سناریوهای دو کارشناس بورس برای چیدمان سبد سهامداران
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، دو کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در مقطع کنونی بورس (با شاخص 2.2 میلیون واحدی)، پایداری مناسبترین استراتژی برای سهامداران است درباره چیدمان سبد سهام و صنایع مورد اقبال توضیحاتی به دنیای اقتصاد ارائه کردند.
عبور از استراتژی احتیاط
فردین آقابزرگی: خلق 1.7 هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی در حالی که اکثر بازارهای دارایی ظرفیت ویژهای برای رشد بیشتر ندارند میتواند مسیر ورود پول به سمت بازار سهام را سرعت و تسهیل بخشد.
برآوردها حاکی از آن است سیاستهای سرکوبگرانه قیمتی در دو بازار ارز و سکه از سوی سیاست گذار تداوم یابد. این مهم پیامی از اشباع قیمتی از این دو بازار مخابره میکند. به این ترتیب سرمایهگذاران تنها یک گزینه و یک مامن برای داراییهای ریالی متصور خواهند بود. بورس در شرایط فعلی تنها بازاری است که در سال گذشته نتوانسته خود را با انتظارات تورمی وفق دهد.
به همین دلیل فرصت مناسبی در اختیار سرمایهگذاران قرار خواهد داد تا در مسیر همسانسازی با تورم، سرمایهگذاران را با خود همراه سازد. بهرغم بیمهریها و تصمیمات عجولانه سیاست گذاران در برخی ابعاد اقتصادی به نظر میرسد بورس با افزایش تقاضای موثر سهامی روبرو شود. استراتژی مطلوب برای سهامداران، پایداری است.
این مهم در کنار گزینش سهام بنیادی از یک ترکیب برنده خبر میدهد. بررسیها حاکی از آن است در حدود 500 شرکت فعال بورسی کماکان از اوج قیمتی نسبت به سال 99 بین 50 تا 70 درصد فاصله دارند. سهمهای اصطلاحا پروژهای که با تمرکز نقدینگی در سال 99 افزایش یافتند در این گروه جای میگیرند. اغلب این سهام بیبنیاد هستند. اما در این مقطع سرمایهگذار فرصت اشتباه و خطا ندارد. به این ترتیب پرتفوی چیدهشده از سهام بنیادی که به شدت تحتتاثیر نرخ ارز و کامودیتیها هستند میتوانند کام سهامداران را در بلندمدت شیرین کنند.
با توجه به اینکه اثرات افزایش نرخ ارز آزاد در سود عملیاتی این دسته از شرکتها لحاظ نشده در آینده نزدیک برخی گروهها خود را با نرخ ارز آزاد وفق خواهند داد. شرکتهای پتروشمی، فولادی، پالایشی و گروههای غذایی به شرط پایداری میتوانند رضایتمندی سهامداران را رقم بزنند. استراتژی کوتاهمدت و نوسانگیری در مقطع فعلی شاید نتواند پاسخگوی سهامداران باشد.
رفتار تعیینکننده سیاست گذار
محمد شکری: یکی از روشهای شناسایی صنایع پراهمیت از سوی سهامداران این است که متوجه رفتار سیاست گذار در قبال برخی صنایع باشند. به عنوان مثال وقتی دولت در باب سیاست گذاریهای دستوری به حیطه برخی صنایع وارد میشود از یک پیام مهم پرده برمیدارد. برخی صنایع همچون پتروشیمیها که از سود سرشار و ظرفیت بالا برای سودسازی برخوردارند، سبب شده دولت نیز روی این صنایع در راستای کسب درآمد برنامهریزی کند.
گزینش برخی صنایع از سوی دولت از آن جهت است که به عنوان مثال در گروه پتروشیمی سودی بیش از 150 هزار میلیارد تومان نهفته است. گزینش و انتخاب این دسته از سهام همواره مورد توجه دولت و سرمایهگذاران است. به نظر میرسد شرکتهای با گردش مالی بالا در اولویت سرمایهگذاری هستند. شرکتهای با بالاترین درآمد حاصل از فروش از جمله گروههای فولادی، مس و هلدینگ خلیج فارس در اولویت هستند. گرچه گروههای مذکور ممکن است از سوی دولت مورد گزند واقع شوند و زیر تیغ برخی سیاست گذاریها قرار بگیرند اما در مجموع گروههای سودسازی خواهند بود.
با کنار رفتن سیاستهای دستوری سرنوشت برخی صنایع وارد مرحله جدیدی از تغییرات خواهد شد. به عنوان مثال در صورت حذف سیاستهای تحکمی، هر سهم فولاد مبارکه با 870 تومان افزایش روبرو خواهد شد که اکنون تحت تاثیر نرخ فروش دستوری از این سود محروم مانده است. بنابراین برخی گروهها از بستر مناسبی برای خیز قیمتی برخوردارند.
آنچه از ارقام معاملاتی روزهای قبل حاصل میشود این است که در روزهای پیشین عمدتا صنایع ریالی و گروههای کوچک مورد استقبال معاملهگران قرار داشتند. حال دلیل چنین اقبالی به گروههای مذکور میتواند به کمریسک بودن این دسته از سهام به دلیل در سایه ماندن گروههای فوق از دخالتهای دولتی بازگردد.
علاوه بر آن دلیل این اقبال نیز از سوی دیگر میتواند نشاتگرفته از جبران عقب ماندگی صنایع مذکور نسبت به ماههای اخیر باشد. ادامه سیاستهای انقباضی فدرال رزرو و ثبات قیمتهای جهانی در بخش کامودیتیها نیز از دیگر عواملی است که میتواند بخشی از جریان نقد را به سمت صنایع ریالی که عمدتا در سطوح ارزنده ای هم هستند سوق دهد.