ستاره خراسان؛ ضدیت با فلسفه در عین انقلابی بودن
کتاب «فرزانه فروزنده جانها و دلها» در شرح احوال آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، به قلم غلامرضا گلی زواره، توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر شد.
به گزارش مشرق، کتاب «فرزانه فروزنده جانها و دلها» در شرح احوال آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، به قلم غلامرضا گلی زواره، توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر شد.
آشنایی با شخصیتهایی که در علم و عمل، اخلاق و فضیلت، مدارجی را پیمودهاند و خصال ستوده و صفات پسندیده آنان، مشتاقان معرفت و مکارم انسانی را به سوی رشد معنوی و روحانی سوق میدهد، به لحاظ جنبههای تربیتی و پرورشی، آموزنده و رشددهنده است.
یکی از این قلههای رفیع که جویبارهایی با طراوت و صفابخش را به سوی دشتهای تشنه جامعه انسانی جاری ساخت، آیتالله شیخ مجتبی قزوینی خراسانی رحمهُالله (1279- 1346ش) است. این عالم عامل، نمونهای ناب از وارستگی، پارسایی، پرهیزگاری و پایداری در دفاع از ارزشهای الهی به حساب میآید که در هدایت افراد مستعد، ترویج و تعلیم معارف قرآن و عترت، تمامی توان علمی و فکری خویش را بکار گرفت و با همتی وافر، حرارت و شوقی خالصانه، لحظهای از رسالت سترگی که بر دوش داشت، دریغ نورزید.
همان گونه که کفر، شرک، الحاد، نفاق و انحراف را برنمیتافت، نابرابریهای اجتماعی، ستم، خودکامگی و جفاکاری جرثومههای فساد و تباهی را برنمیتابید، چنان که انجماد فکری، تصلب، جمود، خرافات و موهومات نیز برایش قابل تحمل نبود و میکوشید فرهنگ با صلابت تشیع را از چنین آفاتی بر حذر سازد. عمری را در کاوش و پژوهش پیرامون مباحث معقول و منقول و ارزیابی مباحث کلامی، حکمی و روایی گذرانید و در پیِ آن بود تا معارف اسلام ناب محمدی و تشیع علوی از امتزاج و التقاط با یافتههای بشری در قلمروی فلسفه و عرفان، دور نگاه داشته شود. اما این تندیس صدق و صفا در تکاپوهای فکری، آموزشی و تبلیغی، هرگز از اخلاق علمی، روحیه پژوهشی، جدال احسن و موعظه حسنه، پا را فراتر ننهاد.
غلامرضا گلی زواره که دارای تألیفات متعددی در تاریخ و جغرافیای جهان اسلام و دنیای تشیع، معرفی اسوههای شایسته و موضوعات فرهنگیاجتماعی است، در کتاب «فرزانه فروزنده جانها و دلها» کوشیدهاست سیمای این فروغ فروزان را در ابعاد آموزشی، تربیتی، اخلاقی، مبارزاتی و پژوهشی ترسیم نماید. کتاب حاضر در هشت بخش سامان یافتهاست:
اولین بخش به دوران کودکی، مربیان، اساتید و تحصیلات شیخ مجتبی قزوینی در قزوین، نجف، کربلا، قم، مشهد و بروجرد میپردازد.
تدریس، تعلیم و تربیت شاگردانی شایسته، ترویج تعالیم توحیدی، آموزش معارف و حکمتهای قرآنی و روایی و مواعظ نیکو و بیدارکننده، در دومین بخش کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
اهتمام به پژؤهش و نگارش و تألیف تفسیر پنج جلدی بیان القرآن و نیز تدوین رسالهای در معرفت نفس و اثری در نقد علمی و فلسفی اصول یازدهگانه ملاصدرا در مبانی حکمت متعالیه، تحقیقاتی در علوم غریبه و نیز جنبههای ذوقی، ادبی و قریحه این عالم در سرودن اشعار، از مباحثی است که در بخش سوم به آنها پرداخته شدهاست.
تلاشهای سیاسی، اجتماعی، فعالیتهای مبارزاتی، حضور مؤثر در نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی رحمهُالله به خصوص در خطه خراسان، افشای کارنامه فساد، تباهی و مفاسد رژیم استبدادی پهلوی و دفاع از مواضع رهبر کبیر انقلاب اسلامی در نبرد با حکومت طاغوتی، برنتابیدن انحرافات فکری و فرقهای از موضوعاتی است که در بخش چهارم از نظر خوانندگان گذرانیده میشود.
در پنجمین بخش کتاب، سلوک اخلاقی، معنوی و عرفانی این مجتهد خودساخته و نیز فضائلی چون فروتنی، همدردی با مردم، سادهزیستی، قناعت، بزرگواری روح، عزت نفس، همت والا، غیرت دینی، تقید به موازین شرعی که در شخصیت ایشان تبلور یافته بود، با ذکر نمونههای مستند توضیح داده شدهاند.
در مکتب این مربی مشفق و مدرس صادق، دهها نفر از شخصیتهایی که بعدها به مقام زعامت و مرجعیت رسیدند، در عرصههای آموزشی، علمی و ترویجی کارنامهای درخشان و پربار از خود به یادگار نهادهاند به شکوفایی باشکوهی رسیدند. در بخش ششم بزرگانی چون حضرات آیات و حجج اسلام خامنهای، سیستانی، محمود مجتهدی سیستانی، محمدرضا حکیمی، شهید سید محمدرضا سعیدی، شهید هاشمینژاد، محمد واعظزاده خراسانی، ابوالقاسم خزعلی، سید عباس و سید جعفر سیدان، محمدباقر ملکی میانجی و عدهای دیگر از اهل فضل و فضیلت که نزد این بزرگوار شاگردی نمودهاند، معرفی شدهاند.
شیخ مجتبی قزوینی در دفاع از ارزشهای الهی، مبارزه با فساد و ستم، و نیز افشای تحریفات فرقهای از همفکری، حمایت و مشورتهای کاروانی از علما و فضلا برخوردار بود که این بزرگان در هفتمین بخش کتاب به خوانندگان شناسانیده شدهاند.
خانواده، فرزندان، رحلت و اشعاری در رثای فقیه فقید، از موضوعاتی است که در آخرین بخش مطرح گردیدهاند.
آیتالله خامنهای حفظهُالله در تاریخ 18/2/1398 در مورد این عالم بزرگوار فرمودند:
«مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (رضواناللهعلیه) ملای برجسته بزرگی در مشهد بود، ضد فلسفه و عرفان. بنده خودم جزء ارادتمندان ایشان بودم و هستم؛ مرد واقعاً بزرگی بود اما سلیقه علمی ایشان این بود: درست ضد فلسفه و ضد عرفان که کتاب هم در این زمینه نوشته بود، تدریس هم میکرد؛ جزء برجستهترین شاگردهای مرحوم آمیرزا مهدی اصفهانی بود؛ و امام بزرگوار، مغز فلسفه و عرفان بود، لُب فلسفه و عرفان بود؛ خب اینها خیلی با هم فاصله دارند، یعنی درست بکلی در دو قطب یک طیف قرار دارند. وقتی که مبارزات شروع شد و امام نشان داد که رهبر این مبارزه است - امام از روزهای اولِ مبارزه این را اثبات کرد - این آقای حاج شیخ مجتبی قزوینی با همه این اختلافاتی که داشت، بلند شد از مشهد و یک جماعتی را هم با خودش برداشت، آمدند دیدن امام در قم؛ آمدند اظهار ارادت به امام کردند. تا وقتی هم ایشان زنده بود - سال 1346 ایشان از دنیا رفت - پای انقلاب بود، یعنی واقعاً امید ما طلبههای مبارزِ آن روز در مشهد به مرحوم حاج شیخ مجتبی بود، با اینکه اختلاف سلیقهاش با امام این جوری بود.»
«فرزانه فروزنده جانها و دلها؛ سیره آموزشی، تربیتی و اخلاقی آیتالله شیخ مجتبی قزوینی به همراه معرفی شاگردان و دوستان ایشان» پژوهش و نگارش غلامرضا گلی زواره، در 395 صفحه و با قیمت 85000 تومان توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر شدهاست.