سند موسیقی تکلیف موسیقی را در ایران مشخص کند
برای بررسی ویژگیهای سند موسیقی و البته کاربرد آن در وضعیت امروزِ موسیقی در کشورمان، سراغ محمدمیرزمانی آهنگساز و رهبر ارکستر رفتیم. میرزمانی در کارنامه هنریاش آثار ماندگاری دارد که از جمله آنها میتوان به سمفونی وداع اشاره کرد که در سالهای گذشته با ارکستر سمفونیک و به خوانندگی حسامالدین سراج، بارها اجرا شده است. همچنین در کارنامه محمد میرزمانی آهنگسازیِ موسیقی متن سریالها و فیلمهای بسیاری دیده میشود.
میرزمانی در کارنامهاش مسئولیتهای مدیریتی هم دارد که از جمله آنها میتوان به دوران حضورش در سازمان صدا و سیما به عنوان مدیرکل مرکز تولید صدا و سیما و دوران حضورش در وزارت ارشاد به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد اشاره کرد.
9 سال سرگردانی برای سند ملی موسیقیمحمدمیرزمانی در کنار حسامالدین سراج در کنسرت وداع
در ادامه متن گفتوگو با محمد میرزمانی را میخوانید:
نظرتان درباره سند موسیقی چیست؟ آیا این سند میتواند اوضاع موسیقی را بهتر کند و مشکلاتی که در عرصه موسیقی وجود دارد را حل کند؟
قانون بد بهتر از بیقانونی است. هر چه بتوانیم سند بالادستی و نقشه راه و استراتژی داشته باشیم در کارهایمان موفقتر خواهیم بود. درباره سند جامع موسیقی هم همین طور است؛ به قوانینی نیاز داریم که تمام دستگاهها به طور هماهنگ در عرصه موسیقی فعالیت کنند. در این سالها ناهماهنگی بین دستگاههای مختلف در مواجهه با موسیقی، به این هنر لطمه زده است.
به نظرتان سند موسیقی میتواند اختلاف نظرهایی که در زمینه مسائل شرعی نسبت به موسیقی وجود دارد را رفع کند؟
بودجه حال حاضرِ موسیقی، بودجه توسعه نیست. وقتی بذری را میکارید نیاز به رسیدگی و هزینه دارد. وقتی موسیقی میخواهد خلق شود باید به آن رسیدگی کرد. ما چه بخواهیم چه نخواهیم موسیقی توسعه پیدا میکند. اگر در دولت و حکومت به این امر توجه نشود، بخشهای دیگر روی آن تمرکز میکنند و آنجا دیگر نگاه فرهنگی و هنری مطرح نخواهد بود و همه چیز براساس تجارت رقم خواهد خورد.یکی از مسائلی که موسیقی در آن نیاز به نتایج متقن دارد؛ مسئله شرعی و حد و حدود موسیقی است. اینکه جایگاه موسیقی چیست و چگونه باید با آن برخورد کرد. در ادارات، سازمانها، مدارس و در موسسات و در ارگانهای مختلف چگونه با موسیقی باید برخورد کرد.
چه مسائلی باید در سند موسیقی حل و فصل شود؟
یکی از معضلات موسیقی در زمینه کنسرتها است؛ مثلا برای اجرایی در یک شهر مجوز صادر میشود و در جای دیگر همان اجرا لغو میشود. برخی دستگاهها در زمینه موسیقی موازیکاری دارند و برخی دستگاهها سیاستهایشان با جاهای دیگر مغایر است. سند باید برای همه نهاد و سازمانها متقن و قابل اجرا باشد نه اینکه فقط مختصِ وزارت ارشاد باشد.
مسئله مهم دیگر بودجه است. موسیقی در عرصه بودجه و برنامهریزی دچار مشکل است. بودجه موسیقی بودجه صیانت است. با این بودجههایی که برای موسیقی در نظر گرفته میشود، سازمانها و نهادها فقط میتوانند ممیزیِ موسیقی را انجام دهند و برای تولید و فراگیری و تاثیرگذاری و تعیین مسیرِ موسیقی، بودجهای فراهم نیست. سازمانهایی که در عرصه موسیقی فعال هستند بودجه لازم را ندارند تا برای این هنر تولید لازم را داشته باشند و مسیر آن را ریلگذاری کنند.
امیدوار هستید که سند موسیقی به زودی نهایی و ابلاغ شود؟ حتما در جریان هستید که مسئله تدوینِ سند موسیقی از سالها پیش مطرح بوده است.
اکنون سالهاست که در دولتهای مختلف روی سند موسیقی کار شده است؛ امیدواریم این بار و در این دولت سند موسیقی به سرانجام برسد.
برای سند موسیقی در سالهای گذشته قدمهایی برداشتهاند اما هرگز به سرانجام نرسیده است. امیدواریم این سند قدرت اجرایی خوبی هم پشتش باشد و اجرا شود. اینکه قوانینی باشد و ضمانت اجرا نداشته باشد، مشکل بزرگی است. سند موسیقی اتفاق بزرگی است تا رفته رفته به قانون متقنی در زمینه هنر موسیقی برسیم.
معمولاً قوانینی که نوشته میشود در حوزه تئوری و نظری است. وقتی نوشته میشود باید منتظر ماند و در حوزه عملی بازخوردهای آن را دید. سندی که در سالهای گذشته به عنوان سند موسیقی تهیه شده بود، با انتقادهای بسیاری از سوی موزیسنها مواجه شد و هنرمندان بسیاری نسبت به آن موضع گرفتند و انتقاد داشتند. این سند در بخش عملی هم نمیتوانست جوابگو باشد. این بار اما قرار شده که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شورای ملی موسیقی تشکیل شود. امیدوارم این بار قدمهای بهتری برداشته شود.
در حال حاضر بزرگترین مشکلاتی که در عرصه موسیقی وجود دارد را چه میدانید؟
اگر دولت از اجرای موسیقی جدی حمایت نکند به بخش خصوصی میرود. اما بخش خصوصی به طور طبیعی نگاهش تجاری و بازاری است. بخش خصوصی به سمت سرمایهگذاری روی ژانرهایی از موسیقی میرود که درآمدزا هستند. در نتیجه موسیقی مسیری به سمتِ بازاری شدن را طی میکند.مشکلات در عرصه موسیقی بسیار زیاد است. مهمترین مشکل از مبنا و در بخش آموزش است. شروع موسیقی با آموزش شکل میگیرد. باید آموزش را درست کنیم. وقتی هنرجویی با اشتیاق سراغ موسیقی آمده است، نمیداند که فردا آهنگساز یا خواننده یا نوازنده خواهد شد یا خیر. ما باید به شکلی با این افراد رفتار کنیم که نه تنها علایق و عشق او نسبت به موسیقی سرکوب نشود، بلکه بیشتر هم شعلهور شود. اینکه هنرجویی موسیقی را خوب یاد بگیرد و استادان خوبی داشته باشد، بسیار اهمیت دارد.
دانشجویانی که در دانشگاه و در رشته موسیقی تحصیل میکنند گاهی چند واحد موسیقی میگذرانند و هر واحد را هم زیر نظر استادی متفاوت دنبال میکنند. ما در گذشته، مدت زیادی از دوران یادگیریمان را با یک استاد بودیم، مثلا من با استاد پورتراب کار میکردم و تمام آرزوهایم این بود که راه استادم را ادامه دهم. در نهایت باید بگویم که مهمترین معضل و مشکل آموزش است.
بحث بودجه در زمینه موسیقی و کم بودنِ بودجههای دولتی برای این هنر همواره مطرح بوده است. کمبود بودجههای دولتی برای حمایت از موسیقیهای اصیل موجبِ کمرنگ شدن این ژانرهای موسیقی شده و در عوض موسیقیهای تجاری روز به روز در حال گسترش هستند. آیا سند موسیقی این معضل را حل خواهد کرد؟
بودجهی حال حاضرِ موسیقی، بودجهی توسعه نیست. وقتی بذری را میکارید نیاز به رسیدگی و هزینه دارد. وقتی موسیقی میخواهد خلق شود باید به آن رسیدگی کرد. ما چه بخواهیم چه نخواهیم موسیقی توسعه پیدا میکند. اگر در دولت و حکومت به این امر توجه نشود، بخشهای دیگر روی آن تمرکز میکنند و آنجا دیگر نگاه فرهنگی و هنری مطرح نخواهد بود و همه چیز براساس تجارت رقم خواهد خورد.
بودجه موسیقی باید بودجه توسعه باشد. وزارت ارشاد باید بودجه تولید در عرصه موسیقی داشته باشد؛ درست مثل سینما. در حوزه هنری سالانه چندین فیلم ساخته میشود. در صدا وسیما سالانه فیلمهای بسیاری با بودجه دولتی ساخته میشود. بنیاد فارابی یا سازمان سینمایی هم هر کدام بودجههای خاص خود را برای ساخت فیلم دارند.
موسیقی اما متاسفانه بوجهای برای تولید ندارد. بنیاد رودکی و دفتر موسیقی بودجهی تولید ندارند که کارهای تاثیرگذاری در سطح جامعه تولید کنند. یکی از بزرگترین کارها این است که جایگاه موسیقی در جمهوری اسلامی تعریف شود و همه ارگانها از این جایگاه حمایت کنند.
بودجه اگر نباشد شما چطور از اجرای موسیقیهای جدی حمایت میکنید. اگر دولت حمایت نکند به بخش خصوصی میرود. اما بخش خصوصی به طور طبیعی نگاهش تجاری و بازاری است. بخش خصوصی به سمت سرمایهگذاری روی ژانرهایی از موسیقی میرود که درآمدزا هستند. در نتیجه موسیقی مسیری به سمتِ بازاری شدن را طی میکند.
اینجا نقش دولت مهم است که با بودجههای کافی از گروههای موسیقی در ژانرهایی مانند موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک حمایت کند. یکی از بخشهای مهم اسناد بخش مالی است. قطعا یکی از بخشهای مهم سند موسیقی هم بخش مالی و اعتبارات و بودجه است.
من در جریان نیستم که سند موسیقی هم اکنون در چه مرحلهای است، اما چیزی که من برداشت کردهام این است که هنوز سند نوشته نشده است. اینکه گفتهاند شورای ملی موسیقی تشکیل میشود، یعنی سند هنوز قطعی نیست و این شورا باید کار را دنبال کند.