شنبه 3 آذر 1403

ضرورت مفاهمه نظام با قاتلان مردم! / چرا چپ‌های ستادی از وحشیانه‌ترین اغتشاشات حمایت می‌کنند؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
ضرورت مفاهمه نظام با قاتلان مردم! / چرا چپ‌های ستادی از وحشیانه‌ترین اغتشاشات حمایت می‌کنند؟

آبرودار جلوه دادن مشتی بی‌آبرو که جز فحش رکیک و کشتن هنر دیگری نداشتند به این معنیست که گویا عده‌ای به دنبال تقویت اغتشاش و سربازگیری از میان اراذل و اوباش هستند.

سرویس سیاست مشرق _ محمدجواد حق‌شناس، از کنشگران اصلاح‌طلب و عضو سابق شورای شهر تهران اخیراً در یک میزگرد که خبرگزاری شفقنا خبر آنرا منتشر کرد، در اشاره به اغتشاشات 70 روزه گفته است: در این دوره از اعتراضات خیلی پایبندی به تعهدات و باورهایی که در دهه هفتاد یا هشتاد در اعتراضات می دیدید، دیده نمی شود و این اعتراضات به نوعی در درون گفتمان نظام تعریف نمی شود. خواسته ها و در واقع شعارهای اعتراضی کاملاً متفاوت است. شعار محوری آنها «زن، زندگی و آزادی» و همه فهم است چون برداشتی که از این شعار در ایران، فلان و روستا و استان یا فلان کشور خاورمیانه یا کشور اروپایی می شود، متفاوت نیست و پیام آن قابل درک و انتقال است.

او در ادامه تصریح می‌کند: نظام سیاسی هنوز به یک فهم درست و مناسبی از این ریشه ها و علل این اعتراضات نرسیده و همچنان یک زبان مفاهمه ای بین تصمیم سازان و مسئولان به عنوان مخاطبان اصلی این اعتراضات با معترضین شکل نگرفته است در حالی که ضروری است مخاطبان و معترضان این اعتراضات به یک زبان مشترک برسند، خواسته ها شنیده شود و پاسخ های مناسبی ارایه گردد. [1]

اخیراً مشاهده شده است که برخی رجال اصلاح‌طلب برای موج‌سواری بر تنه اغتشاشات و سربازگیری از بین اهالی خیابان؛ به صحنه آمده و به فهرست کردن مطالبات اغتشاشگران می‌پردازند!

مثلا قبل از حق‌شناس، حسن رسولی نیز در بخشی از یک مصاحبه که ایلنا آنرا منتشر کرد، گفته بود:

"به طور طبیعی، می‌شود مطالبات معترضان را از شعارهایشان جستجو کرد و علاوه بر صورت ظاهری شعارها توسل به شاخص‌های تصویرکننده وضعیت جامعه در حوزه اقتصاد، تورم 4، 5 ساله بالای 35 درصد، افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها، در عرصه‌های فرهنگی، تحلیل سبک زندگی رسمی بر شهروندان و مداخله بیشتر از حد در شئونات زندگی و حریم خصوصی افراد، انسداد سیاسی، یکدست بودن قدرت و نبود نمایندگانی از طرف طبقات مختلف جامعه در مجلس و سایر ارکان تصمیم‌گیری، بلاتکلیف ماندن بحث برجام و تحریم‌ها خود گویاست. مجموعه این مقولات به صورت واقعی و ظاهری می‌تواند در فهرست خواسته‌ها و مطالبات مردم باشد. "[2]

*الصاق عقلانیت به یک حرکت غیر عقلانی / حاکمیت معقول کدام مطالبه را از کدام معترضان بشنود؟

الصاق عقلانیت به یک حرکت غیر عقلانی ناممکن است زیرا این دو از یک جنس نیستند. در نگاه دقیق‌تر هم نمی‌شود عده‌ای در کف خیابان بکشند، ببرند و بسوزند و عده‌ای نشسته بر منابر اینطور بگویند که مطالبه این غارتگران و سوزندگان مقولاتی مثل برجام و آزادی است و ایضا باید صدای آنهار را شنید!

اصرار به این الحاق غیر ممکن و آبرودار جلوه دادن مشتی بی‌آبرو که جز فحش رکیک و کشتن هنر دیگری نداشتند صرفا یک معنی بیشتر ندارد. و آن اینکه گویا عده‌ای به دنبال مصادره به مطلوب این اغتشاش، تقویت آن و سربازگیری از میان اراذل و اوباش خیابانی را دارند.

و گرنه هیچ رجل سیاسی نیست که نداند سیاستمدار اصولی هیچ تجانسی با رفتارهای اوباش‌گونه ندارد.

شعار "زن، زندگی، آزادی" نیز در نگاه اصولی صرفا یک حرف بی‌سر و ته است که ارزش آن همسنگ شعار بی‌سر و ته "مرگ بر دیکتاتور" است.

آیا زنان در ایران آزادی ندارند و در بردگی به سر می‌برند؟

و آیا زندگی سیاسی و اجتماعی در ایران همانند عربستان سعودی یا لیبی زمان قذافی مبتلی به دیکتاتوری است؟

طبعا خیر و هر عقل سلیمی پاسخ این سؤالها را می‌داند.

لکن عده‌ای تربیت یافته در مکتب سیاسیون منحرف هستند که فکر می‌کنند برای محقق شدن شهوات خود و عداوتی که با حقیقت دارند؛ می‌توانند هر حرف بی‌معنایی را بعنوان شعار تکرار کنند و در ذیل این شعار به هر جنایتی دست بزنند!

و نکته خنده‌دار نیز حمایت برخی سیاسیون از این رفتارهای فاقد تمدن است که البته تأسف این دومی بسی بیشتر از آن اولی است.

مسئله عجیب‌تری هم در این میان هست و آن تأکید بر شنیده شدن صدای اغتشاشگران خیابانی از سوی حاکمیت معقول است.

حاکمیت معقول چه چیزی را از چه کسانی بشنود؟

اگر قرار به دست برداشتن حاکمیت از اسلام و قانون و عقلانیت است که چنین چیزی ممکن نیست. فلذا هم الزام حجاب همچنان وجود خواهد داشت، هم ولایت فقیه و هم قانون اساسی و انقلاب اسلامی.

ضمن اینکه درباره اظهارات رسولی که گفته اغتشاشگران مطالباتی مثل کاهش تورم، یکدست بودن قدرت، بلاتکلیفی برجام و... داشتند نیز قضاوت را بر عهده مخاطبان می‌گذاریم!

مشخص است که آقایان رسولی و حق‌شناس به هم ساخته‌اند تا ماجرای فکاهی فروختن کلاغ رنگ شده به جای قناری را تکرار کنند و چیزی را به نظام اسلامی و عقول عمومی قالب کنند که اساسا واقعیت ندارد. فلذا توصیه مشفقانه آنست که رجال سیاسی چپ دست از این فتنه‌گری آشکار بردارند و به طریق عقلانیت بازگردند.

برخی محافل تحلیلی معتقدند چپ‌های ستادی از آنرو که در تقلا برای ایجاد "فتنه اقتصادی" هستند؛ مجبورند از هر اغتشاشی ولو در وحشیانه‌ترین حالت نیز حمایت کنند تا بر دامنه سربازان خود در یوم فتنه اقتصادی بیافزایند.

نمایش‌هایی مثل فهرست کردن مطالبه برای مستان لایعقل کف خیابان و طعنه به حاکمیت برای شنیدن صدای اغتشاشگران جمله در راستای همین توطئه شوم است...

***

1_https://fa.shafaqna.com/?p=1484468

2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1302542

ضرورت مفاهمه نظام با قاتلان مردم! / چرا چپ‌های ستادی از وحشیانه‌ترین اغتشاشات حمایت می‌کنند؟ 2