه هنوز هم هیچ رسانه معتبر انرژی یا اقتصادی‌ای خبری درباره این موضوع منتشر نکرده است، درحالی‌که کشف میدانی - یا ساختاری - با این ابعاد قابلیت تبدیل‌شدن به گزارش یک نشریه بین‌المللی انرژی را دارد و حتی بعید است از چشم رسانه‌های عمومی‌تر مثلا رویترز یا بلومبرگ دور بماند؛ اما این خبر را رسانه رسمی کشور از زبان یک ایرانی منتشر کرد.

چیزک و چیز‌ها‌ می‌شود تصور کرد که رسانه‌ها به چشم خریدار به‌عنوان سوژه‌ای طلایی به این موضوع نگاه می‌کردند؛ خبری درباره واگذاری امتیاز انرژی به کشوری که مردم ایران به شکل تاریخی، فارغ از درست و غلط آن، به آن حساسیت دارند و بی‌اعتمادند. خبری با بازار مطمئن که در سال‌های دور با پیش‌زمینه جدال بر سر واگذاری امتیاز نفت شمال و نفت جنوب و داستان مصدق و حزب توده وارد فرهنگ سیاسی عمومی ایران شده و به‌اصطلاح سینمایی گیشه‌اش تضمینی است، هرچند شاید منتقدان به آن اقبالی نشان ندهند.

جالب آنکه دقت خبر «اویل‌پرایس» از رسانه‌های فارسی بیشتر است و درحالی‌که برخی خبرگزاری‌ها از نام میدان برای این اکتشاف سخن گفته‌اند، در گزارش فرنگی نامی از میدان نیامده. بازی رسانه‌ای به کنار مسئله به گزارش «اویل‌پرایس» ختم نشد و یکی از مقام‌های صنفی در خود ایران به بازگوکردن مطالب اویل‌پرایس آن‌هم با اغراق بیشتر پرداخت. به گفته «اردشیر دادرس»، رئیس انجمن صنفی سی‌ان‌جی، در گفتگو با ایلنا ایران براساس توافق با روسیه، حق برداشت از هشت حلقه چاه بزرگ گازی در دریای خزر را ندارد.

او در این مصاحبه گفت بنا به شرط روس‌ها تا زمانی که تراز گاز ایران مثبت است و تولید به نسبت مصرف داخلی جواب‌گوست، تهران حق استخراج منابع گازی دریای خزر را ندارد. طبیعتا موجی از تکذیب از پی اظهارات دادرس منتشر شد. از خود علی اصولی تا صداوسیما و رسانه‌های عموما نزدیک به محافظه‌کاران. اظهارات اصولی، با سخنان پیش‌گفته او تناقضی نداشت. در زمان اعلام این خبر او با قطعیت وجود میادین گازی در دریای خزر را تأیید نکرده بود و صرفا از احتمال امکان بهره‌برداری از منابع حجیم و با ذکر «ساختار» گاز در حد حدس سخن گفته بود.

اساسا فرایند کشف و حفاری یک منبع جدید هیدروکربوری خود مراحل متفاوتی دارد و تا به مرحله بهره‌برداری برسد، زمان زیادی نیاز است. ایرادات سخن دادرس تقریبا بررسی شده و عملا از نظر فنی و درباره ساختار چالوس منتفی است. ولی پرسشی پیش می‌آید که اگر چنین شرطی بر فرض از سوی روسیه و به شکل عمومی مطرح شده باشد، این جزئیات فنی چه اهمیتی دارد؟

دادرس: تحت فشارم دادرس موضوع دیگری را مطرح می‌کند و به‌طور شفاف می‌گوید که منبع این اظهارنظرش گزارشی قدیمی از پایگاه خبری اویل‌پرایس است که در خبرگزاری تسنیم هم بازنشر شده بود. او البته موضوع را به‌گونه دیگری هم مطرح می‌کند و آن‌هم فشار‌های پس از انتشار این خبر تازه است: «من صحبت‌هایم را مطرح کردم و با توجه به اینکه الان از جا‌های مختف به من گفته‌اند دیگر مصاحبه نکنم، بهتر است وارد این بحث نشویم». پرسش اصلی، اما منبع سخنان رئیس انجمن صنفی سی‌ان‌جی ایران است و آیا او به متن توافق دسترسی دارد یا براساس اطلاعات مستندی این ادعا را مطرح کرده است؟

آن‌طورکه دادرس دست‌کم در این شرایط توضیح می‌دهد منبع او همان گزارش اواخر مرداد یک رسانه است: «وجاهت خبر به منبع است و منبع اصلی هم اویل‌پرایس است که منبع معتبری در زمینه انرژی است و سایت تجارت‌نیوز و تسنیم حدود 30 مرداد همین خبر را منتشر کرده بودند. من منبع این خبر نیستم و همچنان که گفتم، به‌عنوان تحلیلگر و کارشناس موضوع این خبر را براساس منابع معتبر تسنیم و اویل‌پرایس مطرح کردم؛ چراکه این موضوع را درج کرده بودند و من از آنجا برداشتم».

واقعیت چیز دیگری است در این میان رسانه‌های محافظه‌کار از برنامه «جریان تحریف» - که البته با جریان انحرافی تفاوت دارد و انحراف از باب تفعیل است که بر مطاوعه و اثرپذیری دلالت دارد - سخن گفتند که می‌خواهد روابط حسنه ایران و روسیه را دچار انحراف یا تحریف کند و به هم بزند. ادعایی بسیار سنگین که البته بدون جزئیات بیشتر منتشر شده است.

اما داستان همچنان تمام‌نشده ماند و «علیرضا سلیمی»، نماینده و عضو هیئت‌رئیسه مجلس، جلوی فرونشستن تب ماجرا را گرفت و گفت: «درست است که سفیرمان در روسیه درباره این موضوع، موضع گرفته است، اما واقعیت چیز دیگری است» و از وزارت خارجه خواست موضوع را شفاف کند. سفیر ایران این موضوع را تکذیب کرده بود. پرونده ماجرا همچنان بسته نشده. «علی اصولی» تودیع شد و رفت و «سیدعماد حسینی» درحالی‌که برای پاسخ به سؤالات اعلام آمادگی کرده بود، دیگر به تماس‌های ما پاسخ نداد.