سلمان رشدی: من یک مرد مردهام!
خبرگزاری فارس گره حماسه و مقاومت: سال 67 بود که انتشار چهارمین کتاب سلمان رشدی، او را به اوج شهرت رساند؛ شهرتی که نه تنها محبوبیتی برای این نویسنده هندیالاصل انگلیسیتبار نداشت؛ بلکه موجب شد سایه شوم مرگ و ترس از کشته شدن تا همین امروز او را رها نکند.
کتاب «آیات شیطانی» در حالی منتشر شد که خشم ملتهای مسلمان را برانگیخت و قلب هر مسلمانی اعم از شیعه و سنی جریحهدار شد. متن این کتاب سراسر توهین و دروغ بستن به قرآن و پیامبر اسلام (ص) بود. امام خمینی (ره) رهبر انقلاب اسلامی که از انتشار چنین جملات موهنی قلبش به درد آمده بود به عنوان حاکم شرع فتوایی صادر کرد که برای این نویسنده بهای سنگینی در بر داشت. ایشان در این فتوا به هر مسلمانی که موقعیتی برایش فراهم شود دستور داد تا سریعا او را از بین ببرد.
حضرت روح الله در این فتوا نوشت: «انالله و انا الیه راجعون به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مولف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مولف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی.»
همین چند خط کافی بود تا سلمان رشدی بفهمد چه آیندهای پیش رویش قرار خواهد گرفت. حالا او با خود میاندیشید که چند دقیقه، چند ساعت و یا چند سال میتواند زنده بماند؟ و یا چه کسی و چطور این حکم را اجرا خواهد کرد؟ افکاری که حتی اگر به وقوع هم نمیپیوست ترس از اجرایش خواب و خوراک را از او میگرفت.
تصویر زیر توسط ماهر عطار در 7 اسفند 1367 زمانی ثبت شده که مسلمانان لبنانی در ضاحیه جنوبی بیروت در اعتراض به انتشار کتاب آیات شیطانی دست به تظاهرات زده اند
رشدی که در سال ابتدایی صدور این فتوا مجبور شد 15 بار محل زندگی خود را تغییر دهد در مصاحبهای که با مجله خارجی «دیلی میل»، چند سال بعد انجام داد، از احساسش پس از شنیدن فتوای امام خمینی اینگونه میگوید: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مَرد مُردهام.»
نویسنده این کتاب مجبور شد 10 سال به طور کلی یک زندگی مخفی با لایههای امنیت بالایی را تجربه کند. تجربهای که دنیایی از ثروت و رفاه را برای او به یک زندان تنگ و تاریک تبدیل کرده بود. او در مورد این سالها میگوید: «قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما، تمام اینها در آن زمان برای من غیرممکن بود.»
در واقع خود نویسنده این کتاب و ترس از اجرای حکم امام خمینی (ره) بود که عملا سلمان رشدی را کشت و زندگی راحت را بر او حرام کرد.
رشدی که حالا مجبور شده بود حتی نام خود را به «جوزف آنتون» تغییر دهد، باری شده بود بر دوش دولت انگلیس. تا جایی که چارلز شاهزاده انگلیسی در خصوص هزینه سنگین محافظت از او با ناراحتی میگوید: «سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیاتدهندگان انگلیسی است.»
بالاخره 6 ماه پس از صدور حکم امام خمینی (ره)، رشدی اولین حمله را تجربه کرد. جوان 22 ساله لبنانی به نام «مصطفی محمود مازح» که تبعه فرانسه بود در 14 مرداد سال 67، هتل محل اقامت سلمان رشدی را شناسایی کرد و به کارمند هتل نیز اعلام کرد قصد دارد چهار روز آنجا اقامت داشته باشد. مصطفی روز سوم در حالی که در جستجوی اتاق محل اقامت سلمان رشدی بود، مورد سوظن یکی از خدمه هتل قرار میگیرد. این خدمتکار که به او مشکوک میشود، سریعا به نیروهای امنیتی انگلستان چنین موضوعی را اطلاع میدهد سرانجام عملیات ناموفق او در کشتن رشدی نتیجهای جز شهادت برایش رقم نمیزند. هر چند مهمترین دستاورد کاری که شهید مازح انجام داد این بود که سلمان رشدی بداند خطر از آنچه فکر میکند به او نزدیکتر است.
شهید مصطفی مازح
روز به روز لایههای امنیتی حفاظت از رشدی بیشتر میشد؛ تا جایی که اعلام کردند سالانه یک میلیون دلار برای «اسکاتلند یارد» (پلیس انگلیس) که وظیفه حافظت را بر عهده دارد، آب میخورد.
در یکی از مراسمهایی که رشدی برای گرفتن جایزه ادبی شرکت میکند، در حالی که گریه میکند، میگوید: «تعجب میکنم چرا دیوانه نشدهام. من در کشورم زجر میکشم. من فکر میکنم که دیگر به آخر خط رسیدهام و بریدهام. از بس دنیا برایم تنگ شده که به قفسههای سینهام فشار میدهم. رابطه من فقط با تلفن است. زن من هم از من جدا شد....»
فضا به قدری برای نویسنده کتاب آیات شیطانی خفقانآور شد که حتی شرکت هواپیمایی «بریتیش ایرویز» حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال 1998 ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام کرد.
کتاب آیات شیطانی نه تنها نویسنده خود را به خاک سیاه نشاند، بلکه در سال 1991 میلادی «هیتوشی ایگاراشی» مترجم ژاپنی این کتاب نیز در تسوکوبا کشته شد و همچنین مترجم ایتالیایی این کتاب در میلان، مورد ضرب و شتم و ضربات چاقو قرار گرفت و «ویلیام نیگارد» ناشر نروژی کتاب آیات شیطانی به ضرب گلوله کشته شد.
سلمان رشدی بعدها اعلام کرد که گمان نمیکند دیگر ناشری جرأت داشته باشد این کتاب را چاپ کند.
بالاخره روز گذشته در حالی که چند سالی از حضور سلمان رشدی در آمریکا میگذشت، او در شهر نیویورک به دست یک جوان مورد اصابت چاقو به گردنش قرار گرفت و به سرعت به بیمارستان انتقال داده شد. هر چند تا کنون خبری مبنی بر مرگ وی منتشر نشده، اما امیدواریم با به درک واصل شدن این نویسنده شیطانی قلب جریحهدار شده مسلمانان پس از سالها التیام پیدا کند.
تصویر منتشر شده از حمله روز گذشته به سلمان رشدی در نیویورک
انتهای پیام /