شنبه 3 آذر 1403

طب اسلامی و کرونا؛ بازی با جان مردم با برداشت‌های سطحی از روایات!

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
طب اسلامی و کرونا؛ بازی با جان مردم با برداشت‌های سطحی از روایات!

قم - ایرنا - حجت الاسلام والمسلمین سید محمد صادق علم الهدی از استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در واکنش به برخی فراخون های مدعی طب اسلامی مبنی بر عدم واگیر بودن کرونا و توصیه آنها برای حضور در مجامع عمومی برخلاف توصیه های پزشکی بهداشتی، در یادداشتی عنوان کرد: با برداشت های سطحی از برخی روایات، با جان مردم بازی نکنید.

حجت الاسلام والمسلمین سید محمد صادق علم الهدی از استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در واکنش به برخی فراخون های مدعی طب اسلامی مبنی بر عدم واگیر بودن کرونا و توصیه آنها برای حضور در مجامع عمومی برخلاف توصیه های پزشکی بهداشتی، در یادداشتی عنوان کرد: با برداشت های سطحی از برخی روایات، با جان مردم بازی نکنید. وی در این یادداشت که نسخه ای از آن در اختیار ایرنا قرار گرفت، خاطرنشان کرد: فرد مدعی طب اسلامی با استناد به حدیث "لا عدوی و لا طیر و لا هام و لا شؤم و لا صفر..." الکافی، ج8، ص196"، ادعا کرده است که هیچ مرضی و از جمله ویروس کرونا قابل واگرفتن نیست و بر این اساس، مردم را با چاشنی توهین به حوزه علمیه تشویق به «حضور در مجامع عمومی» کرده است! حال آنکه با غض نظر از سند حدیث و مناقشه‌ای که از حیث ناشناخته‌بودن راوی آن (نضر بن قرواش جمال) صورت گرفته تا آنجا که علامه مجلسی در مرآ العقول حدیث را «مجهول» خوانده از حیث دلالی نیز، استناد به آن برای چنین مدعای گزافی ایرادات متعددی دارد: گقتنی است: در جزوه ای منتسب به یکی از مدعیان طب اسلامی در چند روز پیش تحت عنوان "حضور در مجامع" در قم و برخی شهرهای دیگر توزیع شد، آمده است، ما به مردم توصیه می کنیم حتما صله رحم کنند، فامیل و نزدیکان جمع شوند و در مجالس اهل بیت (ع) شرکت کنند و زیارت عاشورا بخوانند، به حرم حضرت معصومه (س) پناه ببرند و دعا بخوانند و با رعایت توصیه ای طب اسلامی و استفاده از داوری امام کاظم ع، زیرا پیامبر اکرم در روایت نضربن قرواش می فرمایند، لا عدوی " چیزی به نام سرایت وجود ندارد، من عدی الاول، زیرا نفر اول چطوری بیمار شد و از کجا سرایت کرده، پس هیج مشکلی پیش نمی آید، فقط روحانیون در دروس حوزه شرکت نکنند که انجا خطر زیاد است و احتمال ابتلا و بیماری در این طور جاهها 90 درصد است، زیرا حوزه ای که نتواند یک سرما خوردگی را درمان کند همان بهتر که تعطیل باشد. متن کامل یادداشت حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی در واکنش به این متن که در صفحه شخصی نامبرده در شبکه مجازی منتشر شده، به شرح زیر است.

بازی با جان مردم با برداشت‌های سطحی از روایات! بعد از شیوع ویروس خطرناک کرونا در کشور، رسانه‌ای که ناشر اصلی نسخه‌های یکی از مدعیان طب_اسلامی محسوب می‌شود، با انکار مسری بودن ویروس مزبور، در یک اقدام قابل پیگرد قضایی، به مردم توصیه کرده است که به دستورات بهداشتی اعتناء نکنند و در جمع‌های فامیلی و مذهبی حاضر شوند! با وجود آنکه دیدگاه حقیر راجع به مبانی سست طب ادعایی فوق و نادرستی استخراج گزاره‌های طبی بر پایه قواعد فقه اجتهادی، به اشکال مختلف و به تفصیل منتشر شده و تاکنون هیچ نقد درخوری از سوی مدعیان به دستم نرسیده است، در صدد برآمدم به عنوان نمونه، یک مورد از نسخه‌پیچی‌های برخی مدعیان طب اسلامی را بر اساس همان قواعد اجتهادی در بوته نقد قرار دهم تا معلوم شود که اینان چگونه با برداشت‌های غلط و سطحی از احادیث، به خود اجازه می‌دهند، با جان و سلامت مردم بازی کنند: طبق حدیث مروی در کتب شیعه و سنی، پیامبر ص در پاسخ به مردی که از واگیری مرض جرب (گری) بین احشام خود نگران بود، فرمودند: «لا عدوی و لا طیر و لا هام و لا شؤم و لا صفر...» (الکافی، ج8، ص196). فرد مدعی با استناد به این حدیث ادعا کرده است که هیچ مرضی و از جمله ویروس کرونا قابل واگرفتن نیست و بر این اساس، مردم را با چاشنی توهین به حوزه علمیه تشویق به «حضور در مجامع عمومی» کرده است! حال آنکه با غض نظر از سند حدیث و مناقشه‌ای که از حیث ناشناخته‌بودن راوی آن (نضر بن قرواش جمال) صورت گرفته تا آنجا که علامه مجلسی در مرآ العقول حدیث را «مجهول» خوانده از حیث دلالی نیز، استناد به آن برای چنین مدعای گزافی ایرادات متعددی دارد: اولا: در لغت عرب، اطلاق «عدوی» به هر نوع واگیر ثابت نیست، بلکه به نظر می‌رسد فقط در مورد مرض جرب و نهایتا جزام و برص که عرب جاهلیت آن‌ها را شوم و واگیردار می‌پنداشت و از مجالست با متبلایان به آن پرهیز می‌کرد به کار می‌رفته است. عبارات لغت‌شناسان متقدم در مورد واژه «عدوی»، گواه عرض ما است؛ مثل ابن درید (م 321 ق) در جمهر: «عدوی: من عدوی الجرب و ما أشبهه». ی ازهری (م370 ق) در تهذیب: «و العدوی أن یکون ببعیر جرب أو بانسان جذام أو برص فتتقی مخالطته...». وحشت اعراب از مرض جرب و جزام، نه صرفا به جهت خود بیماری، که به جهت شومی حتمی موهوم آن در فرهنگ جاهلیت بود، به گفته ازدی (م 466 ق) در کتاب الماء توجه کنید: «أنه نفی لما کانت تعتقده العرب من أن المرض یعدی بطبعه من غیر اعتقاد تقدیر الله». لذا به نظر می‌رسد هدف پیامبر التفات دادن اعراب جاهلی به نقش خدا و خواست او در وقایع زندگی بود. شاهد دیگر این قضیه، موارد نفی‌شده بعدی در حدیث فوق است که به قرینه «وحدت سیاق» می‌تواند بر مقصود پیامبر از «لا عدوی» و اینکه ناظر به باورهای پوچ جاهلی است، دلالت کند: طیره: پرنده‌ای که اعراب با دیدن آن یا شنیدن صدای آن فال بد می‌زدند. هام: جغد که به اعتقاد آنان، از استخوان یا روح اموات پدید آمده بود. شؤم: شومی و بدیمنی که به بعضی از افراد، اشیاء یا وقایع نسبت می‌دادند. صفر: ماری که به خیال آنان، در شکم انسان جای داشت و در وقت گرسنگی او را می‌گزید، یا ماه صفر که از دید عرب جاهل، ماهی نحس و آکنده از بلا و فتنه بود. بدیهی است که هیچ یک از این موارد، ربطی به حوزه سلامت و طبابت ندارد، بلکه وجه مشترکشان این است که عرب جاهلی آن‌ها را تماما نحس می‌شمرد و در صورت مواجهه، بدون آنکه حسابی برای مشیت الهی باز کند، منتظر وقوع حادثه ناگواری می‌نشست. به این مناسبت، نبی خدا ص همه آن‌ها را یک‌جا و در در یک سیاق انکار کرده است. ثانیا: بر فرض که «عدوی» لغتا «واگیری در همه امراض» را معنی دهد، به مقتضای اینکه سؤال مرد عرب در مورد خصوص «جرب» است، اطلاق حدیث نبوی به جهت وجود «قدر متیقن در مقام تخاطب» قابل تمسک نبوده و نمی‌توان به استناد آن، اصل واگیری را در مورد هر مرضی انکار کرد! ثالثا: با همه این‌ها، وجود بیماری‌های مسری، امری قطعی و مورد اتفاق همه اطبای کهن و مدرن، بلکه از وجدانیات هر انسان عاقلی است، و وجدانیات قطعی، حتی از دید خود اخباریان سنتی نیز حجت بوده و نمی‌توان با تمسک به ظاهر یک حدیث، آن‌ها را نادیده گرفت. مضاف بر همه این‌ها، همان‌طور که بارها گفته‌ایم، حدیث مزبور و امثال آن، بر فرض تمامیت سندی و دلالی، یک حجت ظنی تعبدی بیش نیست که در حوزه آثار تکوینی و وضعی (مثل درمان‌گری) قابل استناد نیست. و قس علی هذا، سایر نسخه‌هایی که این مدعیان برای بیماران ساده‌دل خود می‌پیچند!

*س_برچسب‌ها_س* *س_پرونده خبری_س*