سرنوشت کارمندان اتوبوسی دولت دوازدهم به کجا ختم میشود؟
دولتمردان تدبیر و امید در هشت سال اخیر با جذب بدون ضابطه ده ها کارمند اتوبوسی در استان های مختلف کشور موازنه تخصصی را در این ادارات و سازمان ها برهم زده اند و برای پیشبرد امور در دولت سیزدهم باید در این خصوص تجدیدنظرهایی صورت گیرد و کارمندان اتوبوسی تزریق شده در دولت قبل باید جای خود را به افرادی نخبه و بر اساس آزمون های استخدامی بدهند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کردتودی، در واپسین روزهای سکان داری امور اداری و تصمیم گیری های اجرایی توسط مدیران دولت دوازدهم مبحثی بزرگ و مفسده ای قابل توجه در اذهان خودنمایی می کند که در این گزارش به آن پرداخته خواهد شد.
«میرزا رضای کرمانی در سی مقاله خود مینویسد که در درون هر ایرانی یک میرغضب نهفته است. این سخن به این معنا است که در درون هر ایرانی یک مستبد وجود دارد اما فرصت بروز و ظهور پیدا نکرده است. به محضی که فرصت بروز پیدا میکند من مستبد خود را نشان میدهد. به همین دلیل نیز جامعه ما گرفتار توالی توتالیتاریسم شده است. من ایرانی هنگامی که فریاد آزادی و دموکراسی سر میدهد فردایی که به قدرت میرسد من مستبد خود را بروز میدهد و به یک مستبد تبدیل میشود. به قول فوکو من ایرانی هنوز یاد نگرفته که از خود امتناع کند. من ایرانی هنوز از خود تخطی نکرده است.»
آیین نخبهکشی رسم دیرین قبیله ما بوده است. در تاریخ ایران هرگاه مصلحی ندای آزادی و عدالت سر داده یا مانند قائم مقام فراهانی در باغ خفه شده، یا مانند میرزا تقیخان امیرکبیر تیغ جهالت در باغ فین کاشان خونش را ریخته یا مانند محمد مصدق در تبعید و انزوا از دنیا رفته است. تاریخ ایران گواهی است بر خونهای آزادیخواهان و عدالتطلبانی که جان بر سر راه عدالت و آزادی دادهاند.
بوذرجمهر در پاسخ به سوالی که از وی پرسیده شد که چرا سلسله ساسانیان با آن همه عظمت رو به اضمحلال رفت، گفت: «دلیل این مسأله این است که در دوران ساسانیان کارهای بزرگ و پیچیده را به انسانهای کوچک واگذار کردند. انسانهایی که تنها صورتکهایی از نخبگی را با خود حمل میکردند و در واقعیت پخمهها و کوتولههایی بودند که تلاش میکردند رشیدنمایی کنند.
فرهنگ سیاسی ما نیز به قامت این پخمگان و کوتولهها درآمده است. به همین دلیل نیز عمق و قاعده و منطق پیدا نکرده است. هنگامی که فضای سیاسی ایران توسط پخمهها و کوتولهها پر شده است به صورت طبیعی این افراد اجازه نمیدهند افراد بزرگ در فضای سیاسی ایران وجود داشته باشند.
اگر قرار بر این بود که بزرگان در عرصه سیاسی فعالیت کنند جا برای کوتولهها تنگ میشود و مردم آنها را با هم مقایسه میکنند. در چنین شرایطی قد کوتاه، فکر کوتاه و تدبیر کوتاه آنها برای همگان نمایان میشود.
در تاریخ ایران اصحاب و اربابان قدرت همواره کسانی را میپسندیدهاند که به مراتب از آنها کوچکتر باشند تا در مقابل آنها رؤیت ناپذیر شوند. اقتضای یک نظام سیاسی پاتریمونیالیستی و بناپارتیستی این است که همه در «طول» «شاه» قرار بگیرند تا دیده نشوند. هر آن چه هست شاه است و بقیه باید محو باشند و صدایی نداشته باشند. به همین دلیل نیز فضای سیاسی ایران همواره توسط افراد حقیری پر شد که چشم دیدن افراد رشید را نداشتند. تکنیک و تاکتیک همه این افراد چاپلوسی و سالوسی بوده و هنگامی که به قدرت میرسیدهاند تعظیمها و تکریمها میکردهاند. در نتیجه فرهنگ چاپلوسی و سالوسی توسط این افراد در فرهنگ سیاسی ایرانیان رخنه کرده و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
متأسفانه این شاخصه ناپسند در فرهنگ عامه مردم کردستان بسیار پررنگ تر بوده و نخبه کشی و خردکردن ایده های جدید به یک امر عادی و روزمره در این دیار تبدیل شده است که نتیجه این فرهنگ ناپسند، آواره شدن ده ها هزار نخبه و فرهیخته کردستانی در دیگر سرزمین های جغرافیایی است.
استان کردستان به دلیل فراری دادن نخبه هایش طی دهه های متمادی به استانی فقیر و محروم از وجود افراد فرهیخته و نخبه تبدیل شده و هم اکنون نیز به محض اینکه یک جوان توانمند و مستعد به ثمر می رسد در اولین گام به فکر مهاجرت از استان برای نیل به اهداف والاتر و رسیدن به موفقیت های بیشتر است.
می توان گفت کردستان بزرگترین قبرستان نخبگان و محل دفن هزاران ایده خلاقانه است که با تنگ نظری سیاسیون بی تدبیر و کم سوادش این جایگاه رقم خورده و روز به روز بر عمق این فاجعه افزوده می شود.
در کنار این آسیب شاهد سوء استفاده های بسیاری در زمان تصدی هشت ساله دولتمردان تدبیر و امید در استان در خصوص جذب و به کارگیری اقوام و آشنایانشان در بدنه ادارات و سازمان های مختلف بودیم که این امر ناپسند موجب ناامیدی و آزردگی خاطر روز افزون نخبگان و تحصیلکردگان این دیار شد.
در طول هشت سال اخیر از استانداری کردستان تا اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی و از بیمه روستاییان تا شهرداری سنندج و از بهزیستی تا محیط زیست و فرمانداری ها و شهرداری های مختلف سطح استان شاهد جذب بدون ضابطه و بدون برگزاری آزمون استخدامی ده ها نفر افراد معلوم الحال بودیم که این افراد هم اکنون در سطوح مدیریتی و تصمیم گیری ادارات و سازمان های خود دخالت های غیر تخصصی نموده و آسیب های مدیریتی و اداری استان را دوچندان کرده اند.
حال با روی کارآمدن دولت مردم و بر اساس شعارهای ضدفساد حجت الاسلام رئیسی و کابینه وی منتظر خواهیم بود که فضای اداری استان کردستان و دیگر استان های کشور از لوث این کارمندان اتوبوسی پاک شود و دولت و مجلس با وضع قانونی متقن برای همیشه از بروز اینچنین فسادهای اداری در کشور جلوگیری کنند.
بدون شک تغییر این فرهنگ غلط سازمانی و شاخصه نادرست در فرهنگ عامه، به برنامه ریزی منسجم و کار فرهنگی بلند مدت نیاز دارد و در دولت سیزدهم و دولت های بعدی تنها می توان برای اصلاح این عیب بزرگ اقدامات زیرساختی و ریل گذاری هایی برای آیندگان انجام داد.
به برکت استقرار نظام اسلامی در ایران شاهد تحولی شگرف در میدان دادن به نخبگان اقوام و مذاهب در کشور هستیم و این روند در سایه رهنمودهای داهیانه رهبر معظم انقلاب روز به روز در حال رشد و نمو است و همانطوری که رهبر معظم انقلاب دریادار ایرانی از کردهای اهل سنت کشور را به سمت فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی برگزیدند و کابینه دولت سیزدهم شاهد حضور نمایندگان اقوام مختلف ایرانی است بدون شک جلوگیری از روند کارمندان اتوبوسی نیز کاری دور از دسترس نیست.
انتهای پیام /