جمعه 9 آذر 1403

عباس عبدی: روحانی به خاطر برجام مخالف قرنطینه است!

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
عباس عبدی: روحانی به خاطر برجام مخالف قرنطینه است!

رییس دولت گمان می‌کند که اکنون بهترین فرصت برای حل مسأله تحریم‌ها و سپس آغاز گفتگو‌ها است. اصرار‌های پیاپی برای لغو تحریم‌ها و تهییج احساسات بین‌المللی در این رابطه شواهد این ادعا است. به نظر می‌رسد که این وجه سیاست برای رییس دولت در اولویت قرار دارد.

عباس عبدی نوشت:

فشار بر رییس جمهور جهت اتخاذ تصمیمات جدی‌تر برای قرنطینه مناطق آلوده؛ هر روز زیاد و زیادتر می‌شود و بالاخره در روز 6 فروردین تا حدی به این خواسته تن داده شد و قرار است از امروز اجرایی شود. این پرسش برای خیلی‌ها پیش آمده است که چرا دولت در ایران بر سیاست نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت دادن به کرونا اصرار دارد یا حداقل چرا در گذشته اصرار داشته است؟ دولتی که یک ماه پیش در پی عادی کردن اوضاع بود، اکنون در صدد است که کمربند‌ها را محکم‌تر کند. چرا این همه مدت تعلل شد؟ آیا در ادامه نیز سیاست‌های سخت‌تری اتخاذ خواهد شد؟

بنده تا کنون در پاسخ به این پرسش در چند مورد اشاره کرده‌ام و به یک علت مهم پرداخته‌ام. در این نوشته با تکرار خلاصه آن علت، به مورد دیگری نیز اشاره خواهم کرد.

اجرای قرنطینه‌ای در حد و اندازه کشور‌هایی مثل فرانسه و انگلیس و نه حتی چین، نیازمند اقتدار کافی در مدیریت کشور است. اقتدار از جهت توان تصمیم‌گیری، توان اجرایی، توان تأمین امکانات و نیز پذیرش نسبی مردم است.

هیچ‌کدام از این شرایط در ساختار موجود اجرایی و اجتماعی کشور وجود ندارد. بنابراین گروه‌ها و افرادی که اجرای این سیاست را از دولت درخواست می‌کنند، در حقیقت «تکلیف ما لا یطاق» بر دولت بار می‌کنند، هر چند وظیفه حکومت و دولت صیانت از جان مردمش است و باید این کار را انجام دهد. ولی از آنجا که گفته‌اند، بی‌مایه فطیر است، این ساختار قادر به انجام این کار نیست. سیاست‌های ابلاغی اخیر نیز معلوم نیست با چه کیفیتی ادامه یابد.

یکی از اشکالات کوچک قرنطینه، کاهش مصرف بنزین است که به همراه استخراج گاز مورد نیاز کشور تولید می‌شود و ذخیره‌سازی آن معضل جدی است. مصرف کمتر آن نیز درآمد دولت را کم می‌کند. از سوی دیگر به علت کاهش قیمت جهانی آن، صادرات حتی قاچاق آن برای قاچاقچیان عزیز! به صرفه نیست! این را گفتم که بدانیم مشکلات بسیار پیچیده است.

این ساختار به دلیل کاهش منابع مادی و مالی و به دلیل شکاف شدید داخلی، و به دلیل بی‌توجهی مردم به تصمیمات آن، نمی‌تواند مجموعه‌ای سیاستی منسجم و قابل اجرایی را ارایه کند. تصمیمات آن دیرتر از زمان مناسب اتخاذ می‌شود. حمایت‌های مادی و مالی کافی ندارد. در اجرا نیز دچار مشکل می‌شود. تشییع جنازه سردار اسداللهی و نیز رد کمک‌های پزشکان بدون مرز نمونه‌های آشکار این وضعیت است.

علت دیگری هم به نظر می‌رسد که در عدم رغبت دولت برای اتخاذ تصمیمات سخت در این مورد، موثر بوده است. رییس دولت گمان می‌کند که اکنون بهترین فرصت برای حل مسأله تحریم‌ها و سپس آغاز گفتگو‌ها است. به ظاهر عناصر واسطه قول‌هایی نیز داده و اخبارش منتشر شده است هر چند هیچکدام تاکنون نتیجه نداشته‌است. از این رو معلوم نیست که کنترل اپیدمی در ایران به تحقق این هدف کمک کند. اصرار‌های پیاپی برای لغو تحریم‌ها و تهییج احساسات بین‌المللی در این رابطه شواهد این ادعا است. به نظر می‌رسد که این وجه سیاست برای رییس دولت در اولویت قرار دارد.

پیش‌بینی دقیق سیاست‌ها و پاسخ ترامپ به این درخواست سخت است ولی شاید به دلایلی با این برنامه همراهی کند. او در قضیه کرونا تا حدی مشکل پیدا کرده است و با این کار می‌تواند قدری از آن را ترمیم کند. بنابراین باید پرسید و منتظر بود که آیا این ویروس کشنده می‌تواند احیاگر برجام باشد؟