شهدای دفاع از ناموس را بشناسید
گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس: تیم ملی والیبال نشسته ایران روز گذشته (جمعه) در بازیهای پاراآسیایی 2022 گوانگژو با غلبه بر قزاقستان به عنوان قهرمانی دست یافت. بعد از این پیروزی اعضای تیم ملی و کادرفنی با مادر و فرزند شهید «حمیدرضا الداغی» دیدار و این قهرمانی را به آنها تقدیم کردند.
ادای احترام تیم قهرمان والیبال نشسته ایران به مادر شهید الداغی
حمیدرضا الداغی 8 اردیبهشت امسال، درحالی که عدهای از اراذل و اوباش قصد آزادو اذیت 2 دختر کشورمان را داشتند مقابل آنها ایستاد و سینه خود را سپر چاقوی اوباش قرار داد و خونش را فدای دفاع از ناموس کرد.
شهید حمیدرضا الداغی
به بهانه کار ارزشمند تیم ملی والیبال نشسته کشور در ادای احترام به خانواده این شهید امر به معروف، مروری میکنیم بر سرگذشت افرادی که جان خود را فدای ناموس و دفاع از ناموس کردند. شهدایی که به شهید راه امربه معروف و نهی از منکر نامیده شدهاند.
شهید ناصر ابدام
ناصر یا عباس ابدام را به عنوان اولین شهید امر به معروف میشناسند. این شهید در سال 1369فقط 15سال داشت، اما آنقدر معرفت و آگاهی دینی داشت که به مزاحمت عدهای برای یک خانم در اطراف پارک لاله معترض شد. این اعتراض و امر به معروف لسانی، قدارهای را در قلب بزرگ او فرو کرد تا دشمنی عدهای با انجام واجب الهی و ثبات قدم عدهای دیگر بر اجرای فرائض دینی، ثابت شود.
شهید حسین اسلامیفرد
حسین اسلامی فرد در سال 1383 درحالی که 20ساله بود به مزاحمت افرادی برای یک زن در پمپ بنزین معترض شد. اشرار مزاحم دستهجمعی بر سر او ریختند و به سرش ضربه زدند. حسین اسلامیفرد بر اثر ضربه مغزی ناشی از این حمله شهید شد.
خانواده این شهید اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
شهید علی خلیلی
شهادت شهید خلیلی یکی از مثاثرکنندهترین شهادتها در بین شهدای امر به معروف بود. چرا که شهید تا مدتها با جراحات حاصل از درگیری با اوباش به سختی زندگی کرد و بعد به شهادت رسید.
علی خلیلی طلبه ساکن تهران بود که در نیمه شعبان سال 1390 در یکی از محلات تهران متوجه خودرویی شد که به زور میخواست دختری را سوار کند. علی به سراغ سرنشینان ماشین میرود تا مانع کارشان شود اما در درگیری بین آنها چاقویی یه ناحیه گردن و حوالی شاهرگ او اصابت میکند.
وی در خاطراتش میگوید که نیم ساعت در خیابان افتاده بود و در نهایت سرنشینان یک خودروی گذری او را به بیمارستان میرسانند.
علی خلیلی 32ماه با جراحات ناشی از این حادثه دست و پنجه گرم کرد و در سال 1393 شهید شد.
با شهادت وی پرونده قاتل که قبلا به زندان و پرداخت دیه محکوم شده بود دوباره به جریان افتاد و قاتل این بار به قصاص محکوم شد. اما خانواده خلیلی از قصاص او گذشتند.
شهید محمد محمدی
محمد محمدی 39 سالهای بود که سالها در پایگاه مقاومت بسیج انصارالامام تهران به مردم خدمت میکرد. در یکی از روزهی مهرماه سال 1399 زمانی که چندنفر از اراذل در صف نانوایی با خودرو به یک خانم برخورد کردند و به جای عذرخواهی شروع به فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک کردند و فضای رعبآوری ایجاد کردند محمد به میدان آمد و در کمال متانت آن ها را به آرامش دعوت کرد. محمد از آن ها خواست تا در جمع عفت کلام را رعایت کنند اما آن 2، 3 نفر که حالا تعدادشان به 7،8 نفر رسیده بود، گوششان به این نصایح بدهکار نبود، با چاقو به سر و پهلوی محمد زدند و دو فرزند او را یتیم کردند.
شهید محمد محمدی
در ادامه نیز نگاهی گذرا به دیگر شهدای امر به معروف و نهی از منکر میاندازیم:
شهید گلعلی باقری
در یکی از روزهای تیرماه سال 1370، شهر ساری میزبان تشییع یک جانباز دفاع مقدس بود. آن روزها گلعلی باقری که تازه در شرف ازدواج بود، در محله امامزاده عباس (س) مغازهای داشت و کاسبی میکرد.
اما آن روز یکی از کسبه، در زمان تشییع جانباز، در مغازه خود کاستی با آهنگ مبتذل را روشن کرده بود و به درخواستهای مردم برای خاموش کردن یا حتی کم کردن صدای آن پاسخ نمیداد.
یکی از کسانی که چندین بار از او خواست تا نوار را خاموش کند گلعلی باقری بود که در نهایت به خاطر اصرار گلعلی و انکار کاسب همسایه، بین آنها درگیری ایجاد شد و گلعلی باقری درحالی که فقط 25سال داشت در عین ناباوری از پشت مورد اصابت چاقوی کاسب همسایه قرار گرفت و اولین شهید امربه معروف ساری شد.
شهید محمود توفیقیان
محمود توفیقیان متولد سال 1346 بود و در دانشگاه مهندسی خوانده بود. او که در خانوادهای مذهبی و معتقد رشد کرده بود، خردادماه سال 1387 در مسیر محل کار خود خودرویی را دید که دختر و پسری با وضع نامناسب در آن رفتار خلاف شئونات اخلاقی بروز میدادند. تذکر محمود برای رعایت اخلاقیات توسط این افراد، باعث شد راننده با دنده عقب او را زیر بگیرد، چندین متر روی زمین بکشد و در نهایت به دیوار بکوبد.
محمود توفیقیان بر اثر این حادثه قبل از رسیدن به بیمارستان شهید شد و ماجرای شهادت او موجی از غم و تاثر را بین اهالی کرج و مردم کشور به راه انداخت.
شهید هادی محبی
هادی محبی را در دانشگاه به احساس مسئولیت در زمینه تهاجم فرهنگی و راهنمایی و آگاهی همدانشگاهیها در این زمینه میشناختند. وی تحت تاثیر برادر بزرگش که جانباز جنگ است همیشه به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام داشت.
دومین روز ماه رمضان در سال 1378، روزی بود که هادی به آرزوی همیشگی خود یعنی شهادت رسید. وی که برای اقامه نماز ظهر به مسجد رفته بود به فردی از اوباش که در ملاء عام سیگار میکشید تذکر لسانی برای رعایت حرمت ماه رمضان داد. فرد اوباش او را تهدید کرد اما هادی بیاعتنا به مسجد رفت. بعد از مراجعت از مسجد به مغازه محل کسب خود رفت اما آن فرد اوباش با چندنفر از همراهانش انتظارش را میکشیدند تا با ضربات چاقو او را به شهادت برسانند.
قاتل شهید هادی محبی، در دادگاه به قصاص محکوم شد اما در روز اجرای حکم، پدر هادی از قصاص قاتل فرزندش گذشت و او را بخشید.
البته به این لیست میتوان رشیدمردانی چون شهید کمال ولیزاده، شهید تیمور حسنزاده، شهید ناصر احدی، شهید رشید آقاییدوست، شهید قدرتالله محمدی، شهید محمدعلی قاسمزاده، شهید سید حسین اسلامفر را و... اضافه کرد.
پایان پیام /