سال نو چگونه «خوشقدم» میشد؟
رفتارهای آیینی نوروز در گذر زمان با دگرگونیهایی مواجه شده است. هرچند هنوز بخشی از آن سنتها و باورها، از جمله «شگونی و خوشقدمی در لحظه تحویل سال» در بین مردم مناطق مختلفی از ایران رایج است.
به گزارش مشرق، نادر کریمیان سردشتی پژوهشگر و مردمشناس میراث فرهنگی، در مقاله «دعای تحویل سال» با بهرهگیری از مستندات و نگارشهای مختلف از «آیینهای نوروزی»، به گوشهای از آداب و سنت و باورهای مردم در نوروز و بهویژه هنگام تحویل سال، اشاره کرده است: «هنگامی که آفتاب به اعتدال بهاری باز میآید و به قول مشهور از برج حوت به برج حمل منتقل میشود، ایرانیان و سایر مردم کشورهای حوزه نوروز منتظر چنین لحظهای میمانند تا سال تحویل شود.
آداب و سنتی در میان مردم در هنگام تحویل سال انجام میشود که به کوتاهی به نمونههایی اشاره میشود: در بین مردم اصفهان اسطورهای رایج بود که «عجوزه خانم» به «انتظار عمو نوروز» نشسته است.
در روستاهای بندرعباس همچون «حسن لُنگی» مردم صبح نوروزشان را با خواندن آیاتی از قرآن آغاز میکنند و سپس با گل سرخ که بین دو انگشت له میکردند، شاخ گوسفندها، تنه نخل و بالای درِ خانه و گاهی هم روی تیرهای چوبی سقف، علامت میگذاشتند.
در «هورمود لار» (استان فارس) هم سقف خانهها را علامت میگذاشتند. در هنگام تحویل سال همه افراد خانواده در خانهاند و به جز مازندرانیها که برای هنگام تحویل سال مراسم ویژهای دارند، دیگر مردم بر سر سفرههای نوروزی نشستهاند، چرا که باور داشتند اگر کسی در وقت تحویل سال در خانه و در سر سفره نباشد تا آخر سال از خانه آواره خواهد بود.
در شهرهای مقدس مردم بیشتر به امامزادهها و اماکن مذهبی میروند. عدهای از شیرازیها به کنار چشمه سعدیه میرفتند، ماهیهای ریز را در لیوان آب میریختند و با آب سر میکشیدند و دست و صورت خود را میشستند با این باور که تا سال آینده سلامت خواهند بود. پیش از تحویل سال شمع و چراغهای سفره را روشن میکنند، قرآن پیش چشم گشاده است و به انتظار رسیدن سال نو مینشینند.
عامه مردم بر این باور بودند و هنوز نیز در روستاها یک اعتقاد عمومی است که تحویل سال حرکت زمین از شاخی به شاخ دیگر است؛ زیرا معتقدند در میان دریای بیکران ماهیای شناور است که گاوی بر پشت دارد و زمین بر شاخ گاو نهاده است، به هنگام تحویل سال گاو، زمین را از یک شاخ به شاخ دیگر میاندازد و همین موجب میشود که زمین لرزشی بیابد و تخم مرغی که روی آینه گذاشتهاند یا برگ سبز و نارنجی که در کاسه آب انداختهاند میچرخد و ماهیای که در آب است به طور عمودی بیحرکت میشود.
تصویری از این باور عامه در کتاب عجایب المخلوقات زکریای قزوینیخراسانیهای کوزه نو بر سفره میگذارند و نارنجی در دهانه آن، که پس از تحویل سال لیوانی از آن بیاشامند و معتقدند اگر کسی به هنگام تحویل سال عسل و تباشیر، عرق بیدمشک یا آب جوجه خروس بخورد سلامت خواهد بود و مزاجش معتدل میشود.
مردم وقتی سال تحویل میشد پول یا خرخاکی در دست میگرفتند و بر این باور بودند که شگون دارد و زنان باید سنجاق زیر گلو به چهار قدشان میزدند تا رشته کارهاشان گسسته نشود.
زنهای آلاشتی (مازندران) در هنگام تحویل سال به نان پختن یا ریسندگی و بافندگی مشغول میشدند تا همیشه خانهشان پربرکت باشد و مردها هیزم میشکستند که نشانه کار و حرکت و جنبش و نمودار توانایی و تندرستی است، یعنی که بتوانند در سال نو هر کار پرزحمتی را به آسانی انجام دهند.
در کردستان پول یا خرخاکی (جنبندهای مثل سوسک سیاه) در دست میگرفتند و پس از تحویل سال، چند آیه از قرآن میخواندند. برخی از مردم آشنا به این کار نیز روی نگین عقیق دُر و مرجان را حکاکی میکنند که آن را «نگین شرف شمس» میخوانند و کسانی که از این نگینها انگشتری دارند به انگشت میکنند. اولین کسی که پس از تحویل سال وارد خانه میشود باید خوشقدم باشد تا در سالی که در پیش است به اهل خانه خوش بگذرد.
در شاهرود پیش از تحویل سال، یکی از فرزندان خوشقدم خانواده با کوزه سبز از خانه بیرون میرود و کوزه را پر از آب میکند و در لحظه تحویل سال به خانه بازمیگردد، که قدمش برای اهل خانه گرامی خواهد بود و همه به او عیدی میدهند.
در آلاشت (مازندران) به کسی که در روزهای نوروز و اول ماه به خانه میآید «شِهین» Shehin میگویند. شِهین با خود نان و سیب و قرآن به خانه میآورد و تبریک میگوید: «عید نو مُوارک». بعد با اهل خانه روبوسی میکند. بزرگ خانواده او را به کنار سفره نوروز میبرد و با عسل و شیرینی و حلوا از او پذیرایی میکند و عیدی میدهد.
در تلاوک و سما و دیگر مناطق مازندران و حوزه دامنههای البرز مرکزی یکی از همسایگان یا منسوبان خود را «خوششگون» میدانند و او را «سال مِج» Salemej مینامند. او اولین کسی است که بعد از تحویل سال به خانه میآید و کوزه پر از آب به دست دارد. مقداری آب در حیاط خانه میپاشد و سال نو را به همه تبریک میگوید.
در فردوس خراسان نیز مردم بعد از تحویل سال به صحرا میرفتند و یک دسته علف میآوردند و به قفل یا زنجیر در خانه میبستند به این نیت که تا آخر سال در آن خانه صفا و خرمی باشد.
هنگام تحویل سال را اکنون مردم از رادیو و تلویزیون میشنوند و در روستاها با طبل زدن و تیراندازی با تفنگهای سرپر و پرتاب توپ اعلام میکنند.»
کریمیان سردشتی درباره دعای تحویل سال نیز نوشته است: «این دعا که در لحظات بسیار حساس تحویل خوانده میشود، از گذشتههای دور معمول و مرسوم بوده است... و احتمالاً قبل از دوره صفویه نیز، ارزش و اهمیت این آیین در نزد ایرانیان مرسوم بوده است.
رسمی بوده که پس از تحویل سال بزرگ خانواده یا رئیس طایفه و در اماکن مذهبی، روحانی و امام جماعت پس از قرائت چند آیه از قرآن، دعای تحویل سال را میخواند و دیگران نیز همراه او این دعا را میخواندند و سپس به مقتضای نیازهای خودشان در آغاز سال جدید، دعاها و درخواستهایی از خداوند منان دارند که موجبات سلامتی، پیشرفت، توفیق، عبادات و اطاعات بندگی خدا را برایشان فراهم میکند.»