سینمای دفاع مقدس محل رزومهسازی نیست!
رهبر انقلاب بارها تاکید فرمودهاند برای ساخت آثاری دفاع مقدسی سازندگان آثار سینمایی به سراغ منابع مکتوب تائید شده مراجعه کنند اما سازندگان اثر با کشف یک روایت تخیلی، اثری در وهن دفاع خلق کردهاند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - در طول جشنواره شاهد آثاری هستیم که سازندگان آن با دسترسی به منابعی خاص، این فرصت برایشان فراهم میشود که با دستاویز قرار دادن ارزشهای مقدس اجتماعی و فرهنگی، آثاری را تولید کنند تا مسیر تعالی سینمایی سریعتر برایشان تسهیل شود.
زیر پرچم سینمای دفاع مقدس، این ناهنجاری در فیلم «پرواز 175» متجلی میشود و این اثر آشکارا یکی از ضعیفترین آثاری است که به شان سینمای دفاع مقدس لطمات فراوانی میزند و در لحظاتی موجب وهن گزاره دفاع میشود.
روایت این فیلم از جایی آغاز میشود که در اروند رود، پسرکی آبادانی، ماهی بزرگی را از دریا صید میکند و در گلوی ماهی انگشتر بزرگی را پیدا میکند که بسیار ابعاد برجستهای دارد و سبب خفگی ماهی شده است.
پسرک انگشتر را نزد پیرمردی انگشتر فروشی میبرد و با مبلغ خوبی آن را واگذار میکند. پیرمرد این انگشتر را خودش دست میکند. عماد که راننده خودروهای سنگین است و گذرش به آبادان افتاده، در مسیر مقصد با علم به دیدار با پدر در آسایشگاه جانبازان میخواهد برای او انگشتری خریداری کرده و برایش هدیه ببرد.
او عاشق انگشتری میشود که پیرمرد انگشتر فروش در دست دارد و با اصرار فراوان آن را خریداری کرده و نزد پدرش میبرد. پدرش با دیدن این انگشتر ناگهان منقلب میشود و با گذشت کمی از جریان فیلم درخواهیم یافت که این انگشتر متعلق به همرزم پدر عماد بوده که توسط نیروهای عراقی در اروند به شهادت رسیده است.
پدر عماد با دیدن انگشتر منقلب میشود و عماد از دادن این هدیه به پدرش پشیمان میشود اما آن را در انگشت خود جای میدهد و عازم تهران میشود که برای پدرش از بازار دارو تهیه کند.
دلال دارو از انگشتر او خوشش میآید و آنرا به عنوان بخشی از هزینه تامین دارو محاسبه میکند. دلال نزد پدر میوه فروش خود میرود و پیرمرد میوه فروش مشخص نیست در اثر چه رویدادی آنرا به مادر شهید صاحب انگشتر میرساند و مادر شهید با جستجو به محل شهادت فرزندش در اروند میرود.
فیلم تنها ده دقیقه اجرای قابل قبولی دارد و پس از زمان مورد اشاره به اثری ضعیف، نازل و شعاری تبدیل میشود. اما این شعارگرایی در برجسته شدن ارزشهای مدنظرسازندگان تاثیری ندارد و عملا اثر به ضد خودش تبدیل میشود.
به نظر میرسد سازنده به شدت تحت تاثیر فیلم شیار 143 بوده و تصمیم داشته اثری معادل بسازد، اما متاسفانه نتیجه اثر به شکل زنندهای به وهن دفاع مقدس تبدیل میشود.
مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با شرکتکنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس میفرمایند: در دنیا شاید بخشی از بهترین آثار سینمایی دنیا اقتباس از نوشتهها و متنهای فاخر است؛ از رمانهای فاخر و نوشتههای فاخری که قبل از آنها نوشته شده. از روی آنها میسازند. ما هم باید همین کار را بکنیم، باید این متنهای فاخر را تهیه کنیم، بر اساس این متنها فیلم به وجود بیاید، تئاتر روی صحنه برود و از این قبیل. بنابراین کار مهمی است.
این نخستین باری نیست که عالیترین مقام کشور اشاره میفرمایند سازندگان آثار دفاع مقدسی به منابع مکتوب تائید شده مراجعه کنند، اما سازندگان یک داستان تخیلی کشف کرده اند که وجوه غیرعقلانی آن مفاهیم متعالی دفاع مقدس را به اثری ضد دفاع تبدیل میکند.
فیلمنامه ناشیانه و کارگردانی بسیار سطحی در بستری که سازنده انتخاب کرده، به صورت ناشیانهای نیت صادقانه سازندگان را تحت الشعاع قرار میدهد. متاسفانه فیلم در شان دفاع مقدس نیست و سازمان سینمایی نباید برای این اثر پروانه نمایش صادر کند تا سایر افرادی که میخواهند با دستاویز سینمای دفاع برای خود فرصت سازی کنند، چنین مجالی برایشان فراهم نشود.