سینمای کمکار تاریخ انقلاب / حتی الیور استون تعجب کرد!
سینمای ما که مدت زمانی است اسیر تجاریسازی شده است، یکی از کمکارترین سینماهای جهان درباره تاریخ بعد از انقلاب خود است. اتفاقی که حتی الیور استون را در ایران آزدهخاطر و متعجب کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نقل قولی که رضا میرکریمی از حضور و دلخوری الیور استون در جشنواره جهانی فیلم فجر روایت کرد، نشان میدهد که چقدر سینمای ما با تاریخ انقلاب فاصله دارد. در آن روایت میرکریمی که دبیر وقت جشنواره جهانی فیلم فجر بود میگوید که استون بعد از نشستی که با دانشجویان در جشنواره داشت، به او گفته است که از برخوردها و واکنشهایی که جوانان داشتند تعجب کرده و نارحت است.
قضیه این بود که استون که خود چندین فیلم سینمایی برجسته درباره تاریخ آمریکا دارد، از اهمیت و توان ایران و جایگاه ایران در منطقه صحبت کرده بود اما افراد حاضر در جشنواره واکنش منفی و بدی نسبت به حرفهای او داشتند. او گفته بود که بچهها تاریخ کشورشان را نمیدانند. استون به صراحت بیان میکند که برای ساخت فیلم جرج دبلیو بوش خیلی از اسناد پنتاگون درباره اتفاقات پس از حادثه 11 سپتامبر در اختیار من قرار گرفت و به این یقین رسیدم که هدف اصلی حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه نابودی «ایران» بود. آنها مشکلشان با جمهوری اسلامی این است که قدرت یکپارچه نگه داشتن ایران را دارد. ژئوپولیتیک ایران نقشههای شوم آنها برای خاورمیانه را با مشکل مواجه کرده است و میخواهند با شکست ایران نقشه جدیدی برای خاورمیانه بکشند. حتی منابع انرژی ایران نیز اولویت دوم برایشان است.
فیلم کامل صحبتهای میرکریمی را در ادامه میتوانید ببینید:
این ماجرا برای همه مدیران و فیلمسازان و علاقمندان تاریخ انقلاب اسلامی، یک روایت دردناک و بغضآلود است. کسی که این صحبت را کرده، خود برای سینمای آمریکا چندین فیلم سینمایی از «جی. اف. کی» و «متولد چهارم جولای» تا «جوخه» و «وال استریت» و «نیکسون» ساخته و از اهمیت سینما برای تاریخ سیاسی کشورها باخبر است. بنابراین میتوان حرفش را از منظر سینما اینگونه فهمید که چرا این جوانان و خصوصاً دانشجویان سینما با تاریخ و جایگاه کشورشان بعد از انقلاب آشنا نیستند. سینمایی که باید بخشی از آن در خدمت بیان تاریخ انقلاب و لحظات حساس و بسیار تأثیرگذاری چون 13 آبان باشد، تقریباً جزو کمکارترین سینمای دنیا در این زمینه است.
بیشتر روایتگری ما درباره تاریخ انقلاب در تلویزیون جریان دارد و در سینما تنها «طوفان شن» است که آن هم نسخه سینمایی یک مجموعه تلویزیونی است. البته سکانسی طنزآمیز در فیلم «بچه مردم» از لحظه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا وجود دارد اما فیلم جدی که در تمام سالهای اخیر درباره مقاطع و اتفاقات مهم تاریخ انقلاب باشد بسیار کم است. جدای از فیلمهای «ماجرای نیمروز» و فیلمی مانند «ضد» یا «مصلحت» که درباره مسائل و موضوعات دیگر تاریخ انقلاب هستند، فیلم جدی که به ماجرای حرکت دانشجویان خط امام در آن روز مهم بپردازد، نداریم.
در سالهای گذشته نیز قرار بوده تا فیلمنامههایی با موضوع لانه جاسوسی ساخته شود که آنها نیز به ساخته نشدهاند.
نمایی از طوفان شن
اما از آن سو خط تحریف و روایتگری تاریخ انقلاب اسلامی و مسائل سیاسی ایران از سوی دستگاههای تبلیغاتی و سینمایی غربی فعال براه است. از فیلمی مانند «300» که علیه تمدن و تاریخ ایران است تا «آرگو» که مستقیماً درباره حادثه تسخیر سفارت آمریکا است. اما این روند هنوز ادامه دارد و به تازگی در سریال «شیرزن» محصول کمپانی پارامونت به طور روشن نقش ایران در خاورمیانه و جهان را تحریف و خود را در مقابل ایران بزرگنمایی میکند. همچنین سریالی دیگر با عنوان «معامله» با موضوع پرونده هستهای ایران و توافق موسوم به برجام نیز توسط فیلمسازان اروپایی ساخته شده که کاملاً غافلگیرانه روایت خود را از پرونده هستهای بیان میکند.
پوستر سریال معامله
مراد از این گزارش ترغیب مدیران به ساخت فراوان فیلمهای تسخیر لانه جاسوسی نیست. زیرا اولاً قیاس این دو جبهه قیاس مع الفارق است نه از نظر مالی و اقتصادی این امکان وجود دارد و نه از نظر زیرساخت و تجهیزات. از سویی تجربه بسیار تلخ نشان داده است که اگرچه کمبود آثار فرهنگی ما یک خلا آزردهنده است اما دام و چاله سفارشی سازی نیز آسیب بدتری است که باید از آن برحذر بود و برای جبران کمبودها نباید بدتر آن را تخریب کرد.
بلکه سخن آن است که تاریخ انقلاب از کارهای باکیفیت، در خور شأن انقلاب، جذاب و هنرمندانه در سینما دور افتاده است. ساخت دو سه سال یکبار هم، با یک فیلم یا سریال جذاب درباره حوادث و تاریخ انقلاب میتوان به مرور به جبران این خلأ امیدوار بود. اگرچه سرمایهسالاری در سینما و نمایش خانگی تا حد زیادی جلوی این رویه را گرفته و صرفاً تجاریسازی در سینما سلطه دارد، نمیتوان امید زیادی داشت اما بدون شک با جدیت و به شرط اهتمام مدیران و بزرگان سینما میتوان به روزی فکر کرد که سینمای تاریخی - سیاسی ما جزو آثار مطرح و پرمخاطب باشند.
اقباشاوی: ناصر تقوایی قربانی سرمایهسالاری در سینمای ایران شد / او عاشق ایران بودآنچه که امروز از حضور دانشآموزان سراسر کشور در راهپیماییها نشان داد، این است که این ظرفیت و مخاطب قطعاً وجود دارد اما نباید آنان را از دست داد و با فیلمهای خوشساخت برای ایران و انقلاب نگه داشت.
نویسنده: محمدباقر صنیعی منش