زبانِ فارسی و 32 سرباز برای دفاع از هویت ایرانی
دستِ بالا در جهانی شدن را کسانی دارند که پایشان در سرزمین هویتی شان محکم باشد. مثل درختان چندهزار ساله، ریشه های خود را به اعماق زمین فرستاده باشند.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ عباس محمدیان مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات
آن گونه که اگر رابطه زمین و آسمان به کلی هم قطع شود و قطره ای نبارد، اینان به ریشه، سهم آب خود را از دل زمین می گیرند و به زندگی ادامه می دهند.
تشبیهِ انسان به درخت بر سبیلِ مَثَل است که بی مناقشه می توان بدان پرداخت و الا انسان بانی کاشت و داشت و حتی برداشت درخت است. به همین خاطر است که صاحبانِ نهالهای تازه کاشته شده هویتی، صاحبان هویت های دیر پا را به چشم رشک و حتی حسد نگاه می کنند. نتیجه نگاه با درون مایه حسادت هم معلوم است چیست.
اگر نتوانند درخت را از ریشه درآورند، به دنبال تبر خواهند بود برای تنه شکن کردن آن. رویش پاجوش ها را هم به یک قوطی سمِ خُشک کننده می توان ناکام گذاشت. مواجهه جهان استکباری اما بی تاریخ با ایرانِ صاحب دیرینه از این جنس است. میخواهند ریشه های هویتی ما را بزنند. آن وقت خود را نه تنها با باد که با نسیمی هم که از اراده آنان برخیزد، هماهنگ خواهیم کرد. بودنی چنین عین نیستی است.
زندگانیی که الفبایش را دیگران بنویسند، یک مرگِ تلخ بیش نیست. ما خود باید الفبای مان را داشته باشیم. همه 32 حرف الفبا را هم باید فعال داشته باشیم حتی چ و پ و گ و ژ را. هویت ما و درختواره فکری - فرهنگی ما با این الفبا تجانس دارد. ما زبانِ فارسی را فراتر از یک زبان، یک هویت می دانیم که جغرافیا و تاریخ ما را تحت تاثیر سازنده داشته و دارد و ان شاالله خواهد داشت.
حتی به جرات میتوانیم زبانِ فارسی را در قامتِ پاسدارِ جغرافیای ایران هم نام نهیم. در این زبانِ فاخر است که اسطوره به اسوه و الگوی رفتاری تبدیل می شود. در این زبان است که ما قهرمانان شاهنامه را در قامت رزمندگان مان تکثیر میکنیم. اندیشمندانِ شان را در هیئت نخبگانمان فرصت زندگی بدهیم. برای ما هر کلمه فارسی، یک سنگر است، هر جمله یک خاکریز. شاید از این روست که رهبر انقلاب، با غیرت و تاکید می گویند:" راجع به زبان فارسی نگرانم؛ نگذارید فرسوده و ویران شود." خیلی فراتر از بحثِ زبانی است. این زبان یعنی همه چیز. یعنی ذخیره راهبردی ملی برای همیشه.
زبان فارسی زبان رسمی نیست، زبان ملی استفقط حرف کلمات نیست که روح جاری در کلمات مورد نظر است. روحی که کلمات را در قامت کنشگران سازندگی، فعالان فرهنگی، امیدآفرینان زندگی و... جا نمایی میکند. بیگانگان هم این را خوب درک کردهاند؛ لذا در جنگی نا پیدا می خواهند با تضعیف زبان فارسی، توان ما را در دیگر عرصهها بفرسایند. بدانیم برای جهانی شدن باید "خودمان" باشیم. هظم شدن در فرهنگ دیگران ما را جهانی نمی کند؛ جهان را از ما خالی می کند.
پس خودمان بمانیم تا در جهانِ فردا هم با عزت و عظمت" بمانیم" ان شاالله.