شهادت به روایت تخریبچی 18 ساله گروهان شهادت

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پاسدار شهید رضا عزیزی علویجه در سال 1343 در شمیرانات تهران به دنیا آمد. از کودکی دارای احساسات ظریف مذهبی بود و با اینکه هنگام شهادت 18 سال بیشتر نداشت ولی دارای سابقه درخشان در زمینه فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود. تواضع و فروتنی، ساده‌پوشی، مخالفت با هوای نفس و ضدیت با حب دنیا و ایثار و از خودگذشتگی از خصوصیات او بود. در فعالیت‌های قرآن بسیار فعال بود و با آن انس بسیار داشت؛ به طوری که بعضی از دوستانش به او لقب کلید قرآن داده بودند.

از جمله فعالیت‌های شهید قبل از انقلاب، تحصیلات علوم دینی در یکی از حوزه‌های دینی شهر ری و عضویت و فعالیت در انجمن‌های اسلامی بود. در خرداد ماه سال 1361 پس از اخذ دیپلم اقتصاد از دبیرستان شهید مظلوم شهرری بلافاصله در واحد گزینش تربیتی آموزش و پرورش شهرری مشغول خدمت صادقانه شد. پس از سه ماه به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از طی دوره آموزشی پادگان امام حسین (ع) در واحد تخریب به سپاه شهر ری منتقل شد. به جبهه حضرت رسول (ص) در پادگان دوکوهه اعزام و پس از مدت کوتاهی به گردان انصارالرسول (ص) و گروهان شهادت منتقل شد. با شرکت در عملیات والفجر یک در روز 22 فروردین 1362 در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از ناحیه سر مجروح شد. پس از دو روز نبرد سنگین در ظهر روز 24 فروردین در تپه دیده بانی 211 کله قندی در حوالی پاسگاه شرهانی در اثر اصابت ترکش مجدد و گرفتن موج انفجار خمپاره سنگین دشمن به شهادت رسید.

شهید عزیزی در مراسم بزرگداشت «شهید رحمت‌الله حسینی»:

«اینک تکرار عاشورای کربلای حسین بن علی علیه السلام را در همه جای این خاک انسان‌پرورمان شاهد و شاهد لبیک جوانان مومن به ندای «هل من ناصر» حسین علیه السلام و به ندای سلاله پاک رسول‌الله و خمینی روح‌الله هستیم. ما بر آنیم تا بر پیمان خود از خون مطهر شهیدان ذره‌ای تردید به خود راه ندهیم و به جهانخواران بیاموزیم که این نور پرفروغ الهی را با دهان‌های پلیدشان نمی‌توانند خاموش سازند.

خون سرخ شهید رحمت‌الله حسینی و دیگر به خون غلتیدگان خوزستان در میان ذره ذره خاک سرزمین اسلامیمان بندهای مقاومت را افشاند و برادران سپاه و بسیج با بر دوش کشیدن مسئولیت این شهیدان بزرگ بر کفار یورش بردند و آنان را به عقب راندند و اینگونه راه کربلای حسینی را باز می‌کنند. مجاهد شهید حسینی و دیگر شهیدان با بذل جانشان، رهایی خونین شهر را از چنگال ابرقدرت‌ها به ارمغان آوردند و امروز تمامی فضای معطر خرمشهر آغشته به فریادهای الله اکبر و یا رسول الله شهیدانمان است.

امید است که هیچ‌گاه سپاه ظفرمند اسلام از وجود این چنین مجاهدان و جانبازانی خالی نماند. روح پاک شهدای انقلاب را ناظر بر اعمال و گفتار خویش بدانند و ذره‌ای از راه خالص و مستقیم اسلام و امام منحرف نشوند به امید برقراری اتحاد جماهیر اسلامی در سرتاسر جهان به رهبری ولی عصر عجل الله و نابودی کفار و مشرکین و منافقان»

شهید عزیزی در مراسم بزرگداشت «شهید مظلوم اسدالله مسلمین»:

«اگر نبود آن همه اثرها، درس‌ها که با یاد و نام شهیدان در جامعه ایجاد می‌شوند، چه می‌کردیم با جان عزیزترین جانباختگان این انقلاب اسلامی؟ شهیدان با شهادت‌شان مثل گل می‌شکفند و زمان و زمین را از عطر روح نواز خویش پر می‌کنند و با در خون غلتیدن، حیاتی جاودانه را آغاز می‌کنند. شهادت آخرین گام راهی است که به خدا می‌پیوندد. شهادت رستن و رها شدن است از زندان تن و از زندان خاک. شهادت آخرین احتیاج پویندگان راه خداست. عشقی است که در دل‌ها خانه می‌کند. شهادت، انتخاب مرگی آزادانه است. شهادت، گذشتن از عزیزترین عزیزها یعنی جان است. آنجا که همه از مرگ می‌گریزند، مجاهد فی سبیل الله به استقبال آن می‌رود. در دریای خون شنا می‌کند تا به ساحل نجات برسد.

نامه شهید به خانواده‌اش:

وقتی از امام راجع به زمان حمله می‌پرسند. امام در جواب از روحیه و معنویات بچه‌ها سوال می‌کند و می‌گوید: «هرگاه معنویت و توکل برادران و خدا زیاد شد، آنگاه زمان حمله نهایی است.» ما در عملیات قبل مقداری از خدا دور شده و به خودمان مغرور شدیم. (منظور شهید والفجر مقدماتی است)

شهید عزیزی طی نامه‌ای از پادگان امام حسین علیه السلام به یکی از رزمندگان در جبهه:

«راجع به آن خوابی که برایم نوشته بودی حقیر فکر می‌کنم قسمتی از این خواب چنین باشد که الله تعالی ما را قابل و لایق بداند و با خون خود عروسی کنیم و به لقای محبوب واقعی برسیم و بار دیگر در قیامت کبری چهره نورانی و پیامبرگونه شهید مظلوم را دریابیم و حتما تو بیشتر قابل این کاری.»

شهید عزیزی در مراسم بزرگداشت «شهید هوشنگ لاله»:

«شهید با انتخاب آگاهانه خود به میدان جهاد علیه دشمن می‌رود و در این راه جان می‌دهد. برادرمان هوشنگ لاله هم اینگونه بود... درود و سلام بر رزمندگان ایثارگرمان، این رهروان گلگون کفنان انقلاب اسلامی که عید خود را با حماسه جانبازی‌ها و سرخی خونشان به امام و امت متعهد تبریک می‌گویند و سفره هفت سین شان در جبهه‌ها، سوسنگرد، سومار، سرپل ذهاب، سنندج، سقز و سرخی خونشان است.»

انتهای پیام /