شهید احمدی روشن، باکری و همت عصر جدید بود / نگاه شهید باکری به ازدواج ساختن یک منِ قوی بود

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ صبح امروز مراسم جشن میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها همزمان بااولین روزدهه کرامت درمحل بسیج جامعه زنان استان کرمان با حضور خانواده شهیدان باکری، همت، احمدی روشن، کاوه برگزار شد. صفیه مدرس همسر شهید مهدی باکری گفت: پیامبرانی که در طول تاریخ مبعوث شدند همه برای تربیت آمدند و خداوند این شغل را بر دوش مادران نیز قرار داد. وی با اشاره به خاطره ای از شهید باکری اظهار کرد: مهدی همیشه می گفت برای اینکه فرزندان خود را خوب تربیت کنید از ابتدای کودکی باید تلاش کنید شخصیتش را شکل دهید بعد از آن هیچ جمع و جماعتی نمی تواند بر روی فرزند اثر منفی بگذارد. همسر شهید باکری ادامه داد: وقتی در جلسات آشنایی قبل از ازدواج با مهدی صحبت می کردم می گفت همیشه در محضر خدا هستیم و باید رضایت خداوند را در اولویت همه کارهای خود قرار دهیم. صفیه مدرس با بیان دیدگاه شهید باکری نسبت به ازدواج توضیح داد: همسرم اعتقاد داشت ازدواج این نیست که یک به اضافه یک دو شود؛ بلکه دو فرد در کنار همدیگر باید یک قویی را بسازند؛ قوی در برابر دشمن، در کنار ولایت، برای تربیت بچه ها همسو و نگاه و افق دیدشان یکی باشد. در ادامه صدیقه سالاریان مادر شهید احمدی روشن گفت: عموی مصطفی دیماه سال 60 شهید شد و 30 سال بعد مصطفی در دیماه 90 شهید شد؛ مصطفی از کودکی با مفهوم شهادت پرورش یافت. وی افزود: پسرم همیشه تعریف می کرد هر وقت در سایت هسته ای هستم و میخواهم تصمیمی بگیرم؛ خاطره تشییع جنازه شهدا و دفن پیکر شهدا که در کودکی شرکت می کردم پیش چشمم است و سعی میکنم اگر تصمیمی می گیرم پا روی آرمان شهدا نگذارم.

مادر شهید احمدی روشن اظهار کرد: خدا هیچگاه خودش را بدهکار کسی نمی کند و مزد کار کردن برای خدا و مجاهدتها قطعا شهادت است. سالاریان با بیان خاطره ای از دکتر عباسی گفت: تقریبا 40 روز بعد از شهادت مصطفی؛ دکتر عباسی در جلسه ای بیان کرد حس می کنم مصطفی جابه جایی زمان دارد یعنی مثل همان جوانان دوران جنگ است همان باکری و همت است. در ادامه کاوه، خواهر شهید کاوه با اشاره به انجام مأموریت های مختلف توسط بردار شهید خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در جریان اقدامات کومله ها در مناطق کردستان زمانی که تعداد زیادی از دوستان برادرم به شهادت می رسیدند، برادرم می گفت که کردستان و شهرهای مرزی فقر فرهنگی دارند و ما باید ابتدا این مسئله را در این مناطق ساماندهی کنیم. خواهر شهید کاوه با اشاره به اینکه برادرم توسط کومله به شهادت رسید، اظهار کرد: لباس پاسداری بسیار زیبا بود و هر زمان که از ایشان می خواستیم که یک بار این لباس را در قامت بردارم ببینیم قبول نمی کرد؛ همچنین مادر می گفتند زمانی که در قم بودند به بردارم می گویند که امام به قم امده اند و شما می توانید پاسدار ایشان باشید، برادرم گفته بود که من اماده نیستم که نزدیک خودمان کاری انجام دهم و دلم می خواهد همه جا شرکت داشته باشم. وی بیان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی مادر خوشحال بودند که دیگر انقلاب به پیروزی رسیده است و ممکن است که برادرم به شهادت نرسد و مادر به محمدباقر برادرم گفته بودند که خدا را شکر که انقلاب به پیروزی رسید و خیالم از شما راحت شد؛ برادرم گفته بود که نه مادر خیالت راحت نباشد ما تا این انقلاب را به دست همه مستضعفان جهان نرسانیم از پای نمی شینیم و این تازه شروع کار ماست. کاوه ابراز کرد: پس از شهادت بردارم، مادر خواب دیده بودند که برادرم جلو در حال حرکت است و شعار می دهد و زمانی که مادر پشت سر را نگاه کردند، دیده بودند که تمام پسرهای فامیل، پشت سر برادرم هستند؛ پس از آغاز جنگ همسرم، برادر کوچکم و دیگر پسران فامیل به شهادت رسیدند و خواب مادر برای ما تعبیر شد که این بچه ها به دنبال این هستند که پیام اسلام را در جهان به گوش همه مستضعفان برسانند و همه شهدا به دنبا این بودند که پیرو رهبر باشند و انچه که ایشان می گویند را گوش فرا دهند. انتهای پیام /