سکولاریسم چگونه خود را در فرهنگ و اندیشه ایرانی جا کرد؟
خبرگزاری فارس گروه اندیشه: میراثداری امام بعد از رحلت ایشان در حوزه ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی مهمترین امری بود که بر عهده آیتالله خامنهای قرار گرفت. فاصله گرفتن از جنگ و شهادت از یک سو و پیدایش نحله فکری جدید از سوی دیگر مسائلی بودند که به فروکاهیدن ماهیت حقیقی نظام میانجامید. هیبت امام دیگر نبود و خجالتها کنار رفته بود. پشیمانان از انقلابِ امام خود را به حوزه تئوریک منتقل کردند و با سوار شدن بر ابعاد مختلف سکولاریسم به جنگ با ماهیت نظام برخاستند. آیتالله خامنهای دیگر با ملیگراها و چپهای التقاطی یا صرفاً تحجر مواجه نبودند، بلکه سیل مشتقات سکولاریسم روانه مطبوعات و تولیدات فکری و فرهنگی ایران میشد.
مخرج مشترک مخالفان نظام چه بود؟
هر کس و هر گروه با یک مفهوم در مقابل اسلام مدنظر امام قد علم کرد، اما سر جمع همه آنان وصول به سکولاریسم یا جدایی دین سیاست بود. حتی آنان که با شناخت جامعه شناسی معرفت ایران میدانستند که دموکراسی با همه الزامات غربی آنان امکان تحقق در ایران ندارد، تشریفاتی کردن ولی فقیه به جای حذف آن را مطرح کردند و نام آن را نیز «مشروطهخواهی» گذاشتند. اعمِ نحلههای فکریِ مقابل آیتالله خامنهای، بعد از رحلت امام عبارت بود از «لیبرالیسم با تاکید بر مسلمانی»، «پلورالیسم دینی»، «دموکراسیخواهی»، «مشروطهخواهی»، «پروتستانتیسم»، «مشروعیت ماکس وبری» و تلقی دیکتاتوری و استبداد شرقی و انحصار طلبی از نظام دینی.
انحصارطلبی مد نظر امام برای صیانت از ماهیت جمهوری اسلامی بود
در خصوص انحصار طلبی که امروز با عنوان حاکمیت یک جناح یا نظارت استصوابی از آن نام میبرند و در مقابل آن «توسعه سیاسی» یا شعار «ایران برای همه ایرانیان» را طرح میکنند، پاسخ امام روشن است. امام خمینی با تبیین مدعای انحصار طلبی دیگران با ذکر شروطی به آن اصرار دارند و توسعه سیاسی به معنای ورود دگراندیشان و غربگراها یا سکولارها به درون حاکمیت را رد و انحصار طلبی ناشی از آن را میپذیرند و به آن افتخار میکنند. انحصارطلبی مد نظر امام برای صیانت از ماهیت جمهوری اسلامی و پیشگیری از التقاط بود وگرنه ورود دیگران به قدرت نه به جایگاه عالی امام در حکومت لطمه وارد میکرد نه امام اهل مواهب دنیا بودند که احساس از دست دادن آن را بکنند.
امام خمینی: خدای تبارک و تعالی هم انحصار طلب است
امام خمینی در اینباره میگویند:«البته انحصار به این معنا که باید اسلام باشد غیر اسلام نباشد همه ما انحصار طلبیم و اسلام اصلاً اینطوری است. پیغمبر اسلام هم میگفت لا اله الا الله، این انحصار است دیگر. یعنی فقط همین، غیر از این نه. ما هم حرفمان این است که فقط اسلام غیر از این نه. این انحصاری که میگویند اگر این است مسلمین همه انحصار طلبند، پیغمبرها هم همه انحصار طلب بودند و خدای تبارک و تعالی هم انحصار طلب است. این انحصار طلبی است. انحصار طلبی فی نفسه یک امر فاسدی نیست که هر انحصارطلبی فاسد باشد. انحصاری که بخواهد همه چیز را به نفع مادیت تمام بکند برای خود آدم این انحصار طلبی فاسد است. البته اگر شما و ما هر کدام اینها را بخواهیم بهرهبرداری برای خودمان بکنیم از این شهدایی که خون خودشان را دادند ما هم انحصار طلب به آن معنای فاسدش هستیم.
شما بخشی از این کتاب را مطالعه کردید
پایان پیام /