چهارشنبه 7 آبان 1404

سه پرده از تناقض غرب در تعریف تروریسم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
سه پرده از تناقض غرب در تعریف تروریسم

تصمیم اخیر دولت انگلیس مبنی بر خروج "هیئت تحریرالشام" از فهرست سازمان‌های تروریستی، یک رویداد سیاسی صرف نیست، بلکه سندی آشکار از تضاد بنیادین و ریاکاری ساختاری غرب در مواجهه با مقوله تروریسم در غرب آسیا است.

سیاسی

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- تصمیم اخیر دولت انگلیس مبنی بر خروج "هیئت تحریرالشام" از فهرست سازمان‌های تروریستی، یک رویداد سیاسی صرف نیست، بلکه سندی آشکار از تضاد بنیادین و ریاکاری ساختاری غرب در مواجهه با مقوله تروریسم در غرب آسیا است. این اقدام، که در پوشش «تغییر رویکرد امنیتی» توجیه می‌شود، در واقع پرده‌ای دیگر از نمایش تعریف متغیر و ابزاری تروریسم توسط قدرت‌های غربی را کنار می‌زند. تحلیل این تصمیم، سه پیام کلیدی را به صورت شفاف آشکار می‌سازد که نیازمند هوشیاری تحلیلی است.

پرده اول: تعریف متغیر تروریسم و زیر پا گذاشتن ادعاهای حقوق بشری

هیات تحریرالشام، محصول مستقیم ساماندهی نیروهای افراطی در سوریه و یکی از شاخه‌های اصلی در زنجیره خشونت‌های ده ساله این کشور است. سوابق این گروه، مملو از جنایات هولناک، از جمله کشتارهای هدفمند فرقه‌ای، مانند آنچه علیه هزاران نفر از علویان در حومه حماه یا دیگر اقلیت‌های مذهبی رخ داده، می‌باشد. این گروه نه تنها عامل اصلی بی‌ثباتی در شمال سوریه بوده، بلکه مستقیماً در نقض فاحش موازین حقوق بین‌الملل و حقوق بشر دست داشته است.

حذف هیئت تحریرالشام از لیست سیاه تروریسم توسط لندن، به وضوح نشان می‌دهد که «تروریسم» برای غرب، یک مفهوم اخلاقی یا حقوقی ثابت نیست، بلکه یک برچسب گذاری سیاسی موقت است که می‌تواند بر اساس مقتضیات لحظه‌ای بازنویسی شود. این جابه‌جایی در تعریف، تضاد عریان غرب با شعارهای جهانی‌اش در زمینه حقوق بشر و مبارزه با افراط‌گرایی را برجسته می‌کند. زمانی که یک گروه با سابقه کشتار جمعی، به دلیل تغییر آرایش میدانی، از مجرم به بازیگر قابل مذاکره تبدیل می‌شود، اصل ادعاهای غرب در مبارزه بی‌قید و شرط با تروریسم کاملاً فرو می‌ریزد. این تناقض، وزن اخلاقی هرگونه موضع‌گیری آتی غرب در برابر اقدامات نظامی یا سیاسی گروه‌های دیگر را به شدت کاهش می‌دهد.

پرده دوم: کارکردگرایی محض در مهره‌چینی منطقه‌ای

پیام دوم که از این اقدام دریافت می‌شود، ماهیت صرفاً کارکردگرایانه سیاست خارجی غرب در قبال بازیگران منطقه‌ای است. حفظ یا حذف یک گروه از لیست سیاه، نه به عملکرد داخلی آن گروه بستگی دارد، بلکه به میزان همسویی آن با نقشه‌ای است که قدرت‌های غربی برای مدیریت منطقه ترسیم کرده‌اند. هیئت تحریرالشام، پس از چندین سال مبارزه پراکنده و سرکوب گروه‌های رقیب، اکنون به عنوان یک نیروی تثبیت‌کننده و نیروی مهارکننده در برابر نیروهای دولتی یا رقبای منطقه‌ای غرب (مانند ایران و متحدینش) ارزیابی شده است.

در این نگاه ابزاری، آنچه اهمیت دارد، ایدئولوژی گروه نیست، بلکه کارآیی آن در تحقق اهداف ژئوپلیتیک ایالات متحده و اروپا است. این رویکرد نشان می‌دهد که اولویت اصلی غرب، نه دموکراسی‌سازی یا برقراری عدالت، بلکه مدیریت تداوم بحران به شیوه‌ای است که منافع استراتژیک آن‌ها، به ویژه امنیت رژیم صهیونیستی و کنترل منابع انرژی، تضمین شود. گروه‌هایی که از مرحله «تهدید» به مرحله «دارایی قابل استفاده» ارتقا می‌یابند، به سرعت پاکسازی شده و برای ورود به عرصه سیاسی مشروعیت‌زدایی می‌شوند.

پرده سوم: بازیگران پشت پرده و استراتژی مدیریت ناامنی

تصمیمات کلیدی در مورد گروه‌هایی با پتانسیل استراتژیک مانند هیئت تحریرالشام، به ندرت توسط دیپلمات‌های محلی اتخاذ می‌شوند؛ بلکه محصول محاسبات کلان و میان‌مدت دشمنان اصلی ثبات منطقه هستند. این خروج از لیست سیاه، باید به عنوان بخشی از یک استراتژی پیچیده برای مدیریت وضعیت موجود در سوریه در نظر گرفته شود. این استراتژی نه به دنبال پایان دادن به جنگ، بلکه به دنبال تثبیت یک موازنه قدرت مطلوب است که در آن، بازیگران مستقل و مقاومت منطقه‌ای تحت فشار قرار گیرند.

تصمیمات غرب، همواره با یک پیوست استراتژیک همراه است. حذف هیئت تحریرالشام به منظور تسهیل در انتقال منابع، کمک‌های مالی یا اطلاعاتی به این گروه انجام می‌پذیرد تا بتواند به عنوان یک دیوار حائل ژئوپلیتیک، دامنه نقوذ غرب در حوزه شامات را گسترش دهد. این یک ابزار فعال در راستای منافع بلندمدت دشمنان منطقه است. بنابراین، هر تحلیلی باید این واقعیت تلخ را مد نظر قرار دهد که «قانون» و «تعریف» در معادلات غرب، صرفاً سلاح‌هایی هستند که برای حمله به حریفان و حمایت از مهره‌های خود در میدان بازی به کار گرفته می‌شوند. این تناقض، هشداری جدی به ملت‌های منطقه در مورد ماهیت حقیقی تعامل با غرب است.