یک‌شنبه 4 آذر 1403

شبکه‌های اجتماعی یا ماشین‌های معتادساز

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
شبکه‌های اجتماعی یا ماشین‌های معتادساز

شبکه‌های اجتماعی یا آن‌طور که دکتر آذرخش مکری، روانپزشک می‌گوید ماشین‌های معتادساز، محصول ذهنی قوی‌ترین مغز‌های سیلیکون‌ولی به خوبی می‌دانند چگونه ما را به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت و دنبال‌کنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمی‌آید گرفتار خود سازند.

بدون شک در سال‌های اخیر و در پی گسترش روزافزون استفاده از شبکه‌های اجتماعی در جهان و به‌تبع آن ایران به رغم فیلترینگ گسترده در کشورمان برای شما هم پیش آمده است که خود را در ازای زمانی که در این شبکه‌ها می‌گذرانید سرزنش کرده باشید یا در گیروگرفت تعداد دنبال کننده، لایک و کامنت گرفتار شده و ندانسته باشید چرا گاهی با استقبالی مواجه می‌شوید که انتظارش را ندارید و گاهی خبری از خیل لایک‌ها و کامنت‌هایی که پیش‌تر می‌گرفتید، نیست.

به گزارش هم‌میهن، شبکه‌های اجتماعی یا آن‌طور که دکتر آذرخش مکری، روانپزشک می‌گوید ماشین‌های معتادساز، محصول ذهنی قوی‌ترین مغز‌های سیلیکون‌ولی به خوبی می‌دانند چگونه ما را به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت و دنبال‌کنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمی‌آید گرفتار خود سازند.

در چنین وضعیتی وقتی خواننده‌ای که بالاترین تعداد دنبال‌کننده را به‌عنوان یک زن در اینستاگرام دارد از خداحافظی خود از این فضا خبر می‌دهد، بی‌شک توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند. سلنا گومز، خواننده آمریکایی با 429 میلیون دنبال‌کننده، 296 دنبال‌شونده و 1976 پست منتشرشده در صفحه اینستاگرام اعلام کرده، اگرچه حساب رسمی‌اش در این شبکه اجتماعی همچنان فعال است، اما خود از این شبکه بیرون آمده و دیگر به جای ارسال پیام به دوستانش با آن‌ها تلفنی صحبت می‌کند. او این تصمیم را باارزش‌ترین هدیه‌ای دانسته که برای سلامت ذهنی‌اش به خود داده است.

دکمه لایک؛ ابرکشف شبکه‌های اجتماعی

یکی از ابرکشف‌های شبکه‌های اجتماعی که توسط فیس‌بوک صورت گرفت؛ اضافه‌شدن دکمه لایکی بود که هزاران کاربر را به‌مرور به دام لایک‌زدن و لایک‌گرفتن مدام، تایید شدن و احساسی از توانایی تایید کردن، کشاند.

این بخشی از صحبت‌های آذرخش مکری، روانپزشک در ویدئویی است که در ادامه آن چنین می‌گوید: «یکی از داستان‌های مشهور بوروس فردریک اسکینر اگرچه ممکن است ساختگی باشد از این قرار است که می‌گوید با ابراندیشمند دیگر بشری، اریک فروم در پنلی نشسته بودم اسکینر یادداشتی را میان آن‌ها که در نزدیکی‌اش نشسته بودند دست به‌دست می‌چرخاند و می‌پرسد، می‌خواهید کاری کنم که اریک فروم دستش را مرتب بالا و پایین ببرد؟!

آن‌ها بر این موضوع شرط می‌بندند و اسکینر روبه‌روی فروم می‌نشیند و هر زمان که فروم دستش را بالا و پایین می‌برد، اسکینر سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد و هر زمان که فروم این کار را نمی‌کند، اسکینر سمت دیگر را نگاه می‌کند. اسکینر آنقدر این کار را تکرار می‌کند و فروم آنقدر دستش را بالا و پایین می‌برد که ساعت از دستش باز می‌شود و روی میز می‌افتد. هرچند ما نمی‌توانیم صددرصد به این روایت اطمینان کنیم، اما در محافل روان‌شناسی، روایتی مشهور است و به‌عبارت دیگر نشان می‌دهد که یک سر تکان دادن ساده، چگونه فروم را شرطی کرده و موجب بروز رفتاری خاص در او شده بود.»

او با اشاره به این‌که «ممکن است بپرسید مگر یک سر تکان دادن ساده از چه ارزش و اهمیتی برخوردار است؟»، می‌افزاید: «این سر تکان دادن، نشانه تاکید است. گرد گیگِرنتسر، روانشناس آلمانی معتقد است که یکی از ابرکشف‌های شبکه‌های اجتماعی توسط فیس‌بوک صورت گرفت و آن دکمه لایکی بود که اضافه شد. او می‌گوید، انسان با کبوتر و موش آزمایشگاهی هیچ تفاوتی ندارد و به‌راحتی در دام لایک‌زدن و لایک‌گرفتن خواهد افتاد. این یکی از پیچیدگی‌های نوع بشر است که می‌تواند به چیز‌هایی که از هیچ ارزشی برخوردار نیستند، اعتیاد پیدا کند و این‌جا کلید لایک به‌راحتی می‌تواند من و شما را به خود معتاد کند.

درنتیجه میان سرعت لایکی که یک‌نفر دریافت می‌کند و فاصله زمانی انتشار پست بعدی توسط او، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. هر لایک، احساسی از دریافت پاداش را در ناخودآگاه فرد ایجاد می‌کند و موجب می‌شود او مرتب این رفتار را انتشار پست بعدی و بعدی را تکرار کند.

درعین‌حال لایک‌زدن، در فرد احساسی از موثربودن ایجاد می‌کند و حسی از تاثیرگذاری به او دست می‌دهد و برای همین مرتب به این رفتار ادامه خواهد داد. به‌عبارت‌دیگر اگر ما آمار مرتبط با تعداد دنبال‌کنندگان، بازدید، کامنت و... را از شبکه‌های اجتماعی پنهان یا پاک کنیم، قدرت این شبکه‌ها بخار خواهد شد و به هوا خواهد رفت.

این شبکه‌ها، ماشین‌های معتادسازند و به گونه‌ای هوشمندانه طراحی شده‌اند که بتوانند شما را همراه و وابسته به خود نگه دارند. این اتفاق به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت، دنبال‌کنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمی‌آید، رخ می‌دهد و به‌عبارت‌دیگر شما در این شبکه‌ها گیر می‌افتید.»

نکته دیگر دراین‌میان مسئله تقویت غیرمتناوب تصادفی است؛ این‌که پست‌های منتشرشده توسط شما هرازگاه با میزان بالایی از لایک و کامنت مواجه شود درحالی‌که نمی‌دانید چرا چنین اتفاقی برای دیگر پست‌های‌تان نیفتاده است. چیزی که در قمار هم رخ می‌دهد؛ یک دست می‌برید و ده‌ها دست می‌بازید یا برعکس.

آذرخش مکری با اشاره به این موضوع در پایان می‌گوید: «اسکینر متوجه شده بود که این خطرناک‌ترین و اعتیادآورترین سیستم وابسته‌سازی است و این فکر را مانند خوره به ذهن‌تان می‌اندازد که چرا یک‌بار می‌شود، یک‌بار نه. به‌عبارت‌دیگر شما از طریق تقویت تصادفی غیرممتد گرفتار و معتاد می‌شوید.

درهمین‌زمینه باید به والدین هشدار داد که کودک خود را برای گذراندن ساعت‌ها وقت در شبکه‌های اجتماعی سرزنش نکنید. چون او نمی‌تواند با ابرمغز‌هایی که بالاترین حقوق‌ها را می‌گیرند، محصول کاپیتالیسم نظارتی هستند و قوی‌ترین مغز‌های سیلیکون‌ولی که اساساً شبکه‌های اجتماعی را این‌گونه طراحی کرده‌اند که شما گرفتار آن شوید، بجنگند.»

از ایجاد تضاد تا احتمال اعتیاد

محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی نیز در همین مورد می‌گوید: «این واقعیتی غیرقابل انکار است که ذهن ما، در ساعات گوناگونی از شبانه‌روز درگیر شبکه‌های اجتماعی، محتوای منتشرشده در آن و مبادلات و ارتباطاتی است که در این بستر شکل می‌گیرد. امری که بدون شک بر روان و احوالات‌مان اثرگذار است و در مواردی به صورتی جدی کیفیت زندگی‌مان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و با فراهم‌آوردن موجبات مقایسه مدام زندگی خود با دیگران سبب‌ساز افت آن می‌شود. هرچند با توجه به موقعیت اجتماعی و حرفه‌ای سلنا گومز به نظر نمی‌رسد که این دغدغه موجب کناره‌گیری او از مدیریت مستقیم اکانت اینستاگرامش شده باشد، اما گرفتارآمدن افراد در چرخه مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران در شبکه‌های اجتماعی، واقعیتی است که نمی‌توان آن را انکار کرد.»

واقعیت دیگری که نمی‌توان به انکار آن پرداخت اعتیادآور بودن شبکه‌های اجتماعی است. رهبری با اشاره به این موضوع می‌افزاید: «مسئله‌ای که من نیز در یکی از پژوهش‌هایم به بررسی آن پرداخته و از تعبیر لایک‌بارگی یا لایک‌وارگی در‌خصوصش استفاده کردم، تعبیری که از جمله نمونه‌های مشابه آن، می‌توان به عبارت کالابارگی یا کالاوارگی اشاره کرد. دلیل استفاده من از این تعبیر آن بود که در برخی از موارد افراد حتی ممکن است برای کسب لایک بیشتر و احتمال دیده شدن بالاتر از ارزش‌های خود نیز بگذرند.

به عبارت دیگر برای آن که لایک بیشتری به دست آورند از انجام کاری که تا پیش از این ارزش می‌شمارندش دست بردارند و حتی به کاری دست بزنند که وجدان‌شان انجامش را تایید نمی‌کند. این واقعیتی غیرقابل‌انکار در شبکه‌های اجتماعی است هرچند شدت و ضعف آن و اینکه در میان چه طبقه‌ای از کاربران پررنگ‌تر و در میان کدام طبقه کم‌رنگ‌تر است نیازمند ارزیابی است.

این واقعیت همچنین موجب ایجاد تضاد‌هایی روانی برای کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌شود چراکه زندگی‌کردن به شیوه‌ای معارض با ارزش‌ها و باور‌های فرد یا دست‌کم ناهمخوان با آن، در درازمدت تبعات جبران‌ناپذیری به همراه خواهد داشت. در خصوص علت اعتیادآوربودن شبکه‌های اجتماعی نیز اگرچه صحبت در مورد آن بیشتر در حوزه کاری روان‌شناسان می‌گنجد، اما تصور و تجربیات من، نشان می‌دهد لایک گرفتن خود کارکردی مشابه دریافت جایزه دارد.

جایزه‌ای که دریافت آن، موجب خوشحالی و تکرار همان کاری می‌شود که در بار نخست منجر به دریافت جایزه شده است و کاملاً از احتمال اعتیادآوربودن برخوردار است.»

رهبری در پایان تاکید می‌کند اگر بخواهم از منظر واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی به موضوع بنگرم باید بگویم شبکه‌های اجتماعی می‌توانند موجب نوعی تضاد و آنومی در میان کاربران‌شان و همچنین موجب اعتیاد شوند. هرچند اینکه این اتفاق برای هر کدام از طبقات کاربران شبکه‌های اجتماعی با چه شدتی رخ می‌دهد بحث دیگری است که صحبت در مورد آن فرصتی دیگر می‌طلبد.

از میان اخبار

سهمیه ارز مسافران حج چقدر شد؟

خودکشی پزشکان بهانه بیماران!