سناریوی مرموز مرگ آتشین پدر و 2 دخترش

مرد جوان در سناریوی مرموزی در یک آتش افروزی معمایی همراه دو دخترش در کانادا به کام مرگ فرو رفت.

به گزارش خراسان، چندی قبل خانواده ای عزادار با حضور در اداره پلیس شیراز، ماجرای معمایی مرموز را پیش روی ماموران قرار دادند و برای افشای راز مرگ پسر و دو نوه شان از پلیس درخواست کمک کردند.

خانواده پسر جوان ادعا کردند که پسرشان سال ها قبل همراه خانواده اش به خارج از کشور رفته‌اند و در کانادا زندگی می کردند اما چندی قبل با خبر شدیم که پسرمان همراه دو دخترش در آتش سوزی به کام مرگ فرو رفتند و تنها بازمانده این حادثه عروس مان است که احتمال می دهیم آتش سوزی از سوی او صورت گرفته باشد.

تحقیقات در تهران

بدین ترتیب با توجه به مرموز بودن این پرونده، تیمی از ماموران پلیس تهران به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی برای تحقیقات و رسیدن به راز این آتش سوزی مرگبار وارد عمل شدند.

کارآگاهان در گام نخست تحقیقات، با خبر شدند که عروس این خانواده پس از آتش سوزی مرگبار به تهران سفر کرده است و در کنار خانواده اش زندگی می کند.

زن جوان به دستور بازپرس پرونده به اداره پلیس احضار شد و تحقیقات از عروس خانواده شیرازی کلید زده شد. این زن به ماموران گفت: مدتی بود که با همسرم دچار اختلاف شده بودم و پس از مدتی تصمیم بر این شد که از هم جدا شویم.

وی افزود: حضانت دختر بزرگم بر عهده من بود و دختر کوچکم پیش همسرم بود و دو خانه جدا از هم داشتیم و گاهی اوقات برای این که دخترانمان پیش هم باشند به خانه یکدیگر می رفتیم.

زن جوان ادامه داد: روز حادثه همسر و دخترانم در خانه من بودند و من بیرون از خانه بودم که همسایه ها با من تماس گرفتند و از آتش سوزی خانه ام خبر دادند که به سرعت خودم را به خانه رساندم که در این صحنه همسر و دختر کوچکم فوت کرده بودند اما دختربزرگم با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد که در مسیر بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و پس از مدتی به ایران بازگشتم و در کنار خانواده ام زندگی می کنم.

این زن جوان گفت: من در این ماجرا تنها شدم و نمی دانم چطور می گویند این اتفاق از سوی من صورت گرفته است چون من عاشق فرزندانم بودم و در زمان این حادثه نیز در خانه نبودم.

پلیس کانادا

تیم پلیسی پس از تحقیقات از زن جوان، برای رسیدن به اطلاعات بیشتر از پلیس کانادا درخواست کمک کردند.

ماموران پلیس کانادا در تجسس های میدانی اعلام کردند که همسایه های زن جوان ماجرای آتش سوزی را به زن جوان که بیرون از خانه بوده است، اطلاع دادند.

در بررسی های بعدی پلیس کانادا اعلام کرد که یکی از دختران زوج جوان قبل از این اتفاق در فضای مجازی از بدرفتاری های پدرش نوشته و به دوستانش گفته که پدرشان آن ها را دوست ندارد و برایشان آرزوی مرگ می کند.

تیم پلیسی در گام بعدی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که کارشناسان آتش نشانی در کانادا علت آتش سوزی را عمدی اعلام کردند و همین حکایت از یک ماجرای مرموز و پنهان دارد.

بنا به این گزارش، با توجه به اطلاعات به دست آمده فرضیه آتش سوزی عمدی از سوی عروس خانواده رد شده و نقشی در این ماجرا نداشته است و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد. نظر کارشناسی

مهاجرت های محکوم به تنهایی

دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه

برخی زوج ها قبل یا بعد از تشکیل خانواده مشترک تصمیم به مهاجرت می گیرند ولی قبل از این تصمیم شرایط زندگی، مصائب و مشکلاتی را که ممکن است در کشوربیگانه با آن رو به رو باشند تحلیل نمی کنند و مورد بررسی قرارنمی دهند. این افراد در فضای جو قرار می گیرند و بدون درک درست از شرایط و تحلیل زندگی سالم تصمیم به اقدامی آنی می گیرند که سختی ها و مصیبت هایش در آینده دامن گیر زندگی خانوادگی شان می شود.

وقتی این افراد به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند با تنوعی از فرهنگ، قوانین زندگی و شرایط عجیب رو به رو می شوند که همین سردرگمی به دلیل نداشتن تجربه روحیات و خلق و خوی شان را تحت الشعاع قرار می دهد.

شاید آن ها هدف و مقاصدی را برای خود از پیش طراحی کرده اند اما باید برای رسیدن به اهداف درست نیز وسیله ای درست هم وجود داشته باشد و اغلب مهاجرت هایی که به شکست منجر می‌شود به این دلیل است که هدف وجود دارد ولی وسیله ای برای آن هدف مطرح نشده است. از این رو به همین دلیل است که به طلاق و جدایی کشیده می شود برخی از این زوج ها تصور می کنند با مهاجرت کردن نوع و سبک زندگی شان تغییر می کند و بهتر می توانند زندگی کنند اما وقتی با مشکلات عدیده رو به رو می شوند توان حل بحران در کشور بیگانه را ندارند و شاهد از هم پاشیدگی خانواده ها هستیم.

رو به رو شدن با سطح تفکر، آگاهی، بینش و ذهنیت مردمانی که قرار است در کنارشان زندگی کنیم نیاز به کسب اطلاعات دارد که این افراد اغلب ذهنیت شان تغییر می کند و از فضاهای بسته و محدود به فضاهای متنوع می روند که همین موضوع موجب درگیری ها و نزاع خانوادگی بین زن و شوهر می شود که در کشور بیگانه کارشان به طلاق کشیده می شود. در برخی کشورهای خارجی چون محدودیت های خاصی وجود ندارد افراد تا با آن شرایط عادت کنند زمان زیادی نیاز است و در طول این مدت که سردرگم هستند ممکن است احساس بی هویتی کنند و همین امر وضعیت زندگی شان را تغییر می دهد. این افراد چون ناشناخته قدم در کشور دیگری می گذارند و با فرهنگ مردمان آن آشنا نیستند درگیر تضادهای خانوادگی می شوند و شاهد طلاق عاطفی سپس رسمی در بین این خانواده ها هستیم.

این قبیل خانواده ها نه تنها خود را با سردرگمی رو به رو می کنند بلکه فرزندان و آینده آن ها نیز با مخاطراتی رو به رو می شود که در زندگی های نابه سامان با سرگردانی های بی شمار زندگی خواهند کرد.