یک‌شنبه 3 فروردین 1404

زخم ناسوری که نیازمند مرهم است

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
زخم ناسوری که نیازمند مرهم است

سال 1403 هم گذشت اما برای زخم ناسور انتخابات مرهمی پیدا نشد و شهادت ناگهانی رئیس‌جمهور هم نتوانست سیر نزولی مشارکت انتخاباتی طی سال‌های اخیر را بهبود بخشد.

به گزارش الف در 4 انتخاباتی که طی 5 سال اخیر برگزار شد، مشارکت انتخاباتی بازه 40 تا 50 درصدی را به ثبت رسانده و این زنگ هشداری است که در آخرین انتخابات برگزار شده، بلندتر از همیشه شنیده شد.

در شرایطی که تصور می‌شد واقعه تلخی چون سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و فقدان وی بتواند عزم عمومی را برای خلق مشارکت سیاسی همه‌جانبه ایجاد کند، باز هم انتخابات سیر نزولی خود را ادامه داد و در دور اول مشارکت 40 درصدی ثبت شد و دور دوم با اندک افزایش به حدود 50 درصد رسید.

انتخابات ریاست‌جمهوری غیرقابل انتظار 1403 نشان داد عمل سیاسی عمومی، تابعی از واقعیت‌های موجود است. ایران 1403 همچون سال‌های گذشته درگیر فشارهای معیشتی و تلاطم‌های اقتصادی بود و سطح نارضایتی‌های حاصله به قدری بود که بی‌تفاوتی چشمگیری به واقعیت مهمی چون انتخابات ریاست‌جمهوری مشاهده شد. حتی با وجود فضای رقابتی‌تر انتخابات نسبت به سال 1400 و حضور نمایندگانی از دو جریان سیاسی کشور که قاعدتاً باید شرایط را بهبود می‌بخشید، این امر میسر نشد و میزان مشارکت به صورت دقیق، 39/92 درصد ثبت شد که پایین‌ترین آمار ثبت‌شده از ابتدای انقلاب است. اما در دور دوم و با باقی‌ماندن دو رقیبی که تقابل‌های سیاسی زیادی را موجب شدند، اندک تغییری رخ داد و مشارکت دقیق، 49/8 به ثبت رسید که هر چند در مقایسه با دور اول و همچنین سال 1400، افزایش یافت اما حاوی پیام‌های مهم و البته تلخی بود.

در فضای سیاسی سال‌های اخیر، آن تفاسیری که دست برتر را در بیان علت کم‌رمقی فضای انتخاباتی داشت، عدم تکثر سیاسی و فراهم نبودن فضا برای رقابت واقعی بود که البته در این بین نوک پیکان انتقادات هم به‌سوی شورای‌نگهبان نشانه می‌رفت. اما انتخابات 1403 که تا حدی رنگ و بوی رقابتی گرفته بود و دو چهره متفاوت با دیگر نامزدها (مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی) حضور داشتند از این قاعده پیروی نکرد و نه حساسیت انتخابات ناگهانی 1403 توانست تنور رقابت را گرم کند و نه تکثر نسبی.

انتخابات ریاست‌جمهوری 1403، نشان داد که سیاست در اوج بی‌تفاوتی عمومی بوده و این تابعی از وضعیتی است که مردم با آن مواجهند؛ به‌خصوص دشواری های قتصادی که سطح نارضایتی را به حد بالایی رسانده. عموم جامعه باور پیدا کرده که از مجرای سیاست، تحولی رخ نخواهد داد و به این دلیل تصمیم گرفته که به انتخابات و عمل سیاسی پشت کند.

دیگر واقعیت تلخی که در انتخابات سال گذشته به چشم خورد، ریزش آرای مناطق محروم و حاشیه کشور و قهر با صندوق رای توسط کسانی بود که سرمایه اصلی جمهوری‌اسلامی محسوب شده و چسبندگی بسیاری با انقلاب داشته‌اند. انتخابات 1403، صدای واضح گلایه‌مندی، رنجش و جدایی اقشاری بود که همواره پایه‌های انقلاب و حامیان نظام به شمار می رفتند اما مدت‌های مدیدی است که از کانون توجهات کنار رفته و نتیجه این چشم‌پوشی، دست رد چشمگیر به انتخابات و قهر با صندوق رای آن هم در انتخابات بسیار مهم ریاست‌جمهوری بود.

انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم و اقبال سرد به آن، نشانه بحران در سازمان سیاسی کشور بود؛ سازمان سیاسی که در حل مسائل و چالش‌های کشور به فرسودگی دچار شده و ایده نوینی برای رهایی از وضعیت نامطلوب، ندارد. انتخابات 1403 همچون ادوار قبلی، زنگ خطر را به صدا درآورد و نشانه واضحی از ناامیدی، دلسردی و بی‌تفاوتی مردم بود. انتخابات همواره نمادی از پویایی و بالندگی نظام سیاسی ایران محسوب می‌شد و مشارکت‌های ثبت‌شده بالا، افتخاری بود که جمهوری اسلامی ایران را با دیگر کشورهای منطقه متمایز می‌کرد.

هر چند که ثبت مشارکتی در حدود 50 درصد آن‌هم در میانه سنگین‌ترین بحران‌های اقتصادی و سیاسی، سوژه براندازی و سقوط را به محاق برد اما تداوم این روند و ثبت چنین بازه‌های مشارکتی که نشانه واضحی از بی‌تفاوتی عمومی و عدم اعتقاد به آورده های صندوق رای در زندگی مردم است، یعنی بی‌اعتباری یکی از مهم‌ترین ساز و کارهای برآمده از دل انقلاب. انتخابات فخر جمهوری اسلامی است و برای بازیابی اعتبار و مرهم‌کردن زخم آن، باید چاره‌ای اندیشید.