شهدای نوجوان بهزیستی؛ دریچهای جدید به فیلمسازی دفاع مقدس
رضا عاطفی کارگردان مستند «پدرم ایران، مادرم ایران» میگوید: این فیلم شاید نتواند حق مطلب را درباره نوجوانان شهید بهزیستی ادا کند، اما میتواند مسیر جدیدی را برای پرداختن به این شهدا باز کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نزدیک به 34 سال از پایان جنگ تحمیلی میگذرد؛ دفاع مقدس به عنوان یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ کشورمان همواره مورد توجه فیلمسازان قرار داشته و طی این سالها آثار مختلف داستانی، مستند، پویانمایی و... با همین سوژه ساخته شده است. نخستین تجربه این فیلمها، مستندهایی بود که شهید آوینی با همان رویکرد خاص خود نسبت به این موضوع میساخت و تلاش میکرد روایتی مردمی از پشت جبهه را به نمایش بگذارد. این روند ادامه پیدا کرد و طی سالهای بعد فیلمسازان دیگری با سوژههایی جدید پا به میدان گذاشتند.
با این حال به نظر میرسد که هنوز هم سوژههایی وجود دارد که به آنها کمتر پرداخته شده و توجه به آنها میتواند دریچههای جدیدی از دفاع مقدس را به روی جامعه باز کند.
مستند «پدرم ایران، مادرم ایران» از جمله آثاری است که با سوژهای جدید به موضوع دفاع مقدس پرداخته است. این مستند سراغ شهدایی رفته که کمتر از آنان شنیدهایم. این فیلم مستند اثری به کارگردانی رضا عاطفی است که اخیراً در طرح "اکران حقیقت" در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز به نمایش درآمد.
عاطفی درباره فیلم خود و موضوع آن میگوید: قصه این مستند به سالهای 1385 یا 1386 بازمیگردد، خیلی اتفاقی چند عکس بر سر در یک بهزیستی با عنوان «شهدای بهزیستی» دیدم که هرچند عکسهای بیکیفیتی بودند اما برای من بسیار موضوع جالبی بود. همین اتفاق باعث شد تا نسبت به این موضوع کنجکاو شده و به دنبال ماجرای آن بروم.
وی ادامه داد: آن عکسها مربوط به افرادی بود که دوران کودکی خود را در بهزیستی سپری کرده و در جنگ تحمیلی به شهادت میرسند. مستند «پدرم ایران، مادرم ایران» داستان زندگی تعدادی از آنان است. در حقیقت، این مستند روایت تعدادی از کودکان بهزیستی است که با آغاز جنگ تحمیلی به جبههها میروند و به شهادت میرسند. نکته قابل توجه درباره آنان این است که اغلب آنان در سنین نوجوانی شهید شدهاند.
کارگردان این فیلم مستند از سختیهایی سخن میگوید که برای ساخت این مستند متحمل شده است. یکی از این سختیها دریافت مجوز برای این اثر است. او میگوید: گرفتن مجوز برای ساخت این مستند، نزدیک به 8 سال تولید کشید، چراکه این طرح را به هرجایی ارائه میدادم با ساخت مستند آن مخالفت میشد. درنهایت، این طرح در مرکز گسترش تصویب شد و شروع به ساخت آن کردم.
او با اشاره به اینکه ساخت این مستند نزدیک به 2 سال زمان برده است، بیان کرد: دلیل این مدت زمان برای ساخت «پدرم ایران، مادرم ایران» همان دلایلی بود که در ابتدا نیز برای ساخت آن رضایتی نبود. همچنین اطلاعات و پروندههای این کودکان نیز بسیار ناقص، پراکنده و دسترسی به آنها راحت نبود. پیش از من نیز هرشخصی تصمیم به ساخت مستندی درباره این کودکان گرفته بود، اجازه این کار به او را نداده بودند. البته علت امنیتی یا محرمانهای برای نساختن این مستند وجود نداشت؛ صرفاً آن بهزیستی علاقهای به انتشار این پروندهها و بازگویی قصه این بچهها نداشت.
کارگردان مستند "پدرم ایران، مادرم ایران" نقش یک چهره مهم در ساخت این مستند را پررنگ میداند و میگوید: در هیاهوی جستوجوی پروندهها، دسترسی نداشتن به آنها و همکاری نکردن بهزیستی برای ارائه اطلاعات به من، یک روز با آقایی به نام «سرهنگ کرامتی» آشنا شدم که بعدها فهمیدم این مرد فرمانده بسیج این بهزیستی است. این مرد در روند رسیدن به پرونده کودکان شهید در بهزیستی به من بسیار کمک کرد و از اعتبار خود هم برای ساخت این مستند هزینه کرد. از طریق «سرهنگ کرامتی» با یوسف اصلانی آشنا شدم، در آن زمان کمتر کسی او را به اندازه امروز میشناخت. یوسف اصلانی مدتی در بهزیستی مشغول به کار بود و او هم به اندازه من دغدغه این کودکان را داشت، به همین دلیل نزدیک به 70 پرونده درباره این بچههای شهید پیدا کرد که به سختی و با کمک سرهنگ کرامتی توانستیم به آنها دسترسی پیدا کنیم.
او درباره شروع ساخت «پدرم ایران، مادرم ایران» گفت: پس از دسترسی به پروندهها به دنبال خانواده یا دوست و آشنایی از این کودکان گشتیم که پیدا کردن برخی از آنها بسیار سخت و زمان بر بود و خیلی از آنها نیز اطلاعاتی نداشتند. همین پژوهشها زمان زیادی را از ما گرفت و به همین دلیل نزدیک به 2 سال درگیر ساخت این مستند بودیم.
کارگردان مستند «پدرم ایران، مادرم ایران» بیان داشت: حتی مادر و برادر یکی از این کودکان را در شمال کشور پیدا کردیم و برای صحبت با آنها به شمال سفر کردیم اما زمانی که به گرگان شهر محل زندگی این مادر و برادر رسیدیم، متأسفانه حاضر نشدند با ما صحبت کنند. به همین دلیل باید بگویم ساخت این فیلم کار بسیار سختی بود و میتوانم بگویم این اثر در ابتدا یک پژوهش بوده که در نهایت به یک فیلم تبدیل شده است.
عاطفی در پایان تأکید کرد: این فیلم شاید نتواند حق مطلب را درباره این موضوع ادا کند، اما از آنجایی که اولین فیلم ساخته شده درباره این بچههاست، مسیری را برای پرداختن به این شهدا باز کرد. پیشتر گفتم باز هم میگویم؛ این موضوع روایت بسیار مهمیست و باید بیشتر از اینها به آن پرداخت و امیدوارم «پدرم ایران، مادرم ایران» اولین و آخرین فیلم درباره این موضوع نباشد و مستندسازان دیگر نیز سراغ ساخت آثاری درباره این موضوع بروند.
این فیلم مستند، روایت جدیدی از رشادتهای همه مردم ایران و گروههای مختلف به ویژه نوجوانان در دفاع مقدس را نشان میدهد و از این نظر ساخت چنین اثری قابل تقدیر است. نکته قابل توجه این است که امسال شاهد ساخت مستند جدیدی با سوژهای متفاوت هستیم. مستند "کمپ 7" که در شبکه افق ساخته شده، درباره نوجوانانی است که روزگاری در جنگ اسیر شده و حالا آنان را به عنوان آزاده میشناسیم. این مستند هر شب از شبکه افق سیما پخش میشود.
مستند "کَل فاطمه" داستان زندگی بانویی نابینا اما پُرانگیزه است «زندگی در سرزمین اربعین» امشب روی آنتن شبکه مستند