ریشههای غدیری ولایت فقیه در نظام اسلامی

«ولایت فقیه» ادامه منطقی امامت الهی در غدیر است که با نیابت از امام معصوم، مدل حکومت دینی را در عصر غیبت در نظام جمهوری اسلامی ایران اجرایی کرده و مشروعیت خود را از آن میگیرد.
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم - مریم مرتضوی: واقعه غدیر خم، یکی از برجستهترین و حساسترین نقاط عطف در تاریخ اسلام است که هم از نظر تاریخی اهمیت دارد و هم از نظر کلامی و سیاسی، دربردارنده پیامهای بنیادینی درباره ماهیت رهبری دینی و سیاسی پس از پیامبر اکرم (ص) است. این واقعه که در آخرین سال حیات پیامبر (ص) و پس از اتمام مناسک حج در سرزمین خم اتفاق افتاد، با جمله تاریخی «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به عنوان ابلاغی سیاسی الهی در حافظه تاریخی مسلمانان ثبت شد.
اما پرسش اصلی این است: «آیا غدیر تنها واقعهای معنوی و اخلاقی بود یا اینکه دربردارنده مفهومی بنیادین در نظریه حکومت اسلامی نیز هست؟»
ریشهشناسی مفهوم ولایت در غدیر
در متن خطبه غدیر، پیامبر (ص) از واژه «مولا» برای امام علی بن ابیطالب (ع) استفاده کرد: «مَن کُنتُ مَولَاهُ فَهذَا عَلِی مَولَاهُ». در زبان عربی، واژه «مولا» معانی متعددی دارد: از یاریگر و دوست تا سرپرست و اولی به تصرف. اما در سیاق جمله و با توجه به مکان، زمان و زمینه خطبه، معنای ولایت، سرپرست و رهبر سیاسی اجتماعی مناسبترین برداشت است.
ویژگیهای خاص خطبه مانند اجتماع دهها هزار نفر، دستور پیامبر (ص) مبنی بر صبر برای بازگشتن رفتهها و رسیدن جاماندهها، امر خداوند به ابلاغ، تذکر جدی به عدم اتمام رسالت (آیه 67 سوره مائده) و تبریک مسلمانان پس از پایان خطبه نشان میدهد که پیامبر (ص) مأمور به ابلاغ مأموریتی فراتر از بیان محبت یا تأکید بر فضیلت شخصی امام علی (ع) بوده است. این رویداد مهم دلالت سیاسی دینی دارد و به معنای اعلان رسمی جانشینی امام علی (ع) از سوی خداوند و پیامبر اکرم (ص) است.
چنانکه خداوند در آیه 67 سوره مائده میفرماید: «یَا أَیُهَا الرَسُولُ بَلِغ مَا أُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِکَ وَاِن لَم تَفعَل فَمَا بَلَغتَ رِسَالَتَهُ؛ ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای.»
غدیر؛ پاسخ اسلام به معمای مشروعیت و قدرت سیاسیغدیر به مثابه سند مشروعیت سیاسی در اندیشه امامت
از نظر اندیشه سیاسی شیعه، «امامت» نه یک منصب انتخابی و عرفی، بلکه منصبی الهی و انتصابی است. در این نگاه، جامعه اسلامی نمیتواند بدون امام باقی بماند و این امام باید از سوی خداوند مشخص شود، همچنانکه پیامبر (ص) از جانب خدا برانگیخته شد، امام نیز با نص الهی تعیین میشود.
واقعه غدیر در واقع بیعت علنی پیامبر خدا (ص) با امام علی (ع) به عنوان جانشین سیاسی و دینی خود بود. در همین راستا، آیات قرآنیای مانند «اِنَمَا وَلِیُکُمُ اللَهُ وَرَسُولُهُ وَالَذِینَ آمَنُوا الَذِینَ یُقِیمُونَ الصَلَاهَ وَیُؤتُونَ الزَکَاهَ وَهُم رَاکِعُونَ» (سوره مائده، 55) نیز در منابع تفسیری شیعه و برخی منابع اهل سنت بر امام علی (ع) تطبیق داده شدهاند. این آیات همراه با خطبه غدیر، پایهگذار نظریه «حکومت مشروع الهی» در قالب امامت شدند.
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) جامعه اسلامی دچار اختلاف در مسئله جانشینی شد. اکثریت مهاجرین و انصار در سقیفه بنیساعده گرد آمدند و خلافت خلیفه اول را به شکل انتخابی پایهریزی کردند. این مدل سیاسی از منظر شیعه فاقد مشروعیت الهی و انحراف از اصل غدیر به شمار میرود.
از نگاه شیعه، تمایز اصلی میان «امامت منصوب از سوی خداوند» و «خلافت مبتنی بر اجماع» است. در مدل اول شریعت و سیاست در امتداد وحی باقی میماند و جامعه از رهبری معصوم بهرهمند میشود، در حالیکه در مدل دوم، عنصر الهی از رهبری حذف و حکومت به امر انسانی تبدیل میشود.
غدیر، نه تنها یک واقعه تاریخی یا توصیه اخلاقی، بلکه بیانیه اندیشهای و سیاسی اسلام ناب محمدی (ص) در حوزه حاکمیت و اداره جامعه است. این واقعه، پایهگذار نظریهای است که در آن، حکومت و رهبری امت اسلامی نه با اجماع، قهر یا عرف، بلکه با نص الهی مشروعیت دارد. در اندیشه شیعی، تمام اصول نظام سیاسی - از امامت معصوم تا ولایت فقیه - در امتداد معنایی و تاریخی واقعه غدیر قابل فهم و تبیین است.
پیوستگی تاریخی غدیر تا عصر غیبت
هرچند امامت سیاسی امام علی (ع) به دلایل تاریخی پس از رحلت پیامبر (ص) عملاً محقق نشد، اما اندیشه غدیر به مثابه اصل مشروعیت دینی در میان شیعیان حفظ شد. این اندیشه در طول تاریخ در قالب آموزههایی مانند امامت معصومین (ع)، عصمت و علم لدنی امام و در نهایت نظریه «ولایت فقیه» در عصر غیبت کبرا ادامه پیدا کرده است.
ولایت فقیه به عنوان جانشینی از امام معصوم در بُعد سیاسی و فقهی، در کشور ما به مدل اجرایی حاکمیت سیاسی دینی تبدیل شد. رهبر در این نظام بر اساس نیابت از امام معصوم (ع) مشروعیت دارد. این تئوری ریشه در همان منطق غدیری دارد که امامت را نه عرفی، بلکه الهی میداند.
این نظریه با گشودن راه «نصب فقیه عادل» در عصر غیبت میکوشد میان مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی، تعادلی معقول برقرار کند. در جمهوری اسلامی ایران، رهبری دینی از سوی خبرگان منتخب مردم تأیید میشود و این تلفیق، مدلی دقیق از حکومت دینی و مبتنی بر آموزههای الهی همراه با رعایت حق مردم در تعیین سرنوشت، در جهان معاصر عرضه کرده است.