جمعه 9 آذر 1403

زیر و بم عرضه خودرو در بورس / خودرو چاره‌ای جز بورس ندارد

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
زیر و بم عرضه خودرو در بورس / خودرو چاره‌ای جز بورس ندارد
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، پیشنهاد قیمت‌گذاری خودرو در بورس کالا در حالی مطرح است که برخی معتقدند قیمت‌گذاری در بورس تنها به نفع خودروساز تمام می‌شود و عده دیگری آن را بازی برد - برد می‌دانند. در گذشته سابقه قیمت‌گذاری برخی محصولات خودرویی در بورس را داشته‌ایم، به‌طوری که سایپایی‌ها 50 دستگاه سراتو را در بورس عرضه کردند اما با این حال سواری‌ها در جاده بورس مسیر خود را ادامه ندادند که همین مسئله احتمالاتی مبنی بر اینکه انحصار بازار جوابگوی اشتهای آنها نیست و خودروسازها رغبتی به ایجاد شفافیت در قیمت‌گذاری و فروش محصولات ندارند به وجود آمد. در این برهه زمانی به‌نظر می‌رسد که آنها قیمت‌گذاری در بورس کالا را به تعیین قیمت توسط شورای رقابت ترجیح می‌دهند. همچنین حسن روحانی رئیس جمهور در جلسات اخیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت بر اصلاح شیوه خرید و فروش خودرو تاکید داشته؛ او گفته بود دولت به دنبال حذف سیستم واسطه گری رانت جویانه و اصلاح نحوه خرید و فروش برای مصرف کننده واقعی خودرو است. پیش از این ایزدخواه؛ عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس درمورد جزییات طرح مجلس خبرداده بود که طرح تحول بازار و صنعت خودرو حاشیه سود 10 درصد برای خودروسازان در نظر گرفته شده است و مجلس به صنایع نظامی (سپاه و وزارت دفاع) اجازه داده می‌دهد به صنعت خودروسازی ورود کرده و به انتقال فناروی در صنعت خودرو بپردازند. درمورد عرضه این محصول در بورس کالا با شهرام عجمی کارشناس و تحلیل‌گر بازار سرمایه به گفت‌وگو پرداختیم که به شرح زیر است: آیا ورود خودرو به بورس کالا نیازمند پیش‌نیازی است؟ در چه شرایطی باید به این موضوع پرداخته شود؟ اگر در قیمت‌گذاری دخالت نشود و دولت مردان سرنوشتی همچون دلار برای آن ترسیم نکنند، بورس کالا گزینه مناسبی برای عرضه و ایجاد تعادل در بازاراست در صورتی که شورای رقابت بخواهد آنها را به قیمت مشخصی محدود کند این سازوکار نمی‌تواند تاثیر خاصی بر این صنعت و سهام‌های مربوط به آن داشته باشد. حتی زمینه به وجود آوردن سفته بازی و رانت را برای عده‌ای فراهم می کند. بورس یعنی معامله بر اساس عرضه و تقاضا و اساسا یک اقتصاد آزاد است اگر دستکاری در آن انجام شود، تمام متغییرهای دچار اختلال می‌شوند. ما تجربه دخالت در صنایع فولادی که با تصمیمات اشتباه رانتی برای برخی به وجود آمد را داریم و شاهد بودیم این دخالت‌های بی‌جا در تعیین نرخ مشخص برای عرضه محصول هیچ سودی برای سهامدار و کارخانه نداشته است. در هر موردی که دولت دخالت‌های خود را در عرصه قیمت‌گذاری کاهش داد، بازار پس از مدتی خود را با قیمت مناسب بازار و عرضه و تقاضا همسو کرد. در مقابل سابقه نشان می‌دهد که ورود دولت به قیمت‌گذاری نتیجه‌ای جزء پایداری اختلال و بی‌سروسامانی نداشته‌است. چطور امکان دخالت در نرخ‌های بورسی وجود دارد؟ دولت برای موفقیت در این حوزه چه مواردی باید حذر کند؟ در حال حاضر شورای رقابت به راحتی در قیمت‌گذاری فولاد دخالت و معاملات آن را ابطال می‌کند. این به‌نوعی دخالت و سرکوب بازار به حساب می‌آید. ابطال معاملات و اقدام‌های این چنینی این سوء‌ظن وجود میاید که قیمتی که در بورس کشف می‌شود واقعی و قابل تکیه نیست. کالاهایی که در بورس مورد معامله قرار می‌گیرند محصول اولیه است و اگر بخواهند پیش از اینکه به یک کالای ثانویه و یا در محصول مناسب مصرف کننده تبدیل شوند درمورد آن سیاست‌گذاری کنند، قطعا پروژه شکست خورده می‌شود اما اگر بگذارند به مرور زمان سازوکار عرضه و تقاضا تعیین کننده نوع و قیمت محصول باشد، دست دلالان کوتاه می‌شود. خودرو نیز همانند سایر کالاها از این امر تبعیت می‌کند و با عرضه در بورس بدون دخالت‌ها می‌تواند مسیر صحیحی متناسب با واقعیت این صنعت پیش بگیرد. اکنون ساختارهای غیرمنطقی همچون محدود کردن خریدار و غیره در این صنعت وجود دارد که با همین شرایط فعلی نمی‌تواند در بورس عرضه شود. عرضه خودرو در بورس کالا باعث گرانی این محصول می‌شود؟ برخی‌ها از مسئولان گمان می‌کنند با اقدامات دستوری می‌توانند بازار را متعادل کنند و یا آزادسازی آن در بستر بورس کالا امکان گرانی محصول را به‌وجود می‌آورد در حالی که در عرضه و تقاضا الگوهای اشتباه آن را از بین برده و حتی با افزایش نرخ‌ها پس از مدتی بازار به اشباع می‌رسد و روند کاهشی پیش می‌گیرد. بنابراین بورس کالا ترازو برای مشخص کردن ارزش ذاتی محصولات است. از طرفی در بازار کشور تقاضای کاذب وجود دارد و عرضه محصول نیز محدود است. بورس کالا می‌تواند کمی به داد حال بیمارگونه این صنعت برسد و حداقل شفافیت قابل توجیهی به وجود بیاورد. بازار خودرو کاملا انحصاری است و هیچ رقابتی برای خودروساز وجود ندارد بنابراین مرجع صحیحی برای مشخص‌سازی ارزش واقعی آن وجود ندارد. بورس کالا می‌تواند این خلاء را از بین ببرد. در ادامه به گفت‌وگو با امیرحسین کاکایی کارشناس خودرو به بررسی این موضوع می‌پردازیم و مشروح آن را در ادامه می‌خوانید به‌نظر شما عرضه خودرو در بورس کالا چه کمکی به این صنعت مفید می‌کند؟ باید ببینیم هدفمان برای عرضه در بورس چیست اگر میخواهیم تولید بهبود یابد و به تدریج بازار بهتر شود باید در وهله نخست به سمتی برویم که خودروسازها هزینه خود را پوشش دهند. در گام بعدی باید با ایجاد مکانیزم صحیح عرضه، سود دلالان به صفر برسد. اکنون تولیدات آنها به‌صرفه نیست و زیان‌ده هستند و از طرفی دلالان سودهای زیادی از سوداگری در بازار به دست می‌آورند. فرآیند این مکانیزم‌های اشتباه باعث شده تا بازار هیجان زده عمل کند. مسئولان باید شهامت آزادسازی قیمت‌ها را داشته باشند تا با عرضه صحیح آن قیمت عادلانه کشف شود. البته مشکل اصلی صنعت خودروسازی بازار نیست بلکه برای حل چالش‌های آن باید به سراغ تقویت تولید رفت. چراکه تولیدات خودرو کاهش یافته و دلالان بستر مناسبی برای ایجاد جوهای هیجانی می‌بینند و تا زمانی که قیمت‌ها آزادسازی نشود این مشکلات پا برجاست. کاهش تولید صنعت بزرگی همانند خودروسازی باعث کاهش ارزش پول ملی می‌شود اما سیستم بانکی کشور به شکلی است که سالانه 20 درصد به حجم نقدینگی اضافه می کند. بنابراین با کاهش تولید و افزایش نقدینگی، ارزش پول کاسته می‌شود و قیمت‌ها به‌نظر گران می‌آید. اگر تولید را افزایش دهیم ضمن ارزش آفرینی در کشور، بازار کنترل و صنعت پیشرفت می‌کند. بورس بستر شفاف و منطقی برای قیمت گذاری و عرضه محصول است و خودرو همانند دیگر محصولات می‌تواند در این فضا معامله شود. مسئولان می‌ترسند که یک عده رانت‌خوار قیمت‌ها را به نحوی هدایت کنند که افزایش چشم‌گیری یابد و همچنین معتقدند با عرضه آن در بورس، مکانیزم شفافی به وجود می‌آید و این رانت‌خواری‌ها شکل نمی‌گیرد. برای از بین رفتن رانت‌خواری باید قیمت آن چه در بازار و چه در بورس آزادسازی شود، سال‌های پیش برای عرضه آزاد و بدون دخالت شورای رقابت بحث‌های زیادی شد اما نتیجه نداد. اکنون عرضه در بورس کالا همان ثمره را عاید می‌کند به اصطلاح با بازار مچ می‌شود. البته با عرضه در بورس کالا شاید برای سه الی چهار روزی قیمت‌ها افزایش یابد به‌طور مثال پراید به 200 میلیون تومان نیز برسد اما جای تردید نیست که در کمترین فرصت قیمت‌ها به حد منطقی رسیده و با نرخی که در بازار (100 الی 110 میلیون تومان) معامله می‌شود به فروش می‌رسد. هر چند که با این عرضه، خودرو به قیمت‌های موجود در بازار معامله می‌شود اما در این صورت خودروسازها از اختلاف قیمت موجود منتفع می‌شوند؛ در نتیجه درآمد به دست آمده صرف داخلی‌سازی‌هایی که به علت محدودیت‌های مالی روی زمین مانده و سرمایه‌گذاری می‌شود. علاوه بر اینکه با این راهکار ظرفیت تولید افزایش پیدا می‌کند؛ محصول به‌طور شفاف قیمت‌گذاری می‌شود و برای دلالان دیگر صرفه سودجویی ندارد. اینکه بگویم قیمت‌ها در بورس قیمت‌ها خیلی افزایش پیدا می‌کند، اشتباه است. در حال حاضر دستوراتی برای پایین نگه داشتن قیمت صادر کرده‌اند اما قیمت‌های بازار از آن پیروی نمی‌کند و تنها خودروساز این فشار را متحمل می‌شود. اکنون قیمت محصول با 2 نرخ با اختلاف قیمتی فاحش دادوستد می‌شود که اساس دلالی و رانت‌خواری را در این صنعت به وجود آورده است. این افراد با خرید و فروش خودرو صد در صد سود می‌کنند. مشکل از انجایی آب می‌خورد که دلال با سوداگری سود صد در صدی عایدش می‌شود در حالی که خودروساز در بعضی موارد زیان‌ده است. در حقیقت برای شفاف‌سازی و کوتاه کردن دست رانت‌خواران چاره ای بجز بورس نداریم. باید قیمت‌ها را آزاد و صنعت را تقویت کنیم. وقتی که تولید چشم گیری نداریم و محصول در بازار اندک است، دارنده کالا محور قیمت ها را مشخص می‌کند و به علت اینکه فروشنده کاهش می‌یابد بازار را بنا به سلیقه خود می‌چرخاند. چرا تاکنون نتوانسته‌ایم مانع رانت‌خواری و عقب‌ماندگی این صنعت بشویم؟ مشکل کجاست؟ تمامی روش‌هایی که تاکنون استفاده شده به "کنترل بازار" متکی بوده و روز به روز باعث تخریب بیشتر بازار شده است و از طرفی بازار قیمت‌گذاری دستوری را نمی‌پذیرد مسیر مستقلی پیش می‌گیرد. رویه‌ای که اکنون پیش گرفته می‌شود بهترین حالت برای منتفع شدن است. به نظر شما اکنون قیمت محصولات خودروسازان دقیق است و یا حباب دارد؟ در بعضی موارد حباب دارد و در بعضی موارد کمتر از ارزش محصول است. نمی‌توان پاسخ دقیقی به این سوال داد چراکه ارزش واقعی دلار مشخص نیست. در سال 98 دلار به 20 هزار تومان رسید در صورتی که ارزش آن کمتر بود و بنا به شرایط و جوهای موجود افزایش قیمت مقطعی داشت؛ در حال حاضر هم نرخ 25 هزار تومانی برای آن تعیین می کنند که مشخص نیست نرخ صحیح آن چقدر است. محاسبات من نشان می دهد که اگر فرض را بر دلار با نرخ 25 هزار تومان بگیریم، خودرویی مانند پراید باید با 137 میلیون تومان عرضه می شود اما نیست پس پراید ارزان به فروش می‌رسدو بالعکس خودرویی همانند سانتافه قیمت آن بیشتر از ارزش ذاتی آن است. در بعضی از سایت‌های تخصصی خودرو دیده شده که با احتساب سود، قطعات وارداتی، مالیات و مابقی هزینه‌ها باز هم قیمت تمام شده کالا کمتر از نرخ کارخانه به دست می‌آید. توضیح شما در این باره چیست؟ اشتباه می‌کنند! اکنون نمی دانم قیمت واقعی دلار چند است اما میدانم پرایدی که در سال 96 تولید می‌شد برای خودروساز به اصطلاح یر به یر در میامد و کارخانه سودی از تولید این محصول نمی‌برد. با فرض اینکه قیمت تمام شده برای خودروساز به‌صرفه نیست؛ چرا همین محصولات در بازارهای هدف ارزان‌تر عرضه می‌شود؟ این امر مربوط به گذشته است و همچنین سیاست‌هایی که برای صادرات در نظر می‌گیرند با فروش در بازار داخلی فرق دارد! البته باید گفت که قیمت قطعات موجود در بازار دارای نرخ ثابتی نیست و بنا بر کیفیت ارزش متفاوتی دارد. فکر می‌کنم یک قطعه بخصوص در محدوده قیمتی و رنج مشخصی باشد؛ این‌طور نیست؟ آیا تفاوت قطعات نامرغوب و با کیفیت می‌تواند اختلاف قیمت چندین میلیونی به وجود بیاورد؟ شما حساب‌های آن را چک کرده‌اید!؟ اینها تماما ادعاست و متاسفانه هر کسی از فرض خود سخن می‌گوید قیمت واقعی دلار مشخص نیست و نمی‌توان ارزش مشخصی برای آن قائل بود. برای قیمت تمام شده باید بنابر اطلاعات رسمی سخن گفت. من در این مورد بحثی ندارم! فایده گفت‌وگو در این مورد چیست!؟ اینها بازی کلامی و رسانه‌ای است! چراکه در سال 98 قیمت آزادسازی شده خودرویی مثل پراید حدود 65 میلیون احتساب می شد اما کاری کردند تا قیمت به 90 میلیون تومان هم رسید که پس از گرانی دلار این نرخ را هم اندک دانستند. در واقع بنده علت آن را همین بازی حاشیه‌ها می‌دانم! منبع: رادار اقتصاد